یک خبرنگار استرالیایی که در ماه رمضان سال گذشته سفری به مکه و مدینه داشته است، مشاهدات و تجربههای خود از این سفر را در گزارشی منتشر کرده است.
«اروین رِنالدی» خبرنگار مسلمان استرالیایی پایگاه خبری اِی.بی.سینیوز در این مطلب تجربۀ سفرش به مکه و مدینه در ماه رمضان را به اشتراک گذاشته است؛ وی در این گزارش میگوید:
تجربۀ گذراندن ماه رمضان در مدینه، پایتخت دوران اولیه اسلام، مانند میلیونها مسلمان دیگر همیشه رویای من بود. وقتی در سال ۲۰۱۷ میلادی (سال ۱۳۹۶) از استرالیا به مدینه رفتم و میلیونها مسلمان را دیدم که همگی با لباس سفید به سمت مسجد باشکوه و مشهور “مسجدالنبی” میآمدند، صدای زمزمه نیایش جمعیت من را تحت تأثیر قرار داد.
بیش از هزار و چهارصد سال پیش، این مسجد خانهای کوچک ساخته از گل و برگهای نخل بود که متعلق به حضرت محمد صلیاللهعلیهوسلم بود، اما اکنون در شهر مدینه فرودگاهی شلوغ، هتلهای بزرگ متعلق به شرکتهای بینالمللی بزرگ و فروشگاههای مدرن وجود دارد.
واقعاً جالب بود که فروشگاههای مخصوص مد را در وسط بازاری که نزدیک مسجد است میتوان دید. همینطور مشاهدۀ فروشگاههای زنجیرهای بینالمللی با فاصلۀ چندمتری از مدفن خویشاوندان و صحابه پیامبر برایم شگفتانگیز بود.
عمارت مرمرین
خانهای که در مدینه متعلق به پیامبر اسلام بوده و بعدها مقبرۀ وی و محل نیایش و عبادتگاه مردم شده است، مسجدالنبی نام دارد. گنبد سبزرنگ بزرگی در بالای آن قرار گرفته و چند مناره مرتفع دارد که چراغهای روشن آنها در شب کل شهر را روشن میکنند.
این مسجد که در دل صحرا ساخته شده، واقعاً شبیه قلعۀ مرمری سفیدی در میان صحرا به نظر میرسد. لحظۀ ورود به این مسجد را فراموش نمیکنم. لحظهای که تاریخ آغاز اسلام را در آن مسجد باشکوه احساس کردم. تاریخی که فقط در قرآن و کتابهای دیگر دربارهاش خوانده بودم.
وقتی یک ساعت قبل از غروب آفتاب برای باز کردن روزه ۱۶ساعته وارد مسجد شدم، مسجد مملو از جمعیت بود. مردم دور سفره، رو در روی هم نشسته بودند. داوطلبان سفرههای پلاستیکی پهن میکردند و خرمای تازه و بستههایی شامل ماست خنک، نان، و فنجانهای آب به روزهداران میدادند.
من سر سفره بین یک پیرمرد که مشغول تلاوت قرآن بود و یک مرد جوان که بعداً متوجه شدم فلسطینی است، نشسته بودم.
مردم محلی که بسیار دستودلباز بودند و از روی لهجۀ عربی و لباسهایشان قابل تشخیص بودند، مراقب بودند که به همۀ هزاران نفری که سر سفره افطار نشسته بودند، غذا برسد.
صرفنظر از تحول شهر، مدینه همچنان شهری پر از آرامش برای بازدیدکنندگان است. شاید دلیل این احساس آرامش تاریخ این شهر است که بعد از آزار و اذیت پیامبر و اولین پیروانش در مکه، پناه و آرام آنحضرت و یارانش شد. امروزه نیز این شهر برای مسلمانان جهان که اغلب از سوی دیگران درک و شناخته نمیشوند، مثل پناهگاه است.
مکه و کعبه
در روزهای پیش از پایان ماه رمضان، کاروان ما به سمت مکه که حدود ۴ ساعت با مدینه فاصله دارد، حرکت کرد. شهری که کعبه، بنای مکعبیشکل سیاهی که قبلهگاه مسلمانان دنیاست، در آن قرار دارد.
مسجدالحرام در این شهر واقع شده است. این مسجد در بخش قدیمی شهر مکه قرار گرفته است. برج ساعت بزرگی که یکی از مرتفعترین ساختمانهای دنیاست و هتلهای پنجستارۀ زیادی در آن واقع شده و فروشگاه سهطبقۀ بزرگی نیز دارد، بر فراز مسجدالحرام که کعبه درون آن قرار گرفته، مشاهده میشود.
مسلمانان باور دارند که کعبه اولین نماد یکتاپرستی است که حضرت ابراهیم- علیهالسلام- آن را ساخت و پس از آن عربهای بتپرست بتهای خود را در آنجا قرار دادند که رسول اکرم- صلیاللهعلیهوسلم- پس از ورود به مکه آن بتها را شکست و دین اسلام و یکتاپرستی را رواج داد. گفته میشود، رسول اکرم پیامآور یکتاپرستی و توحید است و مسلمان یعنی کسی که تسلیم امر خدای واحد است. کعبه نماد اتحاد است. هر مسلمانی، با هر شأن و مقام و نژادی باید به امر خدا به یکسو رو کند.
آزمون صبر
۱۰ روز آخر ماه رمضان شلوغترین زمان در مکه و بهخصوص در مسجدالحرام است. هر شبی که به مسجدالحرام رفتم، شلوغ و پر ازدحام بود.
لحظهای که وارد مسجد شدم، متوجه شدم اولین آزمون پیدا کردن جای خالی برای نمازخواندن است. پیدا کردن جای خالی مهمترین کار بود، چراکه میخواستم تمام شب را آنجا باشم.
در استرالیا، میتوانیم روزۀ خود را در جایی متفاوت از جایی که نماز میخوانیم باز کنیم. یعنی ابتدا افطار میکنیم و سپس بعد از افطار مسجدی را برای اقامه نماز پیدا میکنیم. در مکان شلوغی مانند مکه، وقتی وارد مسجد شدید باید همانجا جایی پیدا کنید و تا آخر در آن بمانید. دیگر نمیتوانید بیرون بیروید و دوباره برگردید.
به نظرم آزمون دیگری که در این مسجد در روزهای شلوغش وجود دارد این است که باید سعی کنید با کسی جر و بحث نکنید و کسانی را که با شما برخورد میکنند، ببخشید و از آن بگذرید.
وقتی پس از ۱۶ ساعت روزهداری در دمای ۵۰ درجه، بالاخره اذان مغرب پخش شد، روزهمان را با یک جرعه آب باز کردیم. احساس قدردانی و شکرگزاری عمیقی در آن لحظه در من بهوجود آمد که هرگز تجربهاش نکرده بودم. جالب اینجا بود که پس از این افطار مختصر، در کمتر از ۵ دقیقه همگی از جا برخاستند و برای اقامه نماز به آرامی در کنار هم صف بستند.
عید را جشن نمیگیرند
عید فطر جشن پایان ماه رمضان است، اما جالب است که در مکه این روز را جشن نمیگیرند. خبری از لباس نو و یا غذاهای مخصوص نیست. در واقع، روز عید فطر، مردم مکه عجله میکنند که برای اقامه نماز عید در مسجد دور هم جمع شوند. نماز معمولاً بعد از طلوع آفتاب اقامه میشود، اما مردم از ساعتها پیش از طلوع آفتاب به مسجد میروند.
بچهها شیرینی و شکلات پخش میکنند و مردم پس از اقامه نماز به خانههایشان میروند و برخی به فرودگاه میروند تا به کشور خود برگردند. در یک چشم برهمزدن مساجد کاملاً خالی از مردم میشود، طوری که انگار هرگز کسی در آن نبوده است.
سپری کردن ماه رمضان در این سرزمین مقدس برایم عجیب اما زیبا بود. من یاد گرفتم روزه فقط خودداری نفس از غرایز اصلی نیست، یادگرفتم که رمضان آزمون صبوری کردن، آمادهشدن برای مشکلات و سختیهای زندگی روزمره است. مهمترین درسی که گرفتم بخشش به دیگران است حتی اگر خودمان در سختی و تنگنا هستیم، شکرگزاری بهخاطر آنچه داریم نیز درس بزرگی است که از این ماه گرفتم./ ایکنا
دیدگاههای کاربران