آغاز سال تحصیلی برای دانشآموزان دوزبانه بهویژه در نخستین سال تحصیلی، فضایی متفاوت با دانشآموزان تکزبانه در ایران رقم میزند.
منظور از مناطق دو زبانه، مناطقی است که زبان اصلی آنها غیرفارسی است. مثل مناطقی که مردم آنها به زبان کردی، ترکی، لری، عربی، بلوچی و… صحبت میکنند. در ایران بر اساس آمارهای شبهرسمی و غیررسمی موجود، زبان مادریِ قریب به نیمی از مردم ایران غیر از فارسی است.
در روز اول مهر و آغاز سال تحصیلی در کلاس اول ابتدایی، سایر دانشآموزان نوشتن فارسی را میآموزند اما در مناطق دوزبانه و غیرفارسیزبان، دانشآموزان هم باید یک زبان جدید (زبان فارسی) را بیاموزند و هم نوشتن آن را یاد بگیرند و قطعا این روند بسیار سخت و دشوار است.
شاید به همین دلیل باشد که آمار افت یا ترک تحصیل در مناطق غیرفارسیزبان بیشتر از مناطق فارسیزبان است زیرا دانشآموزان در آن مناطق باید یک زبان جدید و نوشتن و خواندن آن را یاد بگیرند اما در دیگر مناطق دانشآموزان زبانی را که بلد هستند و معنی کلمات آن را میدانند، نوشتناش را هم یاد میگیرند.
علاوه بر این، در مناطق دوزبانه، زبان اصلی دانشآموزان غیرفارسی است. او با زبان دیگری صحبت میکند، محبت میکند، ارتباط برقرار میکند و احساس میورزد. این دانشآموز نمیتواند در بدو امر، به زبانی غیر از زبان اصلی خود، خلاقیتهای فکری، ادبی و زبانی داشته باشد.
این موضوع در سایر ارتباطات معلم که به زبان فارسی سخن میگوید و دانشآموزانی که زبان فارسی نمیدانند هم مشکلات بسیاری را در آموزش سایر درسها ایجاد میکند.
متاسفانه بسیاری از مردم عادی و حتی مقامات و نخبگان از این موضوع بسیار مهم آگاه نیستند. به همین دلیل برای حل این مشکل بزرگ، راهحلی دیده نمیشود.
به یاد داشته باشیم ایران میان کشورهای خارومیانه، شمال آفریقا، اروپا و آسیای میانه دارای بیشترین تعداد زبان در محدوده مرزهای یک کشور است و هیچ کشوری را در این مناطق نمیتوان یافت که این تعداد زبان داشته باشد.
در کشورهای دیگر که دارای تنوع زبانی هستند (از جمله هند، سوئیس، عراق، افغانستان، اتریش و بلژیک) دولت آموزش به زبان مادری را در مدارس تسهیل میکند.
از دولت در ایران انتظار میرود با بررسیهای تخصصی و اجرای برنامههایی، شیوهی آموزش در مناطق دوزبانه را تغییر دهد و راهحلی برای این مشکل بیابد تا هم زبان فارسی بهعنوان زبان رسمی آموزش داده شود و هم دوگانگی زبانی برای دانشآموزان ابتدایی مشکلساز نشود.
شاید یکی از راهحلها، استفاده از الگوی مورد استفاده در مدارس تطبیقی تهران باشد. در این مدارس دانشآموزانی که به دلیل زندگی و تحصیل در خارج از کشور، به زبان فارسی مسلط نیستند و زبان فارسی بلد نیستند به شیوه متفاوتی از سایر دانشآموزان، آموزش مییابند.
زبان فارسی تنها یک یا چند ساعت درسی در برنامه هفتگی یک مدرسه نیست. زبان، وسیله ارتباطی است که در نبود آن آموزش دیگر درسها مانند علوم، ریاضی و اجتماعی نیز ناممکن خواهد شد.
رضا غبیشاوی- عصر ایران
دیدگاههای کاربران