اعطاي جايزه به مولانا محمدسالم
روز دوشنبه پيش از ظهر موعد اعطاي جايزه فرا رسيد. از مولانا محمدسالم و تعدادی از علمای برجسته جهان اسلام خواستند تا در قسمت جایگاه حاضر شوند.ابتدا مولانا سالم مقداریدقایقی سخنرانی فرمود و سپس نخست وزير اسبق مالزي مفصل به زبان انگلیسی به ايراد سخن پرداخت. سخنانش براي كساني كه از گوشي استفاده ميكردند، به انگليسي ترجمه ميشد. وی در مورد اسلام و مشكلات پيشروي مسلمانان سخن گفت و راهكار ارائه كرد.
جايزه توسط نخست وزیر اسبق مالزی به مولانا محمدسالم اعطا شد. البته جلسه بعد از اعطای جایزه نیز ادامه داشت و به خاطر اینکه برخی از مهمانان قصد رفتن داشتند، برگزاركنندگان به ناچار مقداري زودتر از موعد مقرر جايزه را اعطا كردهاند. گفتند در اين بخش از كنفرانس گزارش فعاليتهاي علماي افريقا ارائه ميشود. پيش از آن هم سخناني در مورد تاريخ اسلام در سرزمين افريقا ايراد شده بود. مولانا عبدالحميد آزادويلي در اينباره به ايراد سخن پرداخته بود. خيلي هم ساده و بيپيرايه سخن ميگفت. ايشان در افتتاحيه هم سخنراني كرد و خيرمقدم عرض كرد و در متن برنامهها هم فرصتي براي سخن گفتن در اختيار ايشان قرار گرفت. مولانا عبدالحميد همچنين در مورد عمل به سنّت و تقواي علماي هند، سادهزيستي علامه نانوتوي و علامه اشرفعلي تهانوي سخن گفت. تاكيد كرد كه اتباع سنّت، تقوا، اخلاص و عدم توجه به ماديات دنيا رمز موفقيت اين علما بوده و ما را نيز الله تعالي از همين بزرگان بهرهمند كرده است. با بيتكلفي و اعتماد به نفسي ستودني سخن ميگفت.
آخرين بخش كنفرانس و بيان خدمات ديني و فرهنگي علماي آفريقا
بههرحال اين قسمت از كنفرانس تمام شد. ما به اقامتگاه برگشتيم و بعد از ظهر دوباره به محل برگزاري كنفرانس رفتيم. در این بخش از کنفرانس كارگزاران جمعيتها و انجمنهاي اسلامي مختلف آفريقا حضور يافته بودند. ويدئو پروژكتور آورده بودند و گزارش برنامههايشان را به زبان عربي ارائه كردند .بحث خدمات ديني مكاتب، چگونگی برنامهریزی و کیفیت نظارت و کنترل مکاتب در سطح کشور در همين نشست مطرح شد. چيزي كه خيلي جالب بود و تمام علماي عرب را به تعجب واداشت اينكه گفتند: «ما علماي آفريقا در اين كشور غيرمسلمان بر تهيه غذاهاي حلال و تمام كارخانههاي مواد غذايي براي مسلمانان نظارت داريم و هر شركتي را كه ما تاييد ميكنيم مسلمانان از محصولات آن استفاده ميكنند.» بههمين شكل آنها جمعيتي داشتند كه در زمينههاي مختلف رفاهي فعاليت ميكرد. مؤسسات خيريه داشتند. یکی از جوانان در این جلسه بلند شد گفت: «جمعيت ما در تمام زندانهاي كشور فعاليت ميكند و به زندانيان اعم از مسلمان و غيرمسلمان خدمات ارائه ميكند. ما حتي در همان زنداني كه آقاي نلسون ماندلا در آن زنداني بوده فعاليت كردهايم. ماندلا جزو افرادي بوده كه ما به او خدمات دادهايم. مسلمانان ديگري هم با وي همسلول بودهاند و بر او تاثير گذاشتهاند. جمعيت ما هم بر او تاثير گذاشته است. يكي از دلايلي كه نلسون ماندلا بعد از آزادي از دشمنان سياسي خودش انتقام نگرفته همين بوده كه در زندان با مسلمانان معاشرت داشته و از اخلاق آنان متاثر بوده است.»
آنها نه تنها در آفريقاي جنوبي خدمت ميكردند، بلكه در پاكستان و آمريكا نیز مكاتب قرآني داشتند. الحمدلله مسلمانان آنجا با عزت زندگي ميكنند. از لحاظ مالي هم با مشكل خاصي مواجه نيستند. تجارتهاي گسترده دارند. خيلي پيشرفت كردهاند برنامههايي مطرح كردند كه احساس كرديم نه تنها ما بلكه برخي از كشورهاي اسلامي نيز فاقد آن هستند. در زمینه آموزش و تعلیم قرآن مجید به فرزندان مسلمانان بسیار تلاش ميكردند.
تمام اين برنامهها را در نشست عصر تا عشا بيان كردند. در پايان نشست مولانا محمدسالم اجازة حديث به تمام علما داد. شيخ محمد عوامه صاحب كتاب «اثرالحديث» نیز اجازه حديث به حضار داد و از اهميت و شروط اين موضوع سخن گفت. اين انتقاد را هم داشت كه احاديث بعضي جاها تند تند خوانده ميشوند. روي احاديث فكر شود. حق احاديث ادا شود. ايشان روي عمل به سنّتها خيلي تاكيد كرد.
مدرسه ديني دارالعلوم زكريا
روز سهشنبه ما را براي بازديد از مدرسه دارالعلوم زكريا بردند. اين مدرسه منسوب به شيخالحديث مولانا محمدزكريا و در شهر «لنيشيا» در جنوب افريقاي جنوبي واقع است. ریاست آن را مولانا شبيراحمد سالوجي بر عهده دارد. از جمله شخصيتهايي كه از اين مدرسه بازديد كردهاند ميتوان شيخ مالك كاندهلوي، شيخ اسعد مدني، دكتر عبدالله عمر نسيف، دبير سازمان رابطة العالم الاسلامي، شيخ يوسف لديانوي، مفتي محمود، مفتي محمدرفيع عثماني، علامه عبدالفتاح ابوغدة، شيخ سرفرازخان، مفتي محمدتقي عثماني، شيخ سديس، شيخ سعود شريم، صالح العريفي، دكتر عبدالزيز سرحان، ابوبكر شاطري، دكتر حسين عبدالعزيز آل شيخ، دكتر عبداللطيف عبدالمحسن، صلاح البدير، عبدالعزيز ابن محمد ابن عثيمين، شيخ محمدعمر پالنپوري، مفتي زينالعابدين، امام حرم علي عبدالرحمن الحذيفي، و عبدالله السبيّل را نام برد. علماي پاكستان و هندوستان كه به كرات و مرات از اين مدرسه و نيز ساير مدارس ديدن كرده بودند. خود مولانا حكيم اختر 10 بار به مدرسه مولانا عبدالحميد در آزادويل تشريف برده است. مولانا عبدالحميد با مولانا حكيم اختر بيعت دارد و خليفه مجاز ايشان بهحساب ميآيد.
رمز و راز موفقيت علماي آفريقاي جنوبي
علما در مدارس ديني آنجا با اعتماد به نفس بالا به بحث ذكر و اذكار و موضوع تصوف ميپردازند. اينگونه نيست كه ملاحظهاي داشته باشند و از حرف و حديث كسي بترسند. اعتماد جهان اسلام را به خود جلب كردهاند؛ چون عملكردشان موثر است. رمز و راز موفقيت آنها براي ما مورد سوال بود. اينكه چگونه توانستهاند اين همه موثر عمل كنند. در اينباره سه عامل براي خود من جالب بود؛ عامل اول وجود ارتباط، همدلي و همبستگي ميان همه علما در قالب جمعيتها، انجمنها، مؤسسات خيريه و مدارس ديني بود. بهعنوان مثال در بنرهاي مربوط به همين كنفرانس آرم مدارس مشهور ديني بهعنوان برگزاركننده درج شده بود. البته همان مدارسي كه فارغالتحصيل داشتند؛ دارالعلوم آزادويل، دارالعلوم نيوكاسل و دارالعلوم زكريا. فقط وزن يك مدرسه سنگين نبود، همه به يك ميزان نقشآفريني ميكردند. گرچه ميزبان اصلي مدرسه اسلاميه عربيه دارالعلوم آزادويل بود. عامل دوم فعاليت پررنگ و موثر جماعت تبليغ در اين منطقه بود. جماعت تبليغ در آنجا از آزادي كامل برخوردار بود. حتي اعلام كردند كه ما ممنون فعاليتهاي جماعت تبليغ هستيم، هر قدر فعاليت آنها پررنگتر باشد مسلمانان بيشتر براي تحصيل علم ترغيب ميشوند. عامل سوم پا گذاشتن علماي صاحبدل و حضورشان در آن منطقه بود. بهطور مثال مولانا محمد زكريا كاندهلوي يك ماه رمضان را از اول تا آخر را در استنگرـ يكي از شهرهاي اين كشورـ سپري كرده است. ديگر علماي هند و پاكستان نیز به آنجا رفته و برای مردم جلسات اصلاحیو تربیتی برگزار کردهاند.
بههرحال وقتی چنين شخصيتهايي به اين منطقه دعوت ميشوند دعا ميكنند و راهنمايي مينمايند. ميگفتند اين حضور باعث ميشود كه هم در وجود عموم مردم و هم در وجود علما پختگي ديني ايجاد شود. منازل اساتید مدرسه در بیرون از محوطه قرار داشت، قویت علت را جویا شدیم، گفتند مولانا عبدالحميد آزادويلي معتقد است که برای اینکه اساتید با عموم مردم ارتباط داشت باشند، منازل اساتید باید بیرون از فضای مدرسه باشد.
طلاب متشرع و متبّعي كه زيبا قرآن تلاوت ميكردند
طلاب این مدارس نیز متشرع و متبع سنّت بودند. كم ديديم طالب علمي كه پاچة شلوارش پايينتر از قوزك پا باشد. هرجا تابلو زده بودند كه به اين سنّتها عمل كنيد. در وضوخانه موارد خاصي را متذكر شده بودند. در آبخوري موارد خاص ديگري را يادآور شده بودند. طلابشان بسيار باادب بودند.
يك نكته خيلي عجيب اين بود كه قرآن خواندن طلاب و علماي آنجا بسیار زيبا و تحسين برانگيز بود. علماي جوانشان هم خيلي به زبان عربي مسلط بودند و بسیار روان و مسلط صحبت ميكردند. زبان رسميشان در مدارس اردو بود. انگليسي هم كه زبان رسميشان بود. طلاب اين مدارس از كشورهاي مختلفي بودند در يك مدرسه كه ما رفتيم گفتند از بيش از پنجاه كشور جهان طلبه داشت.
مشكلات ناراحتكننده
در آفريقاي جنوبي حجاب در ميان زنان غيرمسلمان وجود نداشت و اين موضوع تهوعآور بود. آنجا بود كه من قدر ايران را دانستم و گفتم بههرحال در ايران ما حجاب است و زنان ايراني حجاب را رعايت ميكنند، حالا اگر شكل آن متفاوت است اما بههرحال وجود دارد. زنان مسلمان البته در مورد حجاب آزادي كامل داشتند و با هيچگونه منعي مواجه نبودند.
دعوت غیرمسلمانان
در آفريقاي جنوبي سياهپوستان 80 درصد جمعيت اين كشور را تشكيل ميدهند. وقتی ما در خصوص دعوت سياهپوستان غیرمسلمان به دين اسلام سؤال کردیم، با اذعان به اینکه روند گرايش سياهپوستان به اسلام كُند است، گفتند در اين زمينه مدارس هم فعالاند و سازمانها و جمعيتهاي خاصي به اين موضوع ميپردازند و در اين زمينه تلاش ميكنند، هيچ ممانعتي هم وجود ندارد اگر كسي بخواهد اسلام را قبول كند ميتواند. البته می گفتند که در ميان سياهپوستان مشكلات فرهنگي، تمدني وجود دارد؛ اسلام را قبول ميكنند اما استقامت نميكنند. وضعيت اخلاقيشان مناسب نيست. در زمينة حجاب مشكل دارند.
مولانا محمدقاسم نانوتوي؛ شخصيتي كه پروردگارش به او عزت بخشيد
خيلي خسته بوديم كه وارد سالن فرودگاه ژوهانسبورگ شديم، بههرحال فرودگاه يك كشور غيراسلامي بود و از شعائر اسلامي هيچ خبري آنجا نبود. گوشهاي از سالن ميزي گذاشته شده بود حالت يك اتاقك درست كرده بودند كه روي آن نوشته شده بود «جائزة الامام محمد قاسم النانوتوي» اين عبارت را كه ديدم متأثر شدم و با خودم گفتم مردي كه فقط 49 سال عمر كرده و 150 سال پيش زندگي نموده، به چه جايگاهي رسيده است. در بیوگرافی مولانا محمدقاسم نانوتوی مينويسند: «كان أبعد من زيّ العلماء» لباس ساده ميپوشيده و عمامه و عبا و اينجور چيزها نداشت. ميگفت من عالم نيستم كه چنين لباسهايي بپوشم.
مولانا محمدقاسم نانوتوی مردی زاهد بود و از دنيا فاصله داشت، با اين حال زير يك درخت انار كار تدريس را شروع كرده و شاگردان برجستهای تربیت نمود. كمكهاي حكومتي را نپذيرفته و اعلام کرد که ما با كمكهاي مخلصانه مردم کار مدرسه را به پيش ميبريم. ایشان به شدت از شهرتطلبی بیزار بود، اما150 سال پيش مولانا محمد قاسم تصور هم نميكرده كه روزي براي تجليل از ايشان در آفريقا، جايي كه شايد در آن زمان يك مسلمان هم وجود نداشته، كنفرانسي با حضور علماي عرب و عجم برگزار شود.
در حاشيه سفر
** از يكي از علماي عرب در مورد اين كنفرانس پرسيدم، از رفتار برگزاركنندگان مراسم خيلي متأثر بود. ميگفت اينها چه موجوداتي هستند؟ فرشتهاند يا انسان. ما اصلاً تصور نميكرديم كه اينجا در آفريقا چنين انسانهاي شايستهاي زندگي كنند. ما سه روز اينجا بوديم همهجوره به ما خدمت كردند.
نظر یک دكتر مصري كه دانشآموخته الازهر و استاد يكي از دانشگاههاي عربستان سعودي بود، را در مورد برگزارکنندگان این مراسم جويا شدم. خيلي متعجب بود و ميگفت اينها فرشتهاند انسان نيستند.
** عجيب اين بود كه در سالن تصويربرداري انجام نميگرفت. روي پلاكاردي نوشته بودند: «الرجاء عدم التصوير» نه عكاسي ميشد و نه فيلمبرداري. من به شيخ محيالدين گفتم شما مگر فيلمي از جلسه تهيه نميكنيد. گفت قرارداد ما چنين بوده، و مولانا عبدالحميد اسحاق شرط كرده است كه تصويربرداري انجام نشود. پس از آن هم اطلاعيهاي با اين مضمون صادر كرده بودند: «به احترام اكابر علماي اين منطقه تقاضا ميشود كه تصويربرادري نكنيد.» اما بههرحال کسانی که گوشی موبایل داشتند هر از چندگاهي با موبايل تصوير ميگرفتند.
** افرادي كه تامين امنيت كنفرانس را برعهده داشتند و در اين زمينه ايفاي نقش ميكردند، همه افراد متشرعي بودند. متقي و ظاهرالصلاح بودند. تبليغي به نظر ميآمدند. نيروهاي رسمي پليس حضور نداشتند و در اين زمينه نقش خاصي ایفا نمیکردند.
تهیه وتنظیم: یعقوب شهبخش
دیدگاههای کاربران