ابوعبدالله حاکم نیشابوری در کتاب گرانسنگ خویش “المستدرک علی الصحیحین” در بیان مناقب حضرت سعد بن ابی وقاص رضیاللهعنه حدیثی از قیس بن ابی حازم نقل کرده که ایشان فرمودند:
در حال قدمزدن در بازار مدینه منوره بودم که به احجارالزیت (یکی از اماکن و محلات قدیمی مدینه منوره) رسیدم، گروهی از مردم را دیدم که اطراف مردی اسبسوار در حالیکه دارد به حضرت علی بدوبیراه میگوید گردهم آمدهاند.
در این هنگام سعد بی أبی وقاص نزدیک آمد و پرسید: چه خبر است؟ مردم جواب دادند: این مرد به حضرت علی بدوبیراه میگوید.
حضرت سعد رضیاللهعنه جلوتر آمد، مردم راه را برایش باز کردند، روبروی آن مرد ایستاد و گفت: ای مرد! چرا به علی بدوبیراه میگویی؟
آیا علی اولین کسی نبود که ایمان آورد؟ آیا او اولین کسی نبود که با پیامبر صلیالله علیه وسلم نماز خواند؟ آیا او زاهدترین و داناترین اصحاب نیست؟ حضرت سعد به شماری از مناقب حضرت علی اشاره کرد، سپس در پایان فرمود: آیا داماد رسول خدا نبود؟ آیا پرچمدار رسول خدا در غزوات نبود؟
سپس حضرت سعد رو به قبله دستهایش را بلند کرد و گفت:
بار الها! این مرد، دوستی از دوستان تو را بدوبیراه میگوید، این جمع را متفرق نگردان، مگر اینکه قدرتت را به همه نشان دهی.
قیس میگوید: به پروردگارم سوگند، آن جمعیت متفرق نشده بود که سواریاش وی را در میان سنگها بر پیشانی به زمین زد، مغزش متلاشی شد و مُرد. [ر. ک: مستدرک حاکم: ج ۳، ص ۵۷۱].
سعد بن ابی وقاص رضیاللهعنه از جمله افرادی است که پیامبر هنگام وفاتش از ایشان خشنود و راضی بودند، ایشان در دوران فتنه، اگرچه از همکاری با گروههای درگیر امتناع ورزیدند، اما در فرصتهای مختلف از حضرت علی دفاع میکرد و مناقبش را که روایت حاکم نمونهای از آن است، بیان میداشت. حضرت سعد رضیاللهعنه مستجاب الدعاء نیز بود، همگان از مستجاب الدعاء بودن وى نیز مطلع بودند، البته حضرت سعد سلاح مهم دعا را فقط در مواردی خاص که بسیار آزردهخاطر میشدند به کار میگرفتند، چنانکه در حادثه فوق به خاطر بدگویی مرد اسبسوار از حضرت على شديدا رنجيده خاطر و به دعا متوسل شدند، دعایی که فوراً اجابت شد.
آزردهخاطر شدن سعد از سخنان مرد اسبسوار و متوسل شدن ایشان به دعا نشان محبت صادقانه و خالصانه ایشان با علی رضیاللهعنهما است، محبت و احترام بینظیری که ویژگی یاران تربیتیافته رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم است.
دیدگاههای کاربران