امروز :شنبه, ۱۴ مهر , ۱۴۰۳

امام ابن‌ماجه قزوینی- رحمه‌الله-

امام ابن‌ماجه قزوینی- رحمه‌الله-
ghazviniآنگاه كه دین اسلام پا به عرصه وجود گذاشت و اقیانوس بیكران و مواج علوم و معارف اسلامی، كاخهای پوشالی مدعیان دروغین تمدن و فرهنگ را در هم شكست و پرچم «لا‌إله الا‌الله محمد‌رسول‌الله» بر بلندای جهان به اهتزاز درآمد و جهانیان با درك حقانیت اسلام، به سیل خروشان آن پیوستند و در یادگیری و نشر علوم و معارفش مشغول گشتند، ایرانیان نیز همدوش و گاهی پیشاپیش این نهضت جهانی حركت كردند و در كلیه علوم و معارف اسلامی شاهكارهای مهمی را به جهان اسلام تقدیم نمودند، از جمله در علم حدیث.

از آنجایی كه احادیث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم پس از قرآن مهمترین منبع دریافت احكام و قوانین اسلام است، دانشمندان اسلامی توجه ویژه‌ای به حفظ و انتقال آنها مبذول داشتند و در پی تحصیل آن، هزاران كیلومتر را پای پیاده و با تحمل مشكلات فراوان پشت سر نهادند و خود را به مراكز تدریس علوم حدیث رساندند و عطش علمی خویش را در محضر اساتید حدیث در هر عصر و مصری برطرف ‌نمودند و با تدوین آثار ماندگار، امت اسلامی را برای همیشه مرهون زحمات خویش گردانیدند.
لازم به ذكر است كه بحث از مراحل و كیفیت جمع‌آوری و تدوین علوم حدیث و خدمات مختلفی كه در زمینه علم حدیث انجام شده و احوال هر یك از محدثين، بحثها و موضوعات جداگانه‌ای هستند كه از موضوع بحث ما خارج‌اند. به هر حال، سرزمین ایران دانشمندان بی‌شماری را در علوم مختلف به ویژه در علوم حدیث در دامن خود پرورش داده است كه از آن جمله می‌توان از امام مسلم بن‌حجاج نیشابوری، (256م)، امام ابوداود سجستانی (275م) و امام ابن‌ماجه محمد‌بن‌یزید قزوینی (273 ـ 209) و… نام برد.
امام  ابن‌ماجه محمدبن‌یزید الربعی قزوینی- رحمه‌الله-؛ “ربعی” منسوب به قبیله “ربیعه” است و”قزوینی” منسوب به “قزوین” یكی از شهرهای ایران است. ابن‌خلكان می‌گوید: «منسوب به قزوین است كه یكی از مشهور‌ترین شهرهای عراق عجم(ایران فعلی) می‌باشد». شهر قزوین در دامنه سلسله كوههای البرز تقریباً در منطقه‌ای بین تهران، رشت، آذربایجان و كردستان واقع است.

تاریخچه بنای شهر قزوین
“حمدالله مستوفی” در ص‌830 تاریخ گزیده می‌نویسد: «یكی از اكاسر، لشكری به جانب “دیلمیان” فرستاده بود، در صحرای قزوین صف كشیدند. سپهدار لشكر به موضع زمین قزوین در صف لشكر خود خللی دید، با یكی از اتباع خود گفت: «آن كش (كژ) وین»، یعنی بدان نگر و لشكر را راست كن. نام “كش‌وین” یا “كژ‌وین” بر آن موضع افتاده، چون آنجا شهر گردید “كش‌وین” خواندند. عرب معرب كردند و “قزوین” گفتند. نویسنده در صفحه830 ـ 832 از تاریخ خود، “شاهپور” فرزند “‌اردشیر بابكان” را بانی شهر قزوین می‌داند.

قزوین پس از ظهور اسلام
پس از ظهور و گسترش اسلام، شهر قزوین در عهد خلافت خلیفه سوم حضرت عثمان ذی‌النورین رضی‌الله‌عنه فتح شد. جریان فتح آن از این قرار بود كه حضرت عثمان رضی‌الله‌عنه “براء‌بن‌عازب” را در سال 24هـ ق به حكومت “ری” برگزید. وی نخست به “ابهر” وارد شد و آنجا را گشود و سپس به “قزوین” كوچ كرد. مردم قزوین خواستار صلح و سازش شدند و او شرایطی  را  كه مردم “ابهر” پذیرفته بودند به آنان پیشنهاد كرد؛ همه آن شرایط را به جز پرداخت جزیه پذیرفتند، زیرا آنان از جزیه گریزان بودند. ولی وقتی دیدند كه از آن نیز گریزی نیست، اسلام آوردند و به جای خود ماندند و سرزمین آنان مشمول پرداخت “عشر” گردید. آنگاه براء‌بن‌عازب پانصد تن از مسلمانان را بر آنان گماشت كه در میان آنان “طلیحة بن‌خویلد اسدی” و “میسرة عائدی” و گروهی از قبیله “بنی تغلب” بودند.
شهر قزوین در دوران حكومت خلفای اموی و عباسی مورد توجه و عنایت حاكمان بوده است، چنان كه محمد بن‌هارون اصفهانی می‌گوید: «هارون الرشید به آهنگ خراسان از همدان گذاشت، مردم قزوین راه را بر وی گرفتند و مشكلات خود را بیان داشتند و خواستار شدند كه در عشریه‌ای كه از غلات می‌دهند تخفیفی داده شود. هارون الرشید به قزوین درآمد و مسجد جامع آن را بنا نهاد و نام خود بر لوح سنگی بر در آن نصب كرد و برای آن دكان‌ها و مستغلات خرید و آنها را برای مصالح شهر و تعمیر قبّه وقف كرد».
از آثار قدیمی شهر قزوین می‌توان از مسجد جامع آن نام برد. چنان كه در كتاب “مرآت البلدان” ناصری، مسجد جامع قزوین را به شرح زیر توصیف نموده است: «این جامع به امام شافعی منسوب بوده، صحن بزرگ آن را چند نفر ساخته‌اند، هر محلی به اسم بانی آن موسوم است. صحن كوچك كه به طرف شرقی مشهور است از ابنیه هارون الرشید است. صحن كوچك طرف قبله از بناهای “خمارتاش عمادی” است كه در سنة 500 هـ ق شروع به بنای آن گردیده و در 509 تمام شده است».

علما و بزرگان قزوین
قابل ذكر است كه آوازه شهر قزوین در فن حدیث از قرن سوم هجری آغاز شد و این شهر معروف به “باب‌الجنة” گردید، زیرا محدثین معروفی ساكن قزوین بوده‌اند كه اسامی برخی از آنان به شرح ذیل می‌باشد:
1-    محمد‌بن‌سعید‌بن‌سابق ابوعبدالله رازی، متوفای 210 هـ ،
2-    حافظ علی‌بن‌محمد ابوالحسن طنافسی، متوفای 233 هـ ،
3-    حافظ عمرو‌بن‌دافع ابوحجر بجلی، متوفای 237 هـ ،
4-    اسماعیل‌بن‌توبه ابوسلیمان قزوینی حنفی، متوفای 247 هـ ،
5-    و امام ابن‌ماجه قزوینی،  متوفای 273 هـ.ق.
محدثین و فقهای بزرگ دیگری نیز در قزوین وجود داشته اند كه نام هر یكی از آنها برگ زرینی در تاریخ قزوین است. اما شهرت محمد بن‌‌‌یزید مشهور به “امام ابن‌ماجه” از همه بیشتر است.

امام ابن‌ماجه قزوینی
امام ابن‌ماجه حافظ ابوعبدالله محمد‌بن‌یزید قزوینی، در سال 209 هـ.ق در قزوین تولد یافت. برای كسب حدیث و علوم مربوط به آن، به شهرهای مختلف سفر كرد و سپس به قزوین بازگشت و به نشر این علوم پرداخت.
در “الوافی بالوفیات” آمده كه “ماجه” لقب پدر محمد‌بن‌یزید قزوینی است. اما “زبیدی در کتاب خود به نام “تاج‌العروس” ذكر كرده كه “ماجه” اسم مادر محمد‌بن‌یزید قزوینی بوده است.
امام ابن‌ماجه یكی از ائمه رجال حدیث در قرن سوم هجری و در زمره كبار محدثین و صاحب كتاب ششم از صحاح سته است كه به نام “سنن ابن‌ماجه” معروف می‌باشد.
“فرید وجدی” در دائرة‌المعارف خود می‏نویسد: «او امام در فن حدیث بود و به علوم حدیث و متعلقات آن عارف و آشنا بود. به بصره، كوفه، بغداد، مكه، شام، مصر و ری مسافرت نموده و احادیثی را فراگرفت».
مؤلف كتاب “حبیب‌السیر” می‌نویسد: «ابوعبدالله محمد بن‌یزید قزوینی را استماع احادیثی كه میان او و حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وسلم سه كس واسطه‌اند میسر شد و به عرف محدثین آن احادیث را “ثلاثیه” گویند».
سرانجام در عصر خلیفه “معتمدعلی‌الله عباسی” در سال 273 هـ.ق در روز دوشنبه در سن 64 سالگی در قزوین فوت كرد و در روز سه‌شنبه، هشت روز مانده به رمضان، دفن گردید.
فرید وجدی در دایرة‌المعارف خود می‌گوید كه در سال 273 فوت كرد و برادرش ابوبكر بر او نماز جنازه خواند و دو برادرش ابوبكر و عبدالله و پسرش عبدالله متولی دفن او بودند و این مطلب را تاریخ “البدایه و النهایه” نیز تایید می‌كند.
در جلد چهارم دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی آمده است: «ابن‌ماجه در قزوین درگذشت و در رثای او شاعران مرثیه‌ها سرودند. مزار او در قزوین تا مدتها شناخته شده بود».

مسلك فقهی امام ابن‌ماجه قزوینی
بنابر اینكه اقوال دانشمندان مسلمان در‌باره مسلك فقهی امام ابن‌ماجه متفاوت است، به طور قطعی نمی‌توان مسلك ایشان را متعین نمود، لذا به ذكر نظر چند تن از دانشمندان برجسته جهان اسلام اكتفا می‌شود:
1ـ امام شاه‌ولی‌الله محدث دهلوی می‌فرماید: «رجحان ابن‌ماجه به طرف مسلك امام احمد بن‌حنبل بوده است».
2ـ دانشمند و محدث بزرگ هند، علامه سید انورشاه كشمیری(رحمه الله) می‌فرماید: «به احتمال زیاد ابن‌ماجه مذهب شافعی داشته است».
3ـ علامه طاهر جزائری(رحمه الله) می‌فرماید: «ابن‌ماجه، مقلد علمای مجتهد نبوده، بلكه به طرف قول ائمه حدیث مثل شافعی، احمد، اسحاق، و ابوعبیده تمایل داشته ‌است».
4ـ علامه ذهبی(رحمه الله) می‌فرماید: «بدون تردید امام ابن‌ماجه حافظ حدیث، صدوق و دارای علمی وافر بوده است».

اساتید امام ابن‌ماجه
برخی از اساتیدی که امام ابن‌ماجه از آنها استماع حدیث كرده از قرار ذیل اند:
در دمشق: هشام بن‌ عمار، عباس‌ بن‌ ولید خلال، عبدالله ‌بن ‌احمد بن‌ بشر بن ‌ذكوان، محمد بن ‌خالد، عباس ‌بن ‌عثمان، عثمان ‌بن ‌اسماعیل‌ بن ‌عمران ذهلی، هشام ‌بن ‌خالد و احمد بن ‌ابی‌الحواری؛
در مصر: اباطاهر بن ‌سرح، محمد بن زویح و یونس‌ بن‌ عبدالاعلی؛
در حمص: محمد بن ‌مصطفی، هشام بن ‌عبدالملك الیزنی؛
در عراق: ابوبكر بن ‌ابی‌شیبه، احمد بن ‌عبده، اسماعیل ‌بن ‌‌ابی‌موسی ‌فزاری، سوید ‌بن ‌سعید، عبدالله ‌بن ‌معاویه.
علامه ذهبی(رح) می‌گوید: ابوعبدالله محمدبن‌یزید قزوینی ‌ابن‌ماجه ربعی صاحب سنن و تفسیر و تاریخ و محدّث در سال 209 هـ به دنیا آمد و از محمد بن ‌عبدالله ‌بن نمیر، جبارة ‌بن ‌‌‌‌مفلس، ابراهیم ابن‌منذرخزامی، عبدالله ‌بن ‌معاویه، هشام ‌بن ‌عمار، محمد ‌بن ‌‌رمح، داود بن ‌رشید و طبقات آنها روایت كرده است.      

شاگردان امام ابن‌ماجه
از جمله شاگردان امام ابن‌ماجه می‌توان از افراد ذیل نام برد:
علی ‌بن ابراهیم‌ ‌قطان، ابوطیب بن ‌روح بغدادی، محمد بن عیسی‌ابهری و سلیمان‌بن‌یزید قزوینی.

آثار علمی امام ابن‌ماجه
1ـ “كتاب السنن” كه ششمین کتاب صحیح از صحاح ستة است و اولین كسی كه این كتاب را “سادس صحاح ستة” قرار داد ابوالفضل‌‌‌‌ بن ‌طاهر مقدسی، سپس حافظ عبدالغنی مقدسی بود.
امام ابن‌ماجه می‌گوید: «این نسخه یعنی “السنن” را به “امام ابو‌زرعة ‌رازی” نشان دادم، نگاه در آن كرد و گفت گمان می‌كنم اگر این نسخه در دسترس مردم قرار گیرد سایر مجموعه‌های حدیث تعطیل ‌شوند».
2- تفسیر قرآن كه به تفسیر ابن‌ماجه معروف است.
3- تاریخ ابن‌ماجه از عصر صحابه تا عصر خودش.
4ـ تاریخ قزوین.
دهخدا در لغت‌نامه خودش می‌نویسد: «وی (ابن ماجه) را در تفسیر و تاریخ ید طولی بود. علاوه بر سنن او را تفسیری است و نیز كتابی در تاریخ و نیز تاریخ قزوین دارد».
حافظ ابن‌كثیر در تاریخ البدایه والنهایه می‌نویسد: «كتاب سنن مشتمل است بر 32 كتاب و هزار و پانصد  باب و چهار هزار حدیث.  كتاب او بر علم و عمل و تبحر و اطلاع و اتباع او از كتاب خدا و سنت رسول- صلی الله علیه وسلم-  در اصول و فروع دلالت دارد. وی رحمه‌ا‌لله اهل حفظ، ورع، شرع، اتقان، زهد و عرفان بود».
استاد محمد فؤادعبدالباقی در پایان چاپ جدید “سنن ابن‌ماجه” ‌نوشته است: «همه احادیث سنن ابن‌ماجه 4341 حدیث می‌باشد. از این احادیث 3002 حدیث را كتب خمسه ( دیگر صحاح ستة) دیگر همه یا بعضی از آنان را روایت و نقل كرده‌اند و بقیه احادیث كه عدد آنها 1339 حدیث است در كتب خمسه نیست و زاید بر آنها است».

شروحات و تعلیقات بر كتاب سنن ابن‌ماجه
با توجه با اینكه كتاب “سنن ابن‌ماجه” یكی از شش كتب اساسی حدیث (صحاح سته) در نزد اهل سنت می باشد، علما و دانشمندان مسلمان در شرح و بررسی این كتاب، خدمات بسیاری انجام داده‌اند كه از آن جمله می‌توان كتب زیر را نام برد:
1ـ شرح سنن ابن‌ماجة، اثر حافظ علاءالدین المغلطائی الحنفی، متوفای 762 هـ. .
2ـ شرح سنن ابن‌ماجة، اثر علامه ابن‌رجب زبیدی .
3ـ ما تمس إلیه الحاجة علی سنن ابن‌ماجه، اثر شیخ سراج عمر بن ‌علی الملقن، متوفای 804 .
4ـ الدیباجه شرح سنن ابن‌ماجه، اثر شیخ كمال محمد بن ‌موسی دمیری، متوفی 808 .
5ـ شرح سنن ابن‌ماجه، اثر حافظ برهان ابراهیم بن‌ محمد معروف به سبط ابن‌العجمی، متوفی 841 .
6ـ مصباح الزجاجة، اثر علامه سیوطی، متوفای 911.
7ـ شرح سنن ابن‌ماجة، اثر شیخ ابوالحسن‌محمدبن‌عبدالهادی سندی حنفی، متوفی 1138 هـ.
8ـ إنجاح الحاجة بشرح سنن ابن‌ماجه، اثر شیخ عبدالغنی مجددی دهلوی حنفی، متوفی1295 هـ. .
9ـ حاشیه بر سنن ابن‌ماجه، اثر مولانا فخرالحسن گنگوهی.
10ـ مفتاح الحاجة حاشیه شیخ محمد علوی.
در پایان امید داریم همة مسلمانان، بویژه ما ایرانیان بتوانیم از این سرمایه‌های علمی اسلام و ایران كمال استفاده را برده و در راه پاسداری و نشر آموزه‌های دانشمندان هم‌میهن خویش از هیچ كوشش و تلاشی دریغ نورزیم تا باشد باری دیگر سیادت علمی خویش را باز یابیم، به امید آن روز.

منابع:
1ـ شرح حال و زندگی اصحاب صحاح سته، تألیف ملامحی‌الدین صالحی، ص 136-134.
2- مختصر تاریخ دمشق: 23/ 355 .
3- البدیه والنهایه: 11/56، دارالكتب‌العلمیه.
4- تذكرة الحفاظ: 2/ 636.
5ـ تهذیب‌الكمال 27/40.
6-    سیر أعلام النبلاء: 13/ 277.  
7ـ التدوین فی اخبار قزوین:1 / 253.
8ـ تاریخ حبیب‌السیر:2/ 282.  
9- لغت‌نامه دهخدا:1/390 و 11 /17563.
10ـ دائرة‌المعارف الاسلامیة:1/271.
11ـ الوافی بالوفیات:5/220.  
12ـ وفیات‌ الأعیان:4/ 279.
13ـ شذرات الذهب:2/ 164.
14ـ تهذیب التهذیب و تقریبه.
15ـ مقدمه سنن ابن‌ماجه.
16 – دائرة المعارف بزرگ اسلامی، 4/557.


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید