مفتی احتشامالحق آسیاآبادی رحمهالله شاگرد برجستهی مفتی اعظمِ سابق پاکستان، مولانا محمدشفیع و مولانا مفتی رشیداحمد لدهیانوی رحمهماالله، بود. ایشان مفتی بزرگ منطقه مکرانِ بلوچستان (پاکستان)، عضو کمیته امنیت بخش مکران (ایالت بلوچستان)، مسئول و دبیر وفاقالمدارس العربیه بخش مکران، مؤسس و رئیس مدرسهی علوم دینی «جامعه رشیدیه آسیاآباد» و استادِ صدها تن از علما بود. مولانا احتشامالحق عصر یکشنبه 19 شوال 1437 (3 مرداد 1395) به همراه فرزندش مولانا شبیراحمد در تیراندازی افراد ناشناس به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. إنا لله و إنا إلیه راجعون
مفتی احتشامالحق آسیاآبادی رحمهالله مؤرخ 13 ربیعالاول 1368هـ.ق مطابق با 12 نوامبر 1948م. در شهرستان "کیچ" در روستایی دورافتاده در بخش مکران بلوچستان در خانهی مردی کشاورز دیده به جهان گشود. در منطقهای که شهید مفتی احتشامالحق رحمهالله چشم به جهان گشود، کمعلمی و بیسوادی زیاد بود تا جایی که بهخاطر نبود فردی برای ادای نماز جنازه، بسیاری بدون نماز جنازه دفن میشدند. پدر ایشان کشاورز بود و بیشتر اوقات در زمینهای کشاورزی مشغول کار بود.
شهید مولانا احتشامالحق تحصیلات ابتدایی را در مدرسهی ابتدایی آسیاآباد فرا گرفت و در کنار آن نزد ملامحمدمراد که شخصی دیندار در آن محله بود، قرآن مجید نیز میخواند. برای ادامه تحصیل در دوره متوسطه به "نظرآباد" رفت. پس از آن برای کسب علوم دینی در «جامعه مفتاحالعلوم» پنجگور ثبتنام کرد. در مدرسهی مفتاحالعلوم کتابهای سه سال تحصیلی را در دو سال خواند. شهید مفتی احتشامالحق علاقهی شدیدی به مطالعه داشت و اکثر اوقاتش را با مطالعه کتب سپری میکرد.
سفر به کراچی
در دوران تحصیل در پنجگور از اساتید خویش نام مفتی رشیداحمد را شنید؛ از طریق نامهنگاری با ایشان ارتباط برقرار کرد و پس از مدتی برای ادامه تحصیل به کراچی رفت. در کراچی به دیدار مفتی رشیداحمد رفت و با مشورهی ایشان در «دارالعلوم کراچی» ثبتنام کرد. در دوران تحصیل در دارالعلوم کراچی هر جمعه و شبجمعه برای شنیدن بیانات و مواعظ مفتی رشیداحمد به مسجد ایشان میرفت. از سال چهارم تحصیلی (برنامه درسی مدارس دینی پاکستان) در محضر مفتی رشیداحمد لدهیانوی درس افتاء را آغاز کرد. پس از دانشآموختگی از دارالعلوم کراچی در سال 1975م. در «دارالافتاء و الارشاد» در رشتهی تخصص در فتوانویسی ثبتنام کرد. در این دوران در محضر مفتی رشیداحمد رحمهالله صدها مسئله فقهی را پاسخ داد و بیش از 24 مقاله پژوهشی را به رشتهی تحریر درآورد. در دوران تخصص بعد از نماز عشاء تا ساعت 11 شب به منزل مفتی رشیداحمد میرفت و از ایشان کسب فیض مینمود.
زمانی که «مفتی اکمل» رحمهالله به خاطر حادثهای که برایش پیش آمد، پاسخ به سؤالات مردمی برایش مقدور نبود، مسائل دارالإفتای «جیکبلائن» کراچی را به مفتی رشیداحمد میفرستاد. پاسخ این سؤالات را مفتی احتشامالحق مینوشت و به مفتی رشیداحمد نشان میداد. پس از تایید مفتی رشیداحمد و مفتی اکمل، پاسخ سؤال به مستفتی فرستاده میشد.
تأسیس «جامعه رشیدیه»
مولانا آسیاآبادی پس از اتمام دورهی تخصص، طبق راهنمایی و مشورت استادش مولانا مفتی رشیداحمد لدهیانوی رحمهالله به منطقهی خود برگشت. ایشان در شعبان 1396 هـ.ق (مطابق با اکتبر 1976م.) «جامعه رشیدیه» آسیاآباد را پایهگذاری کرد و از آغاز عملاً از سال اول تا دورهی افتاء و قضاء شروع به تدریس و فعالیت نمود. در آن زمان در تمام منطقه مکران متخصصی در فقه اسلامی نبود.
ایشان از آغاز فراگیری علوم اسلامی تا بعد از فراغت در سال 1396هـ.ق / 1976م. زیر سایه یک درخت وحشی همزمان با تأسیس «جامعه رشیدیه» تدریس را نیز آغاز کرد و قبل از هر چیز، تعلیم قرآن مجید در این مدرسه آغاز شد. مولانا حافظ خداداد اولین شاگرد مفتی احتشامالحق بود. مولانا احتشامالحق از همان زمان تا پایان عمر در همین مدرسهی دینی مشغول تدریس بود.
در این میان، مولانا آسیاآبادی به مدت پنج یا شش ماه در جامعةالرشید کراچی نیز به تدریس علوم دینی میپرداخت. در روز شهادت، بعد از نماز عصر آخرین درس را ارائه داد و تقریبا 45 دقیقه بعد خبر دردآور شهادت ایشان پخش شد.
فعالیتهای سیاسی
مفتی احتشامالحق در میدان سیاست نیز قدم گذاشت. ایشان بنابر راهنمایی استاد و مرشد خویش در حزب «جمعیت علمای اسلام» پاکستان فعالیت کرد و تا مدت مدیدی بهعنوان «امیر جمعیت علمای اسلام» در شهرستان "تربت" ایفای نقش کرد. وی بهصورت جداگانه جایگاه «مذهب» و «سیاست» را در منطقه تشریح کرد؛ از نظر مفتی احتشامالحق، «سیاست» برای رسیدن به منافع شخصی و جناحی نیست بلکه برای خدمت به مردم است که دین اسلام بزرگترین دعوتگر به سوی چنین سیاستی است.
خدمات علمی
شهید مفتی احتشامالحق در کنار فعالیتهای دینی و سیاسی، به تألیف و تصنیف نیز مشغول بود. ایشان در موضوعات مختلف کتابهای متعددی تالیف و چندین کتاب مفید را نیز ترجمه کرده است.
"ذکری دین کی حقیقت"، "ذکری مذهب کے عقائد و اعمال" و "ما هی الذکریة؟" کتابهایی هستند که در رد فرقه ذکری تالیف نمود.
کتابهای "تعلیمالإسلام"، "اربعین نووی" و "عقیدة الطحاویه" را به زبان بلوچی ترجمه کرد. همچنین از تالیفات ایشان به زبان بلوچی میتوان به کتابهای "چت و چینک"، "مات و پتءِ حق"، "عالمگیرین مذهب" و "کتاب الصبر" اشاره کرد.
بخشی از دیوان شعر ایشان به نام "کلامی آسی" به زبان اردو نیز منتشر شده است. نسخهی کامل این دیوان که شامل اشعار عربی و فارسی نیز میباشد، قرار است بهزودی با عنوان "افکارِ آسی" منتشر شود.
از دیگر آثار ایشان "فتنوں کی دنیا"، کتاب آموزشی در باب اصول افتاء با عنوان "اصول الافتاء"، "سیرت رسولالله صلیاللهعلیهوسلم کا نظریاتی پهلو"، "فتنۀ انکارِ حدیث پر ایک طائرانه نظر"، "الباقیات الصالحات"، "الجواب الشافی"، "فکر و نظر"، "درسِ حدیث"، "درس قرآن" و "التحقیق الأنیق بتوفیق الغفار فی وقوع الطلاق بلفظ مات و گوهار" و… میباشند.
همچنین مجموعه فتاوای تحریرشده توسط شهید مفتی احتشامالحق در حال تدوین و گردآوری است که إنشاءالله به زودی چاپ و منتشر خواهد شد.
مفتی احتشامالحق در واپسین روزهای زندگیاش در حال تألیف و تخریج کتاب أحسن الفتاوی، تخریج الفتاوی الزینیة و ترجمه قرآن به زبان بلوچی بود که متاسفانه تیر حقد و کینهی دشمنان و حاسدان مهلت اتمام این کار را به ایشان نداد. از مفتی احتشامالحق بیش از 30 تصنیف بهجای مانده است که اکثر آنها منتشر شدهاند.
مولانا مفتی احتشامالحق خدمات دینی و اجتماعی شایستهای انجام داده است که پرداختن به همهی آنها در این مقاله مختصر ممکن نیست.
فعالیتهای عملی
بعد از تأسیس وفاقالمدارس پاکستان، مسئولیت ثبت مدارس منطقه مکران و عضویت آنها در وفاقالمدارس تا هنگام شهادت بر عهدهی مولانا احتشامالحق بود. وقتی در مکران سازمان مردمنهاد «کمیته امنیت» فعالیت خود را آغاز کرد، ایشان علاوه بر عضویت در سطح شهرستان، بهعنوان رئیس و مسئول این کمیته نیز فعالیت داشت.
علاوه بر آن، در صورت بروز اختلافات و منازعات طایفهای در میان طوایف بلوچ ]در ایران و پاکستان[ که بعضا منجر به قتل و خونریزی میشود، مفتی احتشامالحق احساس مسئولیت میکرد و برای جلوگیری از گسترش چنین درگیریهایی و خاموش کردن آتش اختلافات و خونریزیها مدام در تلاش بود. ایشان بهخاطر اخلاص و جایگاهی که داشت چندین اختلاف قومی را فیصله و به صلحوسازش تبدیل کرد. این اقدامات سبب شده بود تا ایشان در منطقه به عنوان شخصی صلحجو و صلحطلب و صاحب عزت و بزرگی مشهور شود.
حادثهی شهادت
مولانا مفتی احتشامالحق یکشنبه 19 شوال 1437هـ.ق (3 مرداد 1395) بعد از نماز عصر آخرین درس را به طلاب داد. سپس همراه فرزند برومندش مولانا شبیراحمد (که از مدرسین مدرسه هم بود) سوار بر ماشین به قصد عیادت یکی از خویشاوندان بیرون رفت. تقریبا 45 دقیقه بعد خبر شهادت مفتی صاحب و فرزندش مانند کوهی بر سر همه فرو ریخت.
جنازهی ایشان روز بعد (20 شوال) با حضور هزاران نفر از جانفدایان، دوستداران و اندیشمندان، عوام و خواص و نمایندگان مکاتب فکری مختلف با آه و ناله و چشمان اشکبار تشییع شد.
دیدگاههای کاربران