امروز :جمعه, ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳

تا کی اهل سنت محرم شمرده نمی‌شوند؟

تا کی اهل سنت محرم شمرده نمی‌شوند؟

تاکی نمی‌خواهیم چهره‌ای رحمانی و دموکراتیک از اسلام نشان داده شود؟ تا کی می‌خواهیم مذهب شیعه را به‌عنوان یک مذهب انحصار طلب معرفی کنیم؟ آیا اصلا اهل سنت ایرانی هستند؟
آیا اصلا در اسلام مقوله‌ای به نام مرز و جداکردن افراد تحت عناوین مختلف وجود دارد؟
آیا اصلا رای اهل سنت زینتی است یا نقش تعیین‌کننده را دارد؟
اگر مسئولان از حضور اهل‌سنت در شوراهای تامین و محافلی که رنگ مذهبی دارند به‌خاطر افشاشدن برخی از اسرار نگرانند باید بپذیریم در جهان امروز هیچ راز و اسرار محرمانه‌ای نمی‌تواند از زیر ذره‌بین تحلیلگران قدرتمند سیاسی پوشیده بماند.
اصلا چه فرد یا نهادی به عده‌ای اجازه داده تا عده‌ای دیگری را از فعالیت و تلاش برای خدمت به میهن‌شان محروم نمایند؟
کدام شایسته‌سنج و تعهدسنج و دلسوزسنج، ذی‌حق بودن و وفاداری عده‌ای را بیشتر از دیگران نشان داده است؟
ازهمه مهم‌تر؛ مگر ما به‌جای «انقلاب»، «کودتا» کرده‌ایم که نباید عده‌ای از صاحبان اصلی این سرزمین در سرنوشت خود دخالت نکنند؟
سخن حجة‌الاسلام عبدالله نوری بسیار جالب است: کسی که رای داده و موجب پیروزی کاندیدا شده بی‌ارزش است، اما کسی که تا آخرین لحظه بر ضد روحانی تبلیغ نموده و رای دادن به او را حرام اعلام نموده، حضور اهل سنت را در کابینه و دیگر مراکز قدرت حرام می‌داند.
خیلی جالب است، خودشان با تقسیم‌بندی، اهالی یک کشور را به دوقطبی تقسیم می‌کنند و در هنگام تقسیم منافع، عده زیادی از این افراد را از سهم خودشان محروم می‌کنند.
داستان اهل سنت در سهم‌خواهی همان داستان تقسیم ارث در زمان خلیفه دوم است، هنگامی که ارث را تقسیم کرد به برادران مادری سهم داد و برادران ابوینی را محروم کرد، برادران پدری و مادری به نزد او شکایت بردند و گفتند: شما تصور کن پدر ما سنگ بوده است، ولی حداقل ما در قضیه مادر مشترکیم، پس چگونه می‌شود که از ارث محروم شویم؟
حالا ما جدا از مسئله شهروندی و ریشه در خاک داشتن و هم‌زمان با مسلمان بودن، «ایرانی» بوده‌ایم. پس با دو امتیاز ایرانی‌بودن و اشتراک در اسلام‌داشتن اقتضا می‌کند که هیچ هم‌وطنی از خدمت به میهنش محروم نشود، به‌ویژه کسانی که با قبول همه خطرات و رد دعوت اجانب به نظام‌شان مشروعیت ببخشند و در انتخابات علی‌رغم همه اسباب تحریم شرکت نمایند، لازم می‌آید که از حق خود محروم نشوند.
آقای روحانی بدان که در دوره اخیر هیچ حجتی برای وزیر کشور نمانده که اعلام نماید در کردستان فرد شایسته‌ای برای برعهده گرفتن پست استانداری نیست.
باور کنید اشخاصی وجود دارند که شایستگی ریاست جمهوری را دارند ولی جبر تاریخ آنان را از گردونه قدرت خارج نموده و در گرداب قضا و قدر سیاسی به کنار رانده است.
اعتدال‌گرایی روحانی می‌طلبد که نگذارد این بار نمایندگی همه ایرانیان از تعادل و اعتدال خارج و کج شود و هیچ‌گاه راست و مستقیم نگردد و این مسئولیت تاریخی برگردن ایشان بیفتد.

 

?منبع: روزنامه «مستقل»- 11 مرداد 1396


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید