امروز26 اسفند است؛ دقیقا 3سال پیش در چنین روزی جامعهی اهل سنت ایران یکی از رهبران دینی و دلسوزان نیکاندیش خود را از دست داد. در چنین روزی جامعه اهل سنت و بهطور ویژه مردم استان سیستانوبلوچستان در فراغ عالمی بزرگوار و پدری مهربان به عزا نشستند.
آری! هرکسی طعم مرگ را میچشد و جام آن را سر میکشد؛ اما چه شیرین است جامی که انسان مومن و عالم دین و مجاهد نستوه مینوشد!
بیتردید علمایی که زندگی خود را وقف علم و تلاش در راه گسترش و پیشرفت اسلام کردهاند، مصداق این شعر هستند:
خرم آن روز کزین منزل ویران بروم / راحت جان طلبم وز پی جانان بروم
نذز کردم گر از این غم به درآیم روزی / تا در میکده شادان و غزلخوان بروم
می خواهم در مورد یکی از دوستان خدا و عاشقان جان بر کف او سخن بگویم؛ و بهترین سخن هم همین خواهد بود. از همان دوستان بیادعایی که تمام مدعیان دروغین را شکست داد و خود را بر بلندای قلهی ایمان و اسلام رساند و نعرهی توحید را سر داد…
از بزرگمردیهایش هر چه بگویم، هنوز هم جای گفتن باقیست؛ اما امروز به ذکر نام و یاد بلندش بسنده میکنم.
آری! نام او «احمد» است و چه زیبا نامی! نامی که فرشتگان حضرت ختمی مرتبت صلیاللهعلیهوسلم را در آسمانها با همین نام میخواندند. نامی که در طول تاریخ مردانی بزرگ و تاریخساز افتخار آن را داشتهاند.
آری! از احمد دوران و عالم زمان و عصر خود سخن میگویم…
«مولانا احمد – رحمة الله علیه-» انسان بینظیری بود؛ در سفر و حضر لحظهای از یاد خدا غافل نمیشد. ایشان شخصیتی استثنایی در تمام عرصهها بود.
«مولانا احمد» بدون تردید هدیهای از جانب خداوند متعال برای مردم این سرزمین دورافتاده بود.
بزرگمردی بود نیکو؛ موفق زیست و خندان رفت. عقلانیت، حکمت و تدبیر، حاضرجوابی، قاطعیت و ملاطفت از صفات کمنظیری بود که وجود «مولانا احمد – رحمه الله-» سرشار از آنها بود.
یکی از عوامل موفقیت ایشان این بود که تمام مسائل را با منطق و گفتمان حل میکرد.
«مولانا احمد – رحمه الله-» مختص به قوم خاصی نبود؛ ایشان حس ناسیونالیستی و قومی نداشت و خود را متعلق به تمام مردم میدانست. دلسوز فارس، بلوچ، کُرد، ترک، تاجیک و… بود.
او جایگزنی ندارد و یک فرد به تنهایی از انجام تمام کارها و مسئولیتهایی که او بر دوش میکشید، عاجز است.
مولانا احمد عالمی فرزانه و پدری مهربان و دلسوز بود. اسوهی اخلاق و نیکی و سرلوحهی افتخارات اهل سنت بود.
کسیکه پس از عمری تلاش و فعالیت خستگیناپذیر بهاری شد و در نهایت همچون شهدای راه حق با لبی خندان جهان فانی را وداع و به ملاقات پروردگار جهانیان شتافت. او با افعال و اعمال نیکش توانست خود را در زمرهی صدیقین و شهدا و صالحین قرار دهد.
آرزویمان نیز همین است که روزی بیاید تا شاهد افرادی همچون او باشیم و به قول یار همیشگیشان؛ حضرت شیخالاسلام:«خداوند نعمالبدلی به ما هدیه کند.»
روحش شاد و یادش جاودان!
دیدگاههای کاربران