امروز :پنجشنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳

حدیث کسا، و آیه تطهیر

حدیث کسا، و آیه تطهیر

 «و قرن بی بیوتکن ولاتبرجن تبرج الجاهلیة الاولی و أقمن الصلاة و آتین الزکاة و اطعن الله و رسوله. انما یرید لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» [احزاب:32]
 «لما نزلت هذه الآیة علی النبی صلی الله علیه وسلم فدعا النبی صلی الله علیه وسلم فاطمة و حسناً و حسیناً فجللهم بکساء و علی خلف ظهره. ثم قال اللهم هؤلاء أهل بیتی. اذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً. قالت ام سلمة و أنا منهم یا نبی الله. قال: علی مکانک و أنت علی خیر.»

حدیث کسا یا حدیث عباء که با روایت های مختلف و الفاظ گوناگون در کتاب های حدیثی ذکر شده است، یکی از احادیثی است که همواره مورد نقاش و جدال علما و محققین قرار گرفته است.
این آیه و حدیث، به بیان مسأله فضایل اهل بیت و افرادی که شامل این خصوصیت و ویژگی می شوند، می پردازد.
اهل تشیع، اهل بیت پیامبر را منحصر در چند نفر محدود می پندارند، و ازواج مطهرات آنحضرت صلی الله علیه وسلم را از شمار اهل بیت، نمی دانند، اما اهل سنت انحصار اهل بیت در پنج نفر را شکسته و بنا بر دلائل قرآنی، لغت و عرف، اهل بیت را مشتمل بر همه ازواج مطهرات و فرزندان آنحضرت صلی الله علیه وسلم می دانند
حدیث با این لفظ شروع می شود: «لما نزلت هذه الایة» هنگامی که این آیه نازل شد. یعنی اینکه آیه قبل از واقعه کساء در ضمن آیاتی که مخاطبان اصلی آن ازوج مطهرات هستند، نازل شده است. طبق روایتهایی که در آن جمله «لما نزلت هذه الآیة» آمده است، واقعه روایت کساء نمی تواند شأن نزول آیه باشد، بلکه می تواند از مصادیق آیه به شمار آید. لذا شأن نزول این آیه، ازواج مطهرات هستند که خداوند بعد از یکسری اوامر و نواهی، که مخاطبان اصلی آنها ازواج مطهرات پیامبر می باشند، علت را بیان می کند، مبنی بر اینکه خداوند طبق اراده شرعی خود می خواهد شما را پاک گرداند و پلیدی را از شما (ازواج مطهرات) دور کند.
علامه آلوسی- رحمه الله- در تفسیر خود می نویسد: «معنای این آیه، بنا بر آنچه که در ذهن خطور می کند و نیز مقتضای حال است، این است که آیه (آیه تطهیر) علت برای ما قبل است.»
قبل از این آیات، “آیه تخییر” نازل شد که خداوند متعال ازواج مطهرات را بین دو چیز اختیار داد؛ انتخاب الله و رسول الله و سرای آخرت، یا انتخاب دنیا. ازواج مطهرات، الله و رسول او و سرای آخرت را انتخاب کردند. در خطاب بعدی خداوند به ازواج مطهرات گوشزد می کند که شما زنان معمولی نیستید؛ «ینساء النبی لستن کأحدٍ من النساء» شما الگوی زنان امت اسلامی هستید، لذا به این اوامر و نواهی پایبند باشید تا خداوند پلیدی و ناپاکی را از شما دور گرداند.

دفع یک شبهه
در آیات 22- 32 سوره احزاب که در مورد ازواج مطهرات نازل شده اند، خداوند متعال ازواج مطهرات را مورد خطاب قرار داده و آنها را دستور به اجرای بعضی از احکام داده است. در برخی از این آیات خداوند به آنها این نکته را گوشزد می کند که با توجه به جایگاه ویژه ای که دارید، اگر از شما گناهی سر بزند عذابش دو برابر خواهد بود. بعضی‏ها از نحوه خطاب این آیات اینگونه برداشت کرده اند که ازواج مطهرات مرتکب گناهانی شده اند که به اینصورت مورد خطاب الله تعالی قرار گرفته اند. در حالی که این برداشت کاملا نادرست است، زیرا در قرآن عظیم الشأن خداوند پیامبر خود را نیز چنین خطاب می فرماید: «لئن أشرکتَ لیحبطنّ عملک» آیا می توان از این آیه اینگونه برداشت کرد که (العیاذبالله) آنحضرت صلی الله علیه وسلم مرتکب شرک شده اند؟!! و آیاتی از این قبیل.
حال شاید این شبهه مطرح شود که طبق نص صریح قرآن که می فرماید: «فقد صغت قلوبکما»، قلوب تعدادی از ازواج مطهرات منحرف شده است. آیا می شود خداوند کسی را که قلبش برای لحظاتی منحرف شده پاک و تطهیر نماید؟ جواب این شبهه این است که انسانهایی که معصوم بوده و پاک و مطهر هستند نیازی به تطهیر ندارند، بلکه کسانی به تطهیر الهی نیاز دارند که در معرض خطا و اشتباه و گاهاً گناه قرار دارند. لذا از آنجایی که- طبق عقیده اهل سنت- تمامی صحابه، از جمله همسران پیامبر، معصوم نیستند، خداوند بعد از اینکه دستور پیروی از احکام و فرامین را  به آنها می دهد، خطاب به آنها می فرماید که خدا می خواهد پلیدی را از شما دور کند.
در آخر حدیث کساء آمده است: وقتی ام سلمه رضی الله عنها به پیامبر گفت: «ألستُ منهم؟» (آیا من از آنها نیستم؟) پیامبر نفرمود: نه، تو از آنها نیستی، بلکه فرمود: «علی مکانکِ أنتِ علی خیر» تو همانجا بایست، تو بر خیر هستی. این برداشت که ازواج مطهرات، طبق این فرموده پیامبر، از دایرۀ اهل بیت خارج شدند، درست نیست، زیرا اولا؛ پیامبر اهل بیت بودن ام سلمه را انکار نفرمود، ثانیا؛ خطاب به ام سلمه فرمود: «أنتِ علی خیر» یعنی تو که بر خیر و خوبی قرار داری. به عبارت دیگر، تو که از قبل بر این خیر (اهل بیت بودن) قرار داشتی، و نیازی به تایید مجدد نداری. ثالثا؛ اگر ازواج مطهرات در اهل بیت داخل نمی بودند، آنحضرت صلی الله علیه وسلم برای حذف و خارج گردانیدن آنان، از صراحت کلام و لهجه استفاده می کرد، چنانکه وقتی حضرت نوح به بارگاه الهی عرض کرد: «إن ابنی من أهلی» با جواب صریح و قاطع مواجه شد که؛ «إنه لیس من أهلک» یا آنجایی که خداوند به حضرت لوط خطاب می کند که با اهل خودت از این شهر خارج شو. بعد با حرف «إلا» همسر او را، که جزو اهل بیت اوست، استثناء می کند؛ «قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطًا قَالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَن فِيهَا لَنُنَجِّيَنَّهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ.» [عنکبوت:32]

دلائل لغوی و قرآنی
در اینکه همسر جزو اهل بیت است، هم از نظر لغوی و هم از نظر قرآنی و عرفی جای هیچ شکی نیست. از نظر لغت بیشتر اهل لغت همسر را جزو اهل بیت می دانند، چنانچه ابن سیده در کتاب “المحکم و المحیط الاعظم” ج4، ص357 می نویسد: «اهل انسان اقوام و نزدیکان او هستند، اهل بیت نبی صلی الله علیه وسلم عبارتند از: همسران رسول الله صلی الله علیه وسلم و دختران رسول خدا و دامادش حضرت علی رضی الله عنه.»
ابن منظور در “لسان العرب” ج 11ص29 می نویسد: «اهل انسان نزدیکترین مردم به او هستند و اهل بیت پیامبر همسران، دختران و دامادش حضرت علی رضی الله عنه است.»
در قرآن نیز هر جا که همسر انسان همراه او بوده است با تعبیر “أهل” مورد خطاب قرار گرفته است. آیاتی از قبیل بیان واقعه سفر حضرت ابراهیم و همسرش به سوی شام در قرآن کریم؛ «و سار بأهله»، گفته همسر عزیز مصر به وی که می گوید: «ما جزاء من أراد بأهلک سوء» و نیز فرموده حضرت موسی به همسرش «وقال لاهله امکثوا» و دیگر آیات قرآنی که دلالت بر این دارند که اهل در درجۀ اول به همسر انسان اطلاق می گردد، از این قبیل اند.
برخی دیگر برای اینکه ازواج را از اهل بیت خارج کنند، دلیلی از کتاب صحیح مسلم نقل می کنند که به هیچ عنوان نمی تواند دلیل قانع کننده ای باشد؛ در صحیح مسلم حدیثی از زید بن ارقم نقل شده است که «إنه قیل له: مَن أهل بیته، نساءه؟ فقال لا و أیم الله إن المراة تکون مع الرجل العصر من الدهر.» در این حدیث زید بن ارقم بیان داشته است که همسران از اهل به حساب نمی آیند.
نکته قابل توجه در عدم استدلال از این حدیث بر خروج ازواج مطهرات از اهل بیت آنحضرت صلی الله علیه وسلم این است که ازواج مطهرات آنحضرت، از قاعده ” إن المراة تکون مع الرجل العصر من الدهر” مستثنی هستند، زیرا آنحضرت هیچکدام از ازواج مطهرات را طلاق نداده و نیز پس از وفات ایشان، همسران آنحضرت حق ازدواج با شخص دیگری را نداشتند.
علاوه بر این حدیث دیگری در صحیح مسلم موجود است که زید بن ارقم اهل بیت بودن ازواج مطهرات را تایید کرده است، در صحیح مسلم آمده است، یزید بن حبان می گوید: من و حصین بن مبره و عمر بن مسلم نزد زید بن ارقم رفتیم و با او چند لحظه ای نشستیم، سپس به او گفتیم: ای زید برای ما آنچه که از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیده ای چیزی بیان بفرما. زید بن ارقم حدیثی طولانی در مورد اهل بیت بیان کرد تا اینکه به اینجا رسید: «أذکرکم الله فی أهل بیته. فقال له حصین: و مَن أهل بیته یا زید؟ ألیس نسائه مِن أهل بیته؟ قال: نسائه مِن أهل بیته و لکن أهل بیته من حرم الصدقة بعده، قال و مَن هم؟ قال هم آل علی و آل عقیل و آل جعفر.»
این حدیث ضمن اینکه اهل بیت بودن ازواج مطهرات را ثابت می کند، به این نکته نیز اشاره دارد که اهل بیت دو گروه هستند؛ آنهایی که بنابرعرف و لغت ازاهل بیت به شمار میروند که ازواج مطهرات هستند واحترام انهابر امت لازم وضروری است و گروه دوم اصل وعصبه پیامبر هستند که صدقه برای آنها حرام است،
شاید در ذهن کسی این شبهه خطور کند که با توجه به اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم چندین همسر، و بالتبع چندین منزل (بیت) داشت، چرا قرآن به جای “أهل البیت”، “أهل البیوت” نفرمود؟ جواب اینست که خانه های ازواج مطهرات به اعتبار نسبت به پیامبر صلی الله علیه وسلم یک خانه حساب می شوند. در این آیه منظور از “بیت” چهار دیواری نیست، بلکه مراد و منظور خانواده است. اما آنجایی که خداوند می فرماید: «ألا تدخلوا بیوت النبی» مراد خانه های مسکونی است، دلیل استعمال لفظ جمع در این آیه به خاطر آن است که آیه مذکور در منزل حضرت زینب (یکی از ازواج مطهرات) نازل شد، لذا به خاطر دفع این توهم که مراد فقط منزل حضرت زینب نیست، بلکه تمامی منازل پیامبر مراد است، از لفظ جمع “بیوت” استفاده شد.
ضمیر جمع مذکر در (عنکم)  و (یطهرکم) نیز به خاطر رعایت لفظ اهل آمده است و استفاده صیغه جمع مذکر به خاطر رعایت لفظ در لغت عرب بسیار رایج است. در قرآن کریم نیز استعمال ضمیر جمع مذکر برای مفرد مؤنث، استعمال شده است؛ خداوند خطاب به ساره، همسر ابراهیم علیه السلام، می فرماید: «قالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ» [هود:73] در این آیه، مخاطب همسر حضرت ابراهیم است، اما از صیغه جمع مذکر استفاده شده است. یا آنجایی که حضرت موسی به همسرش می فرماید: «و قال لاهله امکثوا» در اینجا نیز صیغه جمع مذکر استعمال شده است.
نکته دیگر اینکه اگر سیاق آیه از لحاظ ضمیر، تغییر پیدا نمی کرد، به جز ازواج مطهرات، دیگران به هیچ عنوان نمی توانستند در اهل داخل شوند. لذا برای اینکه این آیه تنها مختص ازواج مطهرات نباشد، سیاق آیه از جمع مونث به جمع مذکر تغییر پیدا کرد تا شمولیت آیه بیشتر شده و افراد دیگری نیز مصداق اهل بیت پیامبر قرار گیرند.

 

 

 


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید