امروز :دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳

اقوام و مذاهب ایرانی؛ فرصت‌ها و ظرفیت‌ها

اقوام و مذاهب ایرانی؛ فرصت‌ها و ظرفیت‌ها

ایران کشور قومیت‌ها، زبان‌ها و مذاهب مختلف است و این گوناگونی از آن تصویری با چند فرهنگ رنگارنگ ساخته که هر کدام فراخور جایگاه، حساسیت و کمیت خود در تحولات اجتماعی، سیاسی و ملی تأثیر می‌گذارد.
اهل‌سنت با جمعیتی قابل توجه وزنه‌‌ای سنگین در این ترکیب است. بیشترین تمرکز آنها در مناطق مرزی است. مرزهای حساس کشور عزیزمان با مرزبانانی غیور پاسداری می‌شود؛ مرزبانانی کم‌توقع، صبور و البته اندکی سرخورده! رنجیده از اعمال سلیقه‌ها و عملکردهای پوشیده و گاه آشکاری که در گذشته موجب رنجش خاطر این بازوی بزرگ نظام شده است. نگاه شک‌آلود ناشی از گزارش‌های کذب و مغرضانه خاطرات تلخی برای بسیاری از شایستگان اهل‌سنت و اقوام رقم زده است و برخی دیگر را از گردونه‌ی رقابت انتخابات بیرون گذاشته است.
اهل‌سنت ایران در میدان عمل بارها خودش را ثابت کرده، بارها از دل تبعیض‌ها سر برآورده و برای در کنار هم بودن، اعلام آمادگی کرده است. با جسارت کاستی‌ها را پذیرفته و با صلابت از مرزهای کشورش دفاع کرده است. مردم مخلص، مؤمن و وفادار اهل‌سنت اگر طعم تلخ تبعیض را چشیده‌اند، باز هم بزرگوارانه در کنار هموطنان‌شان برای  آبادانی ایران تلاش کرده‌اند. نادیده گرفتن یا انکار استعدادها و ظرفیت‌های آنان باعث نشده است در راه آبادانی و سعادت کشورشان سستی نشان دهند. گرچه در قاب تصویر یک ایرانی، عکس این بخش از جامعه برای بسیاری مبهم، کمرنگ و سیاه و سفید می‌نموده است.
باوجود تمام بی‌توجهی‌ها، اهل‌سنت دست در دست اجنبی نگذاشته است. در مشارکت‌های عمومی به‌ویژه انتخابات حضور پیدا کرده و پیامش را با زبان بی‌زبانی گوشزد کرده است. اقوام ایرانی فرزندان‌شان را راهی عرصه‌های مختلف خدمت به کشور و مردم می‌کنند؛ دوست ندارند از آنها پرسیده شود کجای این سرزمین پهناور زندگی می‌کنند، چه مذهبی دارند و به کدام قومیت تعلق دارند؟! این قشر بی‌ریا و صادق فقط به این می‌اندیشد که فرزندی مسلمان از این خاک زرخیز است که گنج سرزمینش را با کسب علم و دانش صاحب می‌شود.
گرچه در قانون نانوشتۀ برخی تنگ‌نظران، اهل‌سنت شهروند درجه دوم یا سوم است و چه بسا باید به‌خاطر تفاوت زبان، لباس و مذهب‌اش تاوان پس بدهد، ولی باور این که این سُنی «ایرانی» هم است، سخت نیست. چون او با عمل‌ نه با شعار به ایرانی بودن‌اش افتخار کرده و همیشه در عرصه‌های گوناگون درخشیده است؛ هرچند این درخشش با ابرِ ندیدن‌ها از دید بسیاری پوشیده مانده است. تاریخ نشان داده است ملت‌های فراموش‌شده در موقعیت‌های مناسب، صفحه‌ای از تاریخ می‌شوند. اگر این مردم اهل غوغا نیستند، اگر آرام‌اند و سرشان به کارشان گرم است، نباید موجب کنار گذاشتن آنان بشود.
جای خرسندی‌ست که دولت تدبیر و امید به این نکته پی برده است و برای عملی کردن خواسته‌های به‌حق این مردم نجیب تلاش می‌کند؛ تلاشی که نیاز به سرعت و شدت بیشتری دارد. معلم همیشگی انسان‌ها، تاریخ، بارها اثبات کرده است ملت‌های در حاشیه، فرصت‌های از دست‌رفته‌ی تاریخ‌سازان هستند. این فرصت‌ها را باید دریافت و از غوغای غوغاسالاران و «دلواپسی» جعلی آنان بی‌پروا شد.
پس باید دریابند ملتی را که می‌تواند فصلی از کتاب یک سرزمین باشد. دریابند پتانسیل‌ها، استعدادها و خلوص مردمانی را که می‌توانند در بیدادها و جنگ‌ها و هراس‌ها، مرهم هم باشند! دریابند فرزندان این مردم را که با ابتکارها و خلاقیت‌های‌شان می‌توانند بر بام افتخارها بایستند و در اعتلای فراگیر میهن‌شان ایفای نقش کنند. بدون اعتماد به این استعدادها و صلاحیت‌های غبارگرفته، کاری از دست شعارها برنمی‌آید و ما چاره‌ای جز پذیرفتن یکدیگر نداریم.


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید