امروز :جمعه, ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳

توجیه یک موضوع جنجالی با اهانت به صحابه پیامبر

توجیه یک موضوع جنجالی با اهانت به صحابه پیامبر

زنجیره‌ی شیطانی اهانت‌ها و گستاخی‌ها در مورد شخصیت‌های مقدس صدر اسلام و مقدسات اهل‌سنت ادامه دارد؛ در تازه‌ترین مورد روزنامه «جوان» در سرمقاله‌ی شماره 4944- شنبه 8 آبان 95 با پرداختن به ماجرای "سعید طوسی"- قاری برجسته اما پرحاشیه‌ی کشور-، به حضرت خالد بن ولید رضی‌الله‌عنه، یکی از یاران باوفا و جلیل‌القدر پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم اهانت کرده است.
روزنامه‌ی «جوان» در سرمقاله‌اش با عنوان «از سيف‌الله صدراسلام تا قاری زمان ما» به قلم «عبدالله گنجی»، مدیرمسئول این روزنامه، ضمن ابراز نگرانی از رسانه‌ای شدن گسترده‌ی موضوع قاری جنجالی و نسبت دادن انحرافات اخلاقی وی به نظام جمهوری اسلامی، با وارد کردن اتهاماتی واهی و بی‌اساس به حضرت خالد بن ولید، به مقام شامخ این صحابی بزرگ اهانت روا داشته است.
گنجی در این یادداشت به فتنه‌ی انکار زکات و ارتداد برخی قبائل عرب پس از رحلت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم در دوران خلافت ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه و فرماندهی  حضرت خالد بن ولید رضی‌الله‌عنه و کشته شدن فردی به نام «مالک‌ [بن نویره- برای اطلاع جناب گنجی]» در یک رخداد خاص اشاره کرده است. وی در این نوشته تراوشات ذهنی خود را به حضرت خالد نسبت داده و این صحابی جلیل‌القدر پیامبر را –العیاذبالله- به فساد اخلاقی متهم کرده است. درحالی که واقعیت ماجرا، آنگونه که در کتب تاریخی معتبر آمده، آن است که حضرت خالد رضی‌الله‌عنه پس از کشته شدن «مالک»، با همسر مالک، پس از سپری شدن عِدّه‌ی وفات، به صورت شرعی و اسلامی ازدواج می‌کند. ابن‌ نویره که پیش از ماجرا مرتد شده بود و با یک زن مدعی پیامبری، بیعت کرده بود، مدعی اسلام بود اما در گفت‌وگو با حضرت خالد از الفاظی استفاده کرد که شائبه‌ی انکار رسالت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم را داشت. به همین دلیل دستور قتل او را صادر کرد.
مدیرمسئول روزنامه جوان که هنوز نمی‌داند «محصنه» با «ص» نوشته می‌شود نه با «س»، اسلام‌آوردن حضرت خالد بن ولید را «نوعی تظاهر» می‌داند و مدعی می‌شود که «خالد بر همان فرهنگ جاهلی پیش از اسلام خود پایبند است.»!! 
قطع نظر از صحت و سقم یا چگونگی روند پرونده‌ی سعید طوسی، مقایسه حوادث و اتفاقات ناخوشایند در عرصه‌ی سیاسی کشور، با اتفاقات و رخدادهای صدر اسلام جای اعتراض و انتقاد دارد؛ معضل و ویروسی که مدت مدیدی‌ست، به‌ویژه پس از انتخابات سال 88 پا به عرصه‌ی سیاسی کشور، از جمله منابر و جلساتِ به‌اصطلاح تاریخی- تحلیلی گذاشته است.
روزنامه‌ی «جوان» و بسیاری از روزنامه‌ها و نشریات وابسته به جریان‌های افراطی و تندرو هر از گاهی به بهانه‌های مختلف به مقدسات و شخصیت‌های مورد احترام اهل‌سنت توهین می‌کنند درحالی که رهبر معظم انقلاب به کرّات و به صراحت از این کار منع کرده‌ و کسانی را که به مقدسات مذاهب و شخصیت‌های مورد احترام اهل‌سنت اهانت می‌کنند «مزدور دشمن» و «شیعه‌ی انگلیسی» ‌نامیده است.

عبدالله گنجی از نوشتن اتهامات غیراخلاقی سعید طوسی به پای نظام شدیداً انتقاد می‌کند، اما غافل از اینکه خودش با توهین به شخصیت‌های مورد احترام بیش از یک‌میلیارد مسلمان جهان، غیرمستقیم انگشت اتهام به‌سوی آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم برده است و ایشان را مربی ناتوان معرفی کرده است. بدون شک چنین اقداماتی به‌معنای بی‌توجهی به سخنان بزرگان نظام و در رأس آنان رهبر معظم انقلاب است و اسباب بدبینی دیگران را به نظام جمهوری اسلامی فراهم می‌آورد.
مناسب است گردانندگان روزنامه «جوان» و سایر نشریات و رسانه‌های هم‌سو، که بیش از دیگران سنگ پیروی از رهبری و حمایت از نظام جمهوری اسلامی را به سینه می‌زنند، قبل از هر اقدامی، اگر اوضاع بحرانی جهان اسلام که در آتش تفرقه و اختلاف می‌سوزد برایشان مهم نیست، حداقل فتواها، توصیه‌ها و رهنمودهای رهبری را مدنظر قرار دهند و با اهانت به مقدسات مذاهب و دمیدن بر آتش اختلاف و تفرقه خودشان را مزدور بی‌مواجب دشمنان نگردانند.


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید