اعتکاف، بهاری برای صیقلدادن روح و روان و زدودن آلودگیهای گناه با اشک انابت و تجدید پیمان با پروردگار است. عاکف با دوری از دنیا و تعلقات آن و انجام اعمال نیک و خوبیها توفیق مییابد تا صحیفه اعمال خویش را که یازده ماه با خطاها و لغزشها سیاه کرده، تطهیر کند.
مهمترین راه عبادت خلوت و پرهيز از كثرت است. هرچه انسان از كثرت فاصله داشته باشد، در عبادت كاميابتر است. «اعتکاف» برای همین منظور طراحی شده است تا انسان با یکسویی کامل و فارغبال بودن به پرورش روح و جان خود مشغول باشد. معتکف روزهاش، نمازش، حضورش در مسجد و دیگر اعمالش مایه تقرب است.
اگر در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان گذرت به مسجد جامع مکی شهر زاهدان بيفتد میبينی كه قسمت فوقانی آن برای معتكفان مهيا شده است. آنجا فضايی معنوی و نورانی حاكم است، پیر و جوان و فرهنگی و کسبه معتكف شدهاند، از هر قشر؛ و از هر سن و سالی، اما آنها با تفاوتهای ظاهریشان فقط يك كار انجام میدهند؛ آنهم «عبادت» است. بعضی از معتکفین بهتنهایی در گوشهای از مسجد در حال تلاوت قرآن كريم هستند، برخی هم گروهی تشكيل دادهاند و با يكديگر کتاب «فضایل اعمال» میخوانند.
در نگاه اول چشمم به جوانی میخورد که به يكی از ستونهای مسجد تكيه داده و زير لب ذکری را زمزمه میكند و تسبيح در دستانش میچرخد، نزديكش میشوم و خلوتش را بر هم میزنم؛ چهره آرامی دارد، از او نامش را میپرسم، میگوید «عبدالله» نام دارد، اولین سالیست كه به اعتكاف آمده و خيلی خوشحال است از اينكه معتكف شده و اميدوار است به اينكه خداوند بزرگ اعتكافش را قبول كند و گناهان گذشتهاش را ببخشد و خواستههای شرعیاش را نیز اجابت کند.
بهسوی فردی مسنی میروم؛ از او سؤال میکنم چندمین بار است که اعتکاف مینشیند، برايمان اینگونه میگوید: اين سومين بار است كه در اعتكاف شركت میكنم از همه روزهای رمضان برای من روزهای اعتکاف بهترین لحظهها هستند، خصوصاً شرکت در نماز شب، وقتی «قیاماللیل» به پایان میرسد و دعا شروع میشود، گریهها و نالههای شرکتکنندگان در نماز سحر دلها را تکان میدهد و اشکها را بیاختیار بر گونهها جاری میکند، من مطمئنم که اگر خدا دعای یکی از اینها را اجابت کند، امید است آن دعا در حق همه پذیرفته شود.
«حسان» از جوانان کاسب شهر زاهدان است؛ او میگوید که همیشه سعی میکند دهۀ پایانی رمضان را در مسجد جامع مکی معتکف بنشیند، او احساسش را اینگونه درباره اعتکاف بیان میکند: حس بسیار لطیف و ملایمی است؛ مشاهده میکنی همه در اطرافت مشغول عبادت هستند و هیچکس غافل نیست و غفلت در جمعی که حضور داری، راه ندارد. همه تنها برای یکچیز آمدهاند، آمدهاند تا خالص شوند و نفس خود را به اعمال نیک عادت دهند و برای آخرت توشهای ذخیره کنند.
نماز صبح تازه به پایان رسیده و مؤمنان سلانهسلانه از مسجد خارج میشوند و مولوی محمدطیب اسماعیلزهی، مسئول واحد فرهنگی مسجد جامع مکی زاهدان هنوز جایش نشسته است، کنارش مینشینم و از او درباره تعداد معتکفین امسال مسجد مکی زاهدان میپرسم؛ ایشان هم با آرامی به سؤالاتم پاسخ میدهد: امسال تعداد معتکفین در مسجد جامع مکی بیش از 730 نفر هستند که از زاهدان، سراوان، چابهار و خراسان و کردستان و دیگر نقاط کشور برای اعتکاف آمدهاند.
ایشان در پاسخ به این سؤال که مجموعه معتکفین را چه کسانی تشکیل میدهند، میگوید: جوانان، ریشسفیدان، علما، کسبه و دیگر اقشار مختلف جامعه در اینجا اعتکاف هستند. دانشجویان و فرهنگیان هم با کاروان معتکفین همراه هستند با این تفاوت که بخششان کاملاً از دیگر معتکفین مجزا است.
مسئول واحد فرهنگی مسجد جامع مکی زاهدان ادامه میدهد: قیاماللیل، برنامههای اصلاحی، خواندن فضایل اعمال، در اختیار گذاشتن بروشورهایی در باب مسائل اعتکاف و مجموعه معمولات روزانه ازجمله برنامههایی هستند که معتكفان میتوانند از آنها بهره ببرند.
به سراغ مسئول اعتكاف دانشجویان و فرهنگیان میروم و از وی در خصوص تاریخچه و تعداد دانشجویان معتكف در ماه مبارك رمضان سؤال میكنم. مولوی حبیبالله مرجانی که خود هم معتکف است، میگوید: از وقتیکه تعطیلات تابستانی دانشجویان با رمضان مصادف شده، ما دانشجو و فرهنگی معتکف داشتهایم، هرساله تقریباً 150 نفر دانشجو معتکف داریم، امسال هم تقریباً تعدادشان به همین حد میرسد.
وقتی از وی درباره برنامه مستقل و مجزای دانشجویان پرسیده میشود، ایشان جواب میدهد: دانشجویان و فرهنگیان علاوه بر اینکه در برنامههای عمومی مسجد شرکت دارند، برنامههای خاص دیگری هم برای آنها در نظر گرفته شده است، آنها هر روز بعد از نماز عصر در سه حلقه مجزا برنامه تجوید و آموزش قرآن دارند. کتابهای متنوعی نیز جهت مطالعه در اختیارشان گذاشته شده است. ساعت 23:30 تا 24 «احکام اعتکاف»، «عقیده اسلامی و تأثیر آن در زندگی»، «تزکیه و احسان» و «برنامهریزی برای زندگی موفق» ازجمله موضوعاتی هستند که تاكنون توسط اساتید دارالعلوم مکی برایشان اجرا شده و در حال اجرا است.
از جمع معتکفان جدا میشوم، به اطرافم نگاهی میاندازم و در حالی با آنها وداع میکنم که صحنههای زیبایی را میبینیم؛ یکی قرآن به دست آیههایی از جنس نور را تلاوت میکند و دیگری در حال اقامه نماز و سومی تسبیح به دست، دعایی را زیر لب زمزمه میکند. احساس میکنم همه در يك مكان معنوی گرد هم آمدهاند تا 10 روز با خدای خود خلوت كنند. اینها هرلحظه پلهپله به خدا نزدیکتر میشوند و نیز همه اعمال نیکشان از جنس اعمال ملائکه و کروبیان است که با انجام اینچنین نیکیها و خوبیهایی با آنها همرنگ و همکیش میشوند.
دیدگاههای کاربران