امروز :چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳

راهبرد جدید یا اشتباهی دیگر؟!

راهبرد جدید یا اشتباهی دیگر؟!

با نگاهی گذرا به صفحات تاریخ می‌توان دریافت که هر حکومتی که رو به زوال و پیری نهد یا ظلم و جنایت را اشتباهات سران آن حکومت زیاد می‌شود. با شروع قرن 21 میلادی گویا ستاره بخت و اقبال ایالات متحده آمریکا رو به زوال نهاده است؛ اندکی پس از حوادث خونین 11 سپتامبر جورج دبلیو بوش، رئیس‌جمهور سابق آمریکا دستور حمله به افغانستان را صادر کرد و دو سال بعد نظامیان آمریکا و بریتانیا عراق را هم مورد تهاجم قرار دادند. هزینه‌های این دو جنگ سبب تضعیف ایالات متحده شد، به طوری که سران این کشور تصمیم گرفتند تعداد نیروهای ارتش خود را کاهش دهند و نیروهای خود را از بسیاری از نقاط جهان به ویژه خاورمیانه خارج کنند؛ این یک تحول بزرگ در تاریخ این کشور است.

اما این اشتباهات منحصر به بوش نبود، بلکه جانشین وی باراک حسین اوباما نیز مرتکب اشتباهات سنگینی شد. مهمترین حادثه دوران ریاست جمهوری وی آغاز بهار عربی بوده است؛ امواج خروشان اعتراضات ملت‎های عرب یکی پس از دیگری آغاز شد که بسیاری از حکام مستبد را از قدرت برکنار کرد. اعراب تشنه تغییر هستند و می ‌خواهند چهره کشورهای‎شان از لحاظ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تغییر یابد.
اگرچه موضع و سیاست دولت اوباما در ابتدا «احترام به رای توده‌های مردم» و در مواردی کمک به این تغییرات بود، اما با روی کار آمدن اسلام‎گرایان راهبرد ایالات متحده تغییر کرد؛ چنانکه دولتمردان آمریکایی در راستای تامین منافع خود و رژیم دست‌پرورده‌شان اسرائیل به تضعیف و به انحراف کشاندن جنبش‌های مردمی بهار عربی روی آوردند.
سرکوب احزاب و گروه‎های میانه‌رو، کشتار وحشیانه تظاهرکنندگان و فعالان مدنی معترض در خارومیانه و به تبع آن اوج گرفتن تعصبات مذهبی فضا را برای گسترش فعالیت‌های گروه‎های تندرو کاملا آماده کرد. اکنون که فعالیت‌های گروه «دولت اسلامی»، داعش سابق، زنگ‌های خطر را در کشورهای غربی به صدا در آورده ایالات متحده متوجه اشتباهاتش شده است. جالب اینجاست که آقای اوباما هیچ استراتژی اساسی و کارآمدی برای خشانکدن ریشۀ افراط‎‌گرایی ندارد. البته نباید فراموش کرد که ظهور و قدرت گرفتن گروه‌های مسلح تندرو در خاورمیانه فرآیند تغییر سیاست دولتمردان غربی در قبال موج بیداری اسلامی و اسلام‎گرایان میانه‌رو است.
به نظر می‌رسد راهبرد جدید آقای اوباما در راستای هدف میان‌مدت او باشد؛ رئیس‌جمهور آمریکا می‌خواهد تا پایان دوران ریاست جمهوری خود یک پیروزی مقطعی کسب کند و کاخ سفید را با سربلندی ترک نماید.
از جمله اهداف مهم متحدان منطقه‌ای آمریکا نیز در مبارزه با تروریسم سرکوب مخالفان این دولت‎ها، به ویژه اخوان المسلمین، با کمک ایالات متحده می‌باشد. ایالات متحده حمایت و همکاری برخی از کشورهای منطقه را به صورت محرمانه برای ضربه زدن به داعش و نفوذ بیشتر در خاورمیانه حاصل کرده است. این ائتلاف رنگارنگ معجونی عجیب و غریب است که احتمالا دوام زیادی نخواهد داشت و پس از عقب راندن داعش از برخی شهرها، دو طرف به حالت گذشته باز خواهند گشت.
در فضای آکنده از خشونت خاورمیانه که ایالات متحده در به وجود آوردن آن سهیم بوده است، پیروزی بر افراط‌گرایی و خشونت‎گرایی حتی برای 40 کشور کاری غیرممکن است و اگر بالفرض داعش هم از بین برود گروه‎های مشابهی در جایی دیگر از خاورمیانه ظهور خواهند کرد. آنچه مسلم است آینده خاورمیانه به هیچ وجه به نفع غرب نخواهد بود و به احتمال زیاد گروه‌های مخالف آمریکا قدرت بیشتری کسب خواهند کرد و آمریکا و متحدان غربی ‌اش چاره‌ای جز خروج از خاورمیانه نخواهند داشت.
لذا این قدرت‌ها باید به جبران اشتباهات خود روی بیاورند و به جای مداخله نظامی و حمایت از دیکتاتورهای خون‌آشام در کنار ملت‌های ستمدیده بایستند. در غیر این صورت زبانه‌ های آتش برافروخته در خاورمیانه دامن آنها را نیز خواهد گرفت.


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید