رئیس دارالافتای دارالعلوم زاهدان در واکنش به افتراهای بعضی از سایتهای تندرو به خود، این قبیل گزارشها را «تلاش برای جوسازی» و از اساس دروغ دانست.
مولانا مفتی محمدقاسم قاسمی در گفتوگو با خبرنگار «سنیآنلاین»، ضمن تکذیب گزارشهای مغرضانه سایتهای افراطگرا و وحدتشکن نزدیک به بعضی محافل خاص سیاسی، اظهار داشت: بنده در هیچ یک از سخنرانیهایم سخنی در مورد دانشمندان هستهای و مخترعان محترم کشور نگفتهام و ادعاهای سایتهای تندرو دروغ محض است. این قبیل گزارشهای مغشوش، تلاش برای جوسازی علیه علمای مستقل است.
سردبیر فصلنامهی «ندای اسلام» ادامه داد: جای تعجب است این قبیل سایتها و رسانههای فرافکن که وحدتشکنی و تفرقهافکنیشان اظهر من الشمس است، اینگونه آزادانه و بیمحابا فعالیت میکنند ولی سایتهای اهلسنت که با خطمشی اعتدالی در راستای وحدت گام برمیدارند، با فیلترینگ مواجه هستند.
وی در ادامه افزود: لازم است مسئولین ذیربط رأسا اقدام کنند و اجازه ندهند اتحاد و تقریب حاصلشده در کشور با خطر مواجه شود.
استاد برجستهی فقه و حدیث دارالعلوم زاهدان در پایان گفتوگوی خود با خبرنگار «سنیآنلاین» تاکید کرد: افراد و رسانهها همواره این نکته را در ذهن داشته باشند که خداوند ناظر و شاهد بر رفتار و گفتار ماست و هیچ نکتهای بر آن ذات باری مخفی نمیماند. روز حساب را مستحضر کنیم و از دروغ و افترا که در اسلام حرام است، بهشدت پرهیز کنیم.
شایان ذکر است اخیرا سایتهای زنجیرهای وابسته به محافل تندرو بدون ذکر هرگونه مستند و منبعی مدعی شدهاند مولانا مفتی قاسمی نسبت به دانشمندان و شهدای هستهای کشور هتاکی کرده است! این سایتها که توسط طیفی از افراطیون مذهبی اداره میشوند همواره با دروغ و افترا به زعم خود به تخریب وجهه علمای اهلسنت میپردازند.
* دامان ز آفتاب پاکتر*
استاد مفتی محمد قاسم قاسمی اندیشمند برجسته اهل سنتاند که چند دهه خدمت صادقانه به جامعه را در عرصه دانش و فرهنگ و قلم و اندیشه در کارنامه خود دارند. تشريح تمام ابعاد شخصیت ایشان و بیان نقشی که در بیداری علمی و فکری نسل نو داشته اند، نه در اینجا مطلوب است و نه در توان دانش و معلومات بنده است؛ به عنوان جوانی که زمانی سعادت حضور در درس ها و سخنرانی های ایشان داشتم، تنها قصد اشاره به یک نکته از شخصیت ایشان را دارم و آن عنایت ویژه جناب استاد به دانشجویان و مبتکران و فرهیختگان جامعه است. این تفکر و رویکردی است که نه تنها در ایشان بلکه به طور کل در دارالعلوم زاهدان که ـ بزرگترین مرکز علمی، دینی و سیاسی اهل سنت کشور به شمار می رود و بار مسؤولیت بسیاری از بخش های آن بر دوش استاد قاسمی است ـ به وضوح قابل مشاهده است؛ همایش های سالانه دیدار علما با دانشگاهیان و تکریم مبتکران و نخبگان نیز حلقه ای از این سلسله است.
در پهنه علم و دانش و فناوری واقعیتی که به وضوح می توان مشاهده کرد این است که دانشمندان و نخبگان کشور نه برخاسته از یک مذهب و دیدگاه اند و نه تعلق به دیدگاه و مذهب خاصی دارند؛ بلکه صرف نظر از خاستگاه مذهبی و فکری متعلق به همه ملتاند و مورد احترام و محبت و مایه افتخار و مباهات تمام همگاناند.
تمسخر یا توهین به این قشر تلاشگر و پر افتخار از یک فرد عادی بلکه یک شخص اهل طنز و تمسخر هم متصور نیست ـ و نگارندۀ این سطور که گاه سری به صفحات و مجلات طنز هم میزند، هیچ گاه به چنین موردی برنخورده است!، با این اوضاع آیا می توان تصور کرد از یک شخصیت علمی و فرهنگیِ نامور که از مسؤولان بالای یک مؤسسه دینی و علمی مشهور و پر آوازه اند، چنین کار عبثی سر بزند؟!
با این همه در زمانه ای قرار داریم که وب سایت های مجهول الحال برای امرار معاش و کسب نان و نام، از هیچ تهمت و افترایی دریغ نمی کنند، و از این قبیل است وب سایتی که به دروغی بی فروغ دست یازیده و تهمتی ناروا بر جناب استاد قاسمی نهاده و مدعی شده است که ایشان و یکی دیگر از اساتید دارالعلوم زاهدان به تمسخر دانشمندان و شهدای هسته ای پرداخته اند!!!. این وب سایت همچنین از ایشان به عنوان مفتی افراطی یاد کرده است!.
اشخاصی که با استاد قاسمی و دارالعلوم زاهدان آشنایی دارند، مسلما نیازی به رد این افترا ندارند؛ ولی از آنجا که وب سایت های متعددی کورکورانه به پیروی از یک دیگر این افترا را نقل کرده اند؛ مناسب است که در چند سطری صحت این ادعا بررسی شود.
تا جایی که به ادعای افراطی بودن جناب استاد قاسمی و به طور کل مجموعه دارالعلوم زاهدان مربوط است، باید گفت این ادعایی است مضحک که اگر در حق مطرح کنندۀ آن از حسن ظن کار بگیریم و او را از غرض و مرض پاک بدانیم، میتوانیم بگوییم که این مدعی هیچگاه به خود زحمت تشریف آوری به دار العلوم زاهدان، یا حداقل، اطلاع از نقش وحدت آفرین این موسسۀ علمی در جامعه ـ نداده است ونه هیچگاه سطری از آثار و نوشته های استاد قاسمی خوانده است!. وگرنه شیعه و سنی و خاص و عام و دوست و دشمن بر این امر گواهند که دارالعلوم زاهدان و اساتید و بزرگان همواره سد منیعی در برابر تندرویی و افراط گرایی بوده اند و استاد قاسمی نیز به حق معلم اعتدال و میانه روی؛ مواضع معتدل و افراط ستیز ایشان در سر مقاله های مجله ندای اسلام بهترین دلیل این مدعاست و سخنرانی در کنفرانس (تفکر آری، تکفیر نه) (زاهدان دی ماه 89) و شرکت در کنفرانس (بررسی جریان های تکفیری) ( قم آذر 93) شاهدی دیگر.
** اما حقیقت ادعای تمسخر مخترعان و اهانت به دانشمندان هسته ای چیست؟
وب سایت افراطی می نویسد: مفتی افراطی مسجد مکی زاهدان چند روز قبل در سخنانی به هتاکی علیه دانشمندان و مخترعان جمهوری اسلامی ایران پرداخت! و علم آنها را در سطح کودکان ژاپنی معرفی کرد.
در ادامه قول ایشان را اینگونه نقل می کند: ” قاسمی در سخنانی به تمسخر دانشمندان ایرانی پرداخت و اعلام کرد کاردستی های کودکان خردسال ژاپنی اختراع دانشمندان جمهوری اسلامی ایران است! ”
اگر این نقل عین سخن استاد قاسمی باشد ( ونیست، چنانکه خواهد بود) هم می بینیم که در آن کاردستی ژاپنی به اختراع دانشمندان تشبیه داده شده است نه بالعکس؛ و فرق این دو بر هر عاقلی مشهود است؛ زیرا ما حصل این سخن تمجید از کودکان ژاپنی است نه تحقیر دانشمندان ایرانی. وظاهر است كه تشبيه يك كودك خلاق به يك دانشمند هیچ قبحی ندارد و نه موجب ملامت است.
وانگهی آیا استاد واقعا همچنین سخنی گفته اند؟!
با بررسی تعدادی از سخنرانی های اخیر استاد، نهایتا در فایل صوتی سخنان ایشان در دیدار با دانشجویان در 20 اسفند ـ که توسط سایت سنی آنلاین وابسته به دارالعلوم زاهدان در فضای مجازی نشر شده است ـ سخنان زیر توجه را به خود جلب میکند:
(خطاب به دانشجویان): (مسلمان برای این نیست که همیشه پایین باشد؛ خود شما بسازید؛ خود شما آن فرد باشید که بهترین دانشگاه را در دنیا درست کند، بهترین پروفسور باشید؛ بهترین محقق، بهترین پژوهشگر باشید؛ ….. به خود اهتمام ورزید؛ دینی، اخلاقی، درسی، علمی؛ خود را باور كنيد که می توانیم؛ یکی می گفت که کتاب های درسي ژاپن من می توانم شروع میشود. کار دستی کودکان ژاپن شاید اینجا به عنوان اختراع دانشمندان ما به هر حال تلقی بشود . به هر حال عزیزان شمائید عالم اسلام؛ شمائید که باید بحران ها را حل کنید. [ دقیقه51:30].»
واينگونه معما حل می شود؛ بله این ها دقيقا سخنان استاد است که ناجوانمردانه تحریف شده و دم بریده نشر شده است.
اکنون دقت کنید!، این سخنان در جلسه ای ایراد شده اند که برای دیدار با دانشجویان و نخبگان (همان دانشمندانِ امروز یا آینده) برگزار شده است، جلسه ای که معمولا همه ساله در آن مخترعان و مبتکران مورد تشویق و تکریم قرار می گیرند.
ببینید قطعه ای بر گرفته از سخنانی که سراسر تشویق و ارج به اهل دانش و ابتکار و اختراع کشور است، چگونه وارونه و مسخ شده برای تخریب یک شخصیت به کار می رود.
** تفاوت هر دو سخن یک بار دیگر از نظر بگذرانیم:
1ـ سخن از سیاق کلام که برای تشویق و انگیزه دهی به دانشجویان است قطع شده تا برای خوانده ناآگاه، موهن یا لا اقل مبهم جلوه کند!!
1: جملۀ احتمالی «:شاید اختراع تلقی شود» به یک گزاره یقینی تبدیل شده است!!.
2- «دانشمندان ما» به «دانشمندان جمهوری اسلامی ایران» تبدیل شده است؛ تا بار منفی سخن بیشتر شود و گوینده ضد انقلاب و میهن ستیز معرفی شود!!.
باید پرسید که دانشمندان «ما» که احتمال دارد مصداق آن (ما جمع حاضر، ما اهل سنت، ما مسلمانان و… ) باشد، با چه حقی و مبنی بر چه قرینه ای جمهوری اسلامی ایران قرار داده شده است؟!؛ به راستی دلیل این چیزی جز این نیست که اگر «ما» باقی «ما» گذاشته شود ، از رونق دروغ کاسته می شود و جو سازی لازم نمی گیرد؛ وتنها برداشتی که از سخن خواهد شد بیان تفوق برتری ژاپنی ها بر ما (با همه عمومی که در کلمه «ما» وجود دارد) خواهد بود و این در بردارندۀ هیچ تمسخر و تحقیری نیست و چنین سخنانی را از هر صاحبنظر واقع گرا می توان شنید؛ مقام معظم رهبری ودیگر بزرگان نظام بارها پشتکار و خلاقیت ژاپنی ها و پیشرفت هایشان را ستوده اند و در عین فرموده اند که ما با پیشرفت های دنیا خیلی فاصله داریم (دیدار با نخبگان، بهمن 82)، آیا می توان گفت این بزرگان به ملت ایران توهین کرده اند!؟
* * *
آنچه تا اینجا گفته شد برای پوچ بودن افترای مزعوم کافی است، ولی بد نیست نگاهی به نظر واقعی استاد قاسمی نسبت به اهل دانش و فضل ایران زمين بياندازيم، ايشان در سر مقاله ای با عنوان «چراغی بر فراز راه» در یکی از شماره های نشریه (ندای اسلام) مینویسند:
«سرزمين ايران در طول تاريخ از جايگاه ويژه اي در بين ملل جهان برخوردار بوده است. با ورود اسلام به ايران، مردم اين سرزمين تولّدي دوباره يافتند و با آموزهها و تعاليم الهامبخش اين دين جاودانه و جهانشمول، فرهنگ و تمدن ايراني، حياتي نو يافت و اين سرزمين رسما بخشي از جهان اسلام قرار گرفت. از آن زمان تا به امروز، اين سرزمين يكي از بهترين خطه های جهان اسلام به شمار آمده و رجال ايرانی و دانشمندان اين مرز و بوم در پيشرفت علمی و فرهنگی دنيای اسلام همواره نقش داشته اند. خدمات ارزندهای که ايرانيان در دورة اسلامي به جامعة اسلامي و جهاني ارائه کردند، هرگز از حافظة تاريخ محو نخواهد شد. آثار علمی و هنری نوابغ ايران زمين بر تارک تاريخ می درخشد و هر پژوهشگر منصفي را به تحسين واميدارد. ». (ندای اسلام، شماره 42)
یقینا خواننده منصف اگر هیچ شناختی از استاد گرامی نداشته باشد، تنها با این خواندن این جملات معطر و دلاویز درباره میهن عزیز و دانشمندان آن، پی به تعهد و عشق و میهن پرستی نویسنده آن می برد و بر تهمت های دروغین لعنت می فرستد.
– – – – –
نکته دیگر افترای توهین به شهدای هسته ای است؛ دلیلی که برای این مدعا ذکر شده است این است که یکی از مولوی های اهل سنت (که نامش را نبرده اند) گفته است که باید دانشجویان ایرانی از کارشناسان پاکستانی استفاده کنند.
عرض می شود که بالفرض اگر یک مولوی چنین سخنی گفته باشد (اگر چه با توجه به آدرس مجهول و سوء پیشینه ناقل، به نقل وی اعتمادی نمانده است !) تشویق دانشجویان به استفاده علمی از کارشناسان یک کشور مسلمان که در عرصه انرژی هسته ای پیشتاز بوده است و تنها کشور اسلامی مالک سلاح اتمی است، چه توهینی آن هم به شهدای هسته ای در بر دارد؟. (پیداست که آسمان ریسمان کردن و سخن از شهدا به میان آوردن یک گزاره جعلی است که تنها برای بازار گرمی و سوء استفاده از احساسات و اعتقادات مردم نسبت به شهدا عنوان شده است).
مگر نه اینکه مقام معظم رهبری در دیدار با معلمان استان فارس (اردیبهشت 87) فرمودند:
« بارها گفتهام که ما از یاد گرفتن از غربیها و غیر غربیها و بیگانهها خجالت نمیکشیم، امتناع نمیکنیم. اینی که ما یک روش اداری را، یک روش آموزشی را، یک دانش را، یک اختراع را از کشورهای دیگر یاد بگیریم، هیچ خجالت نمیکشیم، کوتاه هم نمیآییم، دنبالش هم میرویم؛ شاگردی میکنیم » (نقل از وب سایت معظم له).
و نکتۀ آخر اینکه نگاه دارالعلوم زاهدان به مساله هسته ای مانند هر ایرانی میهن دوست، همیشه کاملا با بزرگان نظام همسو بوده است؛ بارها جناب شیخ الاسلام مولانا عبد الحمید در خطبه های نماز جمعه ، واستاد مفتی قاسمی در سر مقاله های ندای اسلام از حق هسته ای کشور دفاع کرده اند؛ تسلیت و تاسف برای شهادت دانشمندان هسته ای را همچنان می توان در پایگاه اینترنتی سنی آنلاین دید؛ در یکی از شماره های نشریه ندای اسلام در مورد شهدای هسته از زبان شیخ الاسلام مولانا عبد الحمید آمده است:
«ترور ناجوانمردانۀ دانشمندان عرصة فناوري هستهاي جمهوري اسلامي ايران، ضايعهاي بزرگ براي ملت ايران است. دانشمندان هستهاي، متعلق به يک قشر خاص نيستند، بلکه به تمام اقشار ملت ايران تعلق دارند و ترور چنين شخصيتهايي باعث جريحهدار شدن قلب همۀ ايرانيان ميشود. اينکه چه کساني عامل اين ترورها هستند خدا بهتر ميداند، اما به گمان غالب، رژيم صهيونيستي عامل اصلي اينگونه قتل و ترورهاست». (23/10/90)
اینها همه واقعیتها و حقایقی است که وب سایت های افراط گرا از آن چشم فروبسته اند و از سر درماندگی و فقر سوژه، با افتراهای سیاه فضا را آلوده ساخته اند.
در آخرین از زبان «بهار« خطاب به استاد قاسمی عرض می شود:
اگر چه زخم زبان مولم است، لیک خوشیم // از آنکه نیست درین ترهات تاثیری
«ترا» که دامان ز آفتاب پاکتر است // سیاه رو نکند تهمتی و تکفیری
والسلام
ابوذر .ع. (بوارنوا)
جمعه بیست هشتم اسفند یکهزار و سیصد و نود چهار.