اشاره: بههمت انجمن فکر و اصلاح طلاب دارالعلوم زاهدان، شامگاه دوشنبه 21 دیماه (30 ربیعالاول 1437هـ) میزگردی با عنوان «مکتب فکری دیوبند؛ تاریخ، شخصیتها و رجال، مسلک و اندیشه، خدمات و تأثیرگذاریها» در مسجد جامع مکی زاهدان برگزار شد.
کارشناسان این میزگرد مولانا مفتی عبدالقادر عارفی و مولانا حافظ محمدعلی شهبخش، دو تن از اساتید برجستۀ دارالعلوم زاهدان، بودند که علاوه بر مطالعه و پژوهش در این زمینه، سفرهایی به شهرهای مختلف هندوستان، از جمله دیوبند، داشتهاند و از نزدیک با این مرکز بزرگ علمی آشنایی دارند. این میزگرد با استقبال خوب اساتید و طلاب دارالعلوم زاهدان مواجه شد و رضایت آنان را در پی داشت.
آنچه در پی میآید گزارش پایگاه اطلاعرسانی «سنیآنلاین» از این میزگرد و چکیدهای از سخنان و دیدگاههای مطرحشده در آن است.
مولانا حافظ محمدعلی بهعنوان مقدمه در جمع اساتید و طلاب دارالعلوم زاهدان اظهار داشت: انتخاب این موضوع از سوی انجمن فکر و اصلاح طلاب دارالعلوم زاهدان مایهی خرسندی وخوشحالی است. البته بحث پیرامون هر بخش از موضوع اعلامشده برای میزگرد، نیاز به جلسهای مستقل دارد.
مفتی عبدالقادر عارفی نیز در سخنان آغازین خود بیان کرد: انسان هم نسب ظاهری و صلبی دارد و هم نسب معنوی و علمی. لازم است که انسان نسب معنوی خود را به درستی بشناسد و نسب علمی ما هم به دارالعلوم دیوبند میرسد. آنها یک مدرسه تأسیس نکردند، بلکه یک فکر را احیا کردند. برای آشنایی با این بزرگان و خدمات و افکار آنان نیاز به مطالعهی گسترده است.
پیشزمینههای بنیانگذاری دارالعلوم دیوبند
مولوی ثناءالله شهنواز، مجری میزگرد و یکی از اساتید جوان و فعال دارالعلوم زاهدان، ابتدا در مورد تاریخچه فعالیت علمای هند و پیشزمینههای تاسیس دارالعلوم دیوبند پرسید؛ مولانا حافظ محمدعلی در پاسخ اظهار داشت: اسلام در سالهای آغازین خود به هندوستان رسیده است. البته قلمرو حکومت اسلامی توسط محمد بن قاسم تا این سرزمین امتداد یافته است. حدود 800 سال حکومت هند به دست مسلمانان بوده است. در زمان حکومت مغولها مدارس زیادی در آن دیار بهصورت فعال وجود داشته است. اما پس از اشغال هندوستان توسط انگلیسها، اوضاع تغییر کرد. ابتدا مسلمانان برای حفظ حکومت تلاش کردند و به جهاد روی آوردند. اما سرانجام در میدان نبرد شکست خوردند و مبارزان به فجیعترین شکل سرکوب شدند. تا جاییکه فقط در دو هفته 57500 عالم به دست انگلیسها شهید شد.
اینجا بود که علما به فکر افتادند تا برای نجات ایمان و آیندهی مسلمانان برنامهریزی کنند و روش مبارزه را تغییر دهند. در همین زمان، استعمارگران انگلیسی از یک طرف مدارس دولتی را تأسیس کردند و از طرفی مشغول تبلیغ مسیحیت شدند. علما تلاشهای خود را آغاز کردند تا هند مثل اسپانیا نشود. «حاج امدادالله» که قیام ضد استعمار را سرپرستی میکرد، وادار به هجرت شد. با مشورت ایشان و پس از استخاره، مولانا محمدقاسم نانوتوی با همفکری بزرگانی همچون مولانا رشیداحمد گنگوهی رحمهمالله، دارالعلوم دیوبند را تأسیس کردند.
چرا مسلمانان حکومت هند را از دست دادند؟
مفتی عارفی در پاسخ به این سؤال مجری که «چه عاملی باعث شد مسلمانان هندوستان حکومت را از دست بدهند؟»، بیان داشت: مسلمانان از دین فاصله گرفتند و دین را محدود به عبادات شخصی میدانستند. استعمارگران، علما را از حکام و حکام را از علما جدا کردند. مسلمانان از کتاب و سنت فاصله گرفتند. یکی دیگر از عوامل شکست حکومت مسلمانان ناتوانی نظام آموزشی آن در تربیت رجال بود. در برنامه درسی تنظیمشده توسط ملا نظامالدین از کتاب حدیث و تفسیر خبری نبود. 15 کتاب در فلسفه و منطق تدریس میشد و فقط 2 کتاب در فن تفسیر.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: حضرت شاه ولیالله محدث دهلوی رحمهالله با همین مشکل روبهرو شد و برای رفع آن طرح مدرسهای را انداخت که علوم قرآن و حدیث را به شاگردان بیاموزد. فیضیافتگان همین سلسله سرانجام دارالعلوم دیوبند را تاسیس کردند. وقتی مولانا نانوتوی دارالعلوم دیوبند را تاسیس کرد، برنامه درسی “نظامی” را برگزید، اما از علم فلسفه و منطق به یک کتاب «میبذی» اکتفا کرد. این برنامه درسی شش ساله بود و قرار بر این بود که بعد از آن، طلاب علوم روز (علوم دانشگاهی) را فرا بگیرند.
ویژگیهای شخصیتی شاه ولیالله
مجری میزگرد سپس به نسبت علمی بزرگان دارالعلوم دیوبند با شاه ولیالله، محدث و نظریهپرداز سرشناس هندی در قرن هجده میلادی، اشاره کرد و از مولانا حافظ محمدعلی خواست ویژگیهای شخصیتی شاه ولیالله را بیان نماید.
مولانا حافظ محمدعلی اظهار داشت: لطف الله تعالی شامل حال حضرت شاه ولیالله شده بود که او را برای خدمتی بزرگ برگزیده بود. شرایط شبه قاره هند در آن زمان مشابه شرایط افغانستان پیش از ورود شوروی بود. اهل علم به منطق و فلسفه اهمیت فراوان و بیجا میدادند، تا جاییکه بعضا تا 20 الی 25 سال منطق و فلسفه میخواندند و توجهی به قرآن و حدیث نداشتند. اما شوروی هزاران نفر را تربیت کرد و به بهانهی حمایت از دولت آنان، افغانستان را اشغال کرد. شاه ولیالله با این مشکل مبارزه کرد و علوم حدیث را ترویج نمود. چنانکه برای کتب حدیث شرح نوشت و برای نخستین بار قرآن مجید را به فارسی، زبان رایج آن زمان در شبه قاره هند، ترجمه کرد.
مبارزه با مبلغان مسیحی استعمارگر
مفتی عبدالقادر در پاسخ به این سؤال مجری میزگرد که «علما در مقابل فعالیتهای مبلغان مسیحی که توسط استعمارگران انگلیسی وارد شده بودند چه اقدامهایی انجام دادند؟»گفت: استعمار به اشکال مختلفی وارد میدان شده بود. درگیر کردن علما با یکدیگر، ایجاد فرقههای باطله مانند قادیانیت و اعزام تبشیریها از جمله فعالیتهای آنان بود. احمد رضاخان بریلوی یکی از علمای برجسته بود که کتب فقه و فتوا را حفظ داشت. «فتاوی رضاخانیه» یکی از آثار اوست که در 18 جلد نوشته شده است. اما او در اثر فعالیتهای استعمار، با دارالعلوم دیوبند و بزرگان آن بهویژه مولانا رشیداحمد گنگوهی بهشدت مخالفت میکرد. مظاهرالعلوم سهارنپور و دارالعلوم دیوبند در یک مقطع زمانی تأسیس شدند؛ علما شب و روز با علمای مسیحی مناظره داشتند و حقانیت اسلام را به اثبات میرساندند.
رمز موفقیت علمای دیوبند
مفتی عبدالقادر عارفی ضمن اشاره به ویژگیهای شخصیتهای وابسته به دارالعلوم دیوبند، رمز موفقیت آنان را در «دوری از حب مال و حب جاه و مقام» و «پایبندی به اصل اعتدال و میانهروی» دانست و اظهار داشت: آنان (علمای دیوبند) در این زمینه با خدا عهد کرده بودند و زندگیشان وقف خدمت به دین بود. در خدمت به حدیث و اصلاح تصوف بهترین خدمات را انجام دادند. مولانا تهانوی در زمینههای مختلف بیش از 800 کتاب نوشت.
مولانا حافظ محمدعلی در بیان ویژگیهای علمای دیوبند که رمز موفقیت آنان نیز بود، اظهار داشت: علمای دیوبند دارای مذهبی جداگانه غیر از مذهب اهلسنت نبودند و به تعبیر علامه مفتی محمدتقی عثمانی، هر کتاب فقه حنفی و اهلسنت را بنگرید، فکر دیوبندیت همان است. پایبندی به توحید و سنت خاصۀ آنان بود. مولانا مفتی حسن دیوبندی میفرماید فکر دیوبند مجموعه پنج چیز است: 1. اجتناب کامل از کلیه رسوم شرکآلود و کفری؛ 2. عشق الهی یعنی توحید؛ 3. محبت نبی اکرم صلیاللهعلیهوسلم؛ 4. اجرای سنت در تمام بخشهای زندگی 5. انگیزه خدمت به دین.
دی در ادامه افزود: استعمارستیزی، مبارزه با ظلم و تلاش برای احیای حکومت اسلامی بزرگترین ویژگی علمای دیوبند است.
ناکامیهای سیاسی
مولانا حافظ محمدعلی در پاسخ به سؤالی پیرامون نقش علما در میدان سیاست، خاطرنشان کرد: باوجود اینکه علمای کرام در هندوستان فداکاریهای زیادی انجام دادند، اما نتواستند مستقلا زمام حکومت را بهدست بگیرند. در واقع انقلابشان مصادره شد. علما خودشان را از مدارس دولتی و علوم روز دور نگه داشتند و در این زمینه موفقیت چشمگیری نداشتند. انگلیس و توطئههای آن هم مزید بر علت بود که باعث این پسرفت شد. البته انقلابیون بعضی کشورها از این امر عبرت گرفتند و برای نهضتهای خود رجال تربیت کردند.
مفتی عارفی به اوضاع مسلمانان پس از تقسیم هند اشاره کرد و گفت: علمای هندوستان معتقدند نباید پاکستان جدا میشد و مردم رنج میدیدند. اما مسلمانان در پاکستان به کشورشان راضی هستند و با وجود رقابت شدید هند و پاکستان و مشکلات پیشآمده برای آنان، رضایت دارند.
اوضاع کنونی مسلمانان هند
مفتی عارفی در پاسخ به سؤال مجری در خصوص اوضاع کنونی مسلمانان هند از نظر علمی، فکری و جمعیتی بیان داشت: پس از تاسیس «دارالعلوم دیوبند» و «دانشگاه علیگر» توسط مسلمانان، این دو مرکز علمی در مقابل هم قرار گرفتند. سپس «ندوةالعلماء» تاسیس شد؛ مؤسسان دارالعلوم ندوةالعلماء فیضیافتگان دارالعلوم دیوبند و شاگردان حاجی امدادالله مهاجر مکی بودند.
امروزه مسلمانان هند بیش از گذشته با یکدیگر اتحاد دارند. مجمع فقه اسلامی و تشکل «مسلم پرسنل لا» که مربوط به احوال شخصیه مسلمانان، اعم از حنفی و شافعی است، باعث وحدت بیشتر مسلمانان هند شده است. گفته میشود جمعیت مسلمانان هند به دویست میلیون نفر میرسد.
مولانا حافظ محمدعلی نیز در پاسخ به سؤال فوق با اشاره به آزادیهای مذهبی و اجتماعی مسلمانان هند، اظهار داشت: در سفری که به هندوستان داشتیم با شخصیتهای مختلف دیدار داشتیم. مولانا “ارشد مدنی” فرمود کشور ما دموکراتترین کشور است و آزادیای که مسلمانان هند دارند، شما ایرانیها هم ندارید. در هندوستان حدود 30 دانشگاه طب سنتی و مذهبی وجود دارد که هزینههای آنها توسط دولت پرداخت میشود ولی تولیت آنها با مسلمانان است. در مجموع مسلمانان از عزت خاصی برخوردارند و پدر هستهای هند، زینالعابدین عبدالکلام، یک مسلمان بود که رئیسجمهور هند هم بود.
کارشناسان میزگرد برگزارشده توسط انجمن فکر و اصلاح طلاب دارالعلوم زاهدان در پاسخ به سؤال مجری، حاج امدادالله مهاجر مکی، مولانا محمدقاسم نانوتوی، مولانا مفتی رشیداحمد لدهیانوی، مولانا عابدحسین و شیخالهند مولانا محمودالحسن را از جمله شخصیتهای برجسته دارالعلوم دیوبند معرفی کردند.
در بخش پایانی میزگرد «مکتب فکری دیوبند؛ تاریخ، شخصیتها و رجال، مسلک و اندیشه، خدمات و تأثیرگذاریها» کارشناسان به سؤالات کتبی و شفاهی طلاب حاضر در جلسه پیرامون موضوع میزگرد پاسخ دادند.
مولانا حافظ محمدعلی در پاسخ به سؤال یکی از طلاب تاکید کرد: دارالعلوم مکی زاهدان «دارالعلوم دیوبند ایران» است و در بعضی زمینهها پیشرفتهای خوب و قابل تقلیدی داشته است. مفتی عارفی نیز تأکید کرد ما میتوانیم با تأسی از اصول این بزرگان و راه اعتدال ادامهدهندهی راه آنان باشیم.
بسیار عالی