امروز :پنجشنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳

عدالت، ضامن امنیت و پایداری است

عدالت، ضامن امنیت و پایداری است

Imageشیخ الاسلام مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان در خطبه های جمعه این هفته با تشریح آیات زیبایی از سوره مبارکه انعام به مباحثی مهم در باب اعتقادات، اخلاق، معاشرات و احکام اسلامی پرداخت.

مولانا عبدالحمید گفت: الله تعالی می فرماید: «قل تعالوا أتل ما حرم ربکم علیکم ألاتشرکوا به شیئا و بالوالدین إحساناً و لا تقتلوا اولادکم من خشیة إملاق نحن نرزقکم و إیاهم و لا تقربوا الفواحش ماظهر منها و مابطن». در این آیات الله تعالی دو حکم را بیان فرموده، این آیات به گفته "کعب أحبار" اولین آیات تورات هستند. وابن عباس رضی الله عنهما فرمود: اینها آیات محکمات هستند که در تمام کتب گذشته بوده و منسوخ نشده اند و اینها محرّماتی هستند که بر تمامی فرزندان آدم حرام شده اند، اینها امّ الکتاب هستند، هرکس به آنها عمل کند وارد بهشت می شود و هر کس ترکشان کند وارد جهنم می گردد. و نیز عبدالله بن مسعود رضی الله عنه فرمود: هر کس که از دیدن وصیت رسول الله صلی الله علیه وسلم خوشحال می شود و می خواهد وصیت محمد را که ممهور به مهر ایمان است ببیند این آیات را تلاوت کند.
 از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت است که چه کسی از شما بر این آیات با من بیعت می کند و سپس این آیات سه گانه را تلاوت کرده و فرمودند: هر کس به اینها وفا کند اجرش با خداوند است و هر کسی تقصیر کند و خداوند گرفتار کند کیفر اوست در دنیا و هر کسی که کیفرش را به آخرت بسپارد اختیارش در دست الله تعالی است بخواهد عذاب می دهد و بخواهد عفو کند.
مولانا عبدالحمید افزود: این آیات با کلمه« قل تعالوا» شروع شده است، یعنی بیایید، بیایید. کلمه «تعالوا» درزبان عربی برای کسی به کار می رود که در جای بلندی ایستاده و افراد پایین تر را به سوی خویش فرا می خواهد. پس این احکام الهی مقدس و پاکند و درجه شان عالی و بلند است و هرکس به این احکام را عمل کند دارای درجه و مرتبه ای بلند خواهد بود.
خداوند متعال در این آیه ابتدا شرک را حرام قرار داده و می فرماید: «ألاتشرکوا به شیئا» شما با خداوند هیچ چیز را شریک نگردانید. اولین محرّم الهی در دنیا شرک به خداست وشرک سنگین تر و بزرگترین گناه است. هیچ گناهی در دنیا بالاتر از شرک نیست، شرک گناهی است که هرگز بخشیده نمی شود؛«إن الله لایغفر أن یشرک به و یغفر مادون ذلک لمن یشاء» این گناه قابل عفو نیست، تمام گناهان دیگر قابلیت و امکان عفو را دارند، اما شرک هرگز قابل بخشش نیست. واین نشان اهمیت اعتقاد به وحدانیت الهی است.
مولانا عبدالحمید در ادامه گفت: گاهی انسان با خدا شریک می گیرد ومی داند که مرتکب شرک شده است اما
 بعضی اوقات انسان مرتکب این گناه شده است و خود متوجه نیست. پس باید به خدا پناه برد و از او خواست که از تمام مظاهر شرک نجات دهد، حتی این دعای رسول اکرم صلی الله علیه وسلم بوده که از شرک ظاهر و پنهان، دانسته و نادانسته به خدا پناه بردند و این دعا در واقع برای تعلیم امت از دهان مبارک آن حضرت صلی الله علیه وسلم گفته شده است.
مولانا در تقسیم شرک گفتند: شرک بر دو نوع است: یکی شرک در وجود خدا: مانند بودایی ها و بقیه مشرکین که مستقیماً با خداوند کائنات، شریک می گیرند.
و دوم شرک در صفات الهی است که عده ای از عموم الناس و جاهلان مرتکب می شوند، اولیاء و انبیاء را چنان تعریف می کنند که به خدا می رسانند، اختیار و تصرفات الهی را برای دیگران ثابت می کنند، این نوعی شرک است، اگر صاحب این شرک هزاران بار عبادت کند، سجده و دعا کند اما غیر خدا را نیز به اوصاف خدایی بخواند و برایشان نذر و نیاز تقدیم کند این نابخشودنی است.
مولانا تاکید کرد: همه انبیا و اولیا و مقربان الهی محتاج دربار الهی اند و الله تعالی به هیچ کسی نیاز ندارد. این درگاه الهی است که همه انبیا و اولیاء در آنجا به سجده افتاده و تضرع و زاری می کنند. من و تو نیز که درجه ای نداریم ما هم پیش همان خدا می افتیم و تضرع می کنیم؛ خدای محمدصلی الله علیه وسلم و ابراهیم و خدای انبیا و اولیاء الله، خدای همه یکی است.
مولانا در ادامه بیان شرک درصفات الهی گفت: بسیاری نادان هستند که صفات الهی را برای غیر خدا ثابت می کنند در حالی که تمام صفات الهی مخصوص اویند و اختیار هیچ کاری در دست غیر او نیست، شیخ سعدی رحمه الله چه خوب می فرماید؛ «اگر عزّ و جاه است اگر ذل و قید *من ازحق شناسم نه از عمرو زید»
در این نوعی از شرک مخفی است که؛ «زیدم ببخشید و عمروام بخست»، این نوعی از شرک مخفی است که انسان نفع و ضرر را از جانب غیرالله بداند. الله تعالی می فرماید: «و ان یمسک بضر فلا کاشف له الاّ هو» اگر ضرری به تو برسد فقط خداست که برطرف می کند. حضرت رسول صلی الله علیه وسلم به ابن عباس رضی الله عنه فرمود: {و إذا سألت فاسأل الله و إذا استعنت فاستعن بالله. واعلم أنّ الأمة لو اجتمعت علی أن ینفعوک بشئ لم ینفعوک إلا بشئ قد کتبه الله لک و لو اجتمعوا علی أن یضروک بشئ لم یضروک إلا بشئ قد کتبه الله علیک}؛ اگر درخواست کردی فقط از الله بخواه و اگر کمک خواستی فقط از خدا کمک بجوی و بدان که اگر امت جمع شوند که به تو نفعی برسانند فقط به اندازه خواسته الهی به تو نفع می رسانند و اگر جمع شدند که به تو ضرر برسانند فقط به اندازه ای به تو ضرر می رسانند که خواست خدا باشد.
مولانا افزود: خداست که شفا می دهد، خداست که به ما نان و روزی می دهد، خداست که پستان مادر را پر از شیر می کند و کودک را تغذیه می نماید، خداست که دندان در دهان می نهد و این رب العالمین است که صورت زیبا به من و شما بخشید و چشم زیبا را در آن جای داد و بین و لب ها و زبان را نهاد و در سر، مغز گذاشت و در بدن دست و پا جاسازی کرد و این الله است که در بدن ما قلب و کبد و کلیه و … که بسیار با ارزش اند قرار داد این الله بود و بس. همه چیز در دست اوست. اوست که در شب و روز تصرف می کند، اوست که از همه بی نیاز است، اوست که از خواب بی نیاز است، از غذا و احتیاجات پاک است، بر او باید اعتماد و توکل کرد، او زنده و
پایدار و قدرتمند است، باید با او رابطه عملی و ایمانی برقرار کرد.
مولانا عبدالحمید شرک را بزرگترین سبب غضب و نارضایتی و خشم الهی دانست و آن را ظلم بزرگ برشمرد.
امام جمعه اهل سنت زاهدان در ادامه تشریح آیات تلاوت شده به بیان دومین امر الهی یعنی نیکی به پدر و مادر پرداخت و گفت: دومین حق بعد از حق خداوند متعال، حق پدر و مادر است. چندین جا در قرآن این مطلب ذکر شده است.
مولانا خطاب به حاضرین گفت: قدر پدر و مادری که در قید حیات اند بدانید، این دستور الهی است، در مقابل پدر و مادر تواضع داشته باشید هرگز جلوی آنان ابراز غرور و تکبر نکنید. احساس بی نیازی نکنید به یاد آورید آن زمانی را که شما کودک بودید و به آنان نیاز داشتید، آن گاه که شما گریه می کردید و خواب از چشمان پدر و مادر بریده بود و شب ها به خاطر شما بیدار می نشستند و پریشان بودند. در حدیث صحیح مسلم آمده است که: «رغم أنف ثم رغم أنف ثم رغم أنف. بینی اش خاک آلود باد تا سه بار رسول الله صلی الله علیه وسلم این کلمات را تکرار فرمودند. صحابه عرض کردند چه کسی یا رسول الله! فرمود: کسی که پدر و مادرش یا یکی از آن دو را در سن پیری دریابد و به بهشت نرود. یعنی به سبب خدمت و احسان آنان به بهشت نرود.
مولانا افزود: پدر و مادر بهشت شمایند. قدرشان را بدانید، اینها عمل صالح تواند، ضامن سعادت تو در دنیا و آخرت اند. قبل از اینکه آنان را از دست بدهید و افسوس بخورید قدرشان را بدانید.
در حدیث آمده است که فردی نزد پیامبر آمد و خواست در جهاد شرکت کند پیامبر فرمودند: والدین تو زنده اند؟ گفت بله، فرمود: {ففیهما تجاهد} جهاد تو در خدمت به آنهاست.
بعضی ها آرزوی حج و جهاد دارند و راه مهیا نیست، جای ناراحتی نیست این سعادت در خدمت به والدین است در نماز و طاعت الهی است. اگر شرایط جهاد و حج و … فراهم شد که بسیار خوب و گرنه این فرصت نیکی را غنیمت شمار.
مولانا عبدالحمید در ادامه احکام الهی به بیان سومین حکم یعنی حق فرزندان پرداخت و گفت: الله فرموده است «ولاتقتلوا أولادکم من إملاق نحن نرزقکم و إیاهم» فرزندانتان را از ترس فقر و تنگدستی نکشید، جاهلیت عرب این کار را می کردند؛ دختران را می کشتند و پسران را زنده نگه می داشتند که فردا شمشیری می زنند و از آنان دفاع می کنند. این نوع قتل به فضل اسلام ریشه کن و نابود شد و از بهترین اعمال پرورش و تربیت دختران و ترحم بر آنان را قرار داد. خانه ای که در آن دختر است در آن خیر و برکت است. اگر اولین فرزند دختر باشد باعث خیر و برکت آن منزل می شود.
مولانا به پدیده قتل اولاد زمان کنونی اشاره کرده و گفت: امروز نیز اولاد قتل می شوند به نحوی که عدم توجه به تعلیم، تربیت و رها کردن آنان به امان خدا خود نوعی کشتن است. کسی که فرزندش را رها می کند تا معتاد شود او را کشته است. فرزندی که در نتیجه عدم تربیت والدین منکر خدا، کافر و فاسق شد این به منزله قتل اولاد است. اولاد را رها کردن که به دست افراد ناباب، معتادان و رهزنان بیفتد نوعی قتل اولاد است..
مولانا تاکید کرد: نباید فرزندان را برای کسب معاش به راهی بفرستید که فردا جنازه شان را به تو تحویل دهند نباید دستش را در دست قاچاقچیان مواد مخدر بدهی و به خاطر دنیا به زندان افتاده و شکنجه شود.
مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان با ردّ دلایل متفکران امروز مبنی بر کنترل اولاد تصریح کرد: جلوگیری از تولد فرزندان با استدلال به مسایل اقتصادی و ترس فقر و گرسنگی همان دلایل مشرکین مکه است استدلال مسلمان به این دلایل شرم آور است. البته اگر به خاطر رسیدگی به وضعیت تعلیمی و تربیتی فرزندان باشد می توان تا حدی پذیرفت.
مولانا افزود: روزی دهنده خداست، گذشتگان که تعدادشان کمتر بوده است روزی شان از مردم امروز بیشتر نبوده است و هر کسی که به دنیا می آید روزی اش نیز با او همراه است. لذا خداوند متعال فرمود: فرزندانتان را از ترس فقر نکشید روزی خود شما را ما می دهیم و روزی آنان نیز به دست ماست.
مولانا عبدالحمید در ادامه با تشریح آیات به بیان حرمت فواحش پرداخته و گفت: خداوند فرموده است: «ولاتقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن» به گناهان بزرگ مخفی و آشکار نزدیک نشوید، گناهی که ظاهر و علنی انجام می گیرد و گناهی که مخفی و پنهان انجام می گیرد. عده ای گفته اند: «ما ظهر» گناهانی که به جوارح و اعضا دست و پا انجام می گیرند و «ما بطن» گناهانی که با قلب انجام می گیرد مانند حسد، تکبر، خود خواهی، بخل، حرص مال جاه طلبی، ظلم بر دیگران و خود را بر دیگران ترجیح دادن، زنا و شراب نوشی، ربا، رشوه، ریا کاری از فواحش و گناهان بزرگ اند.
امام جمعه اهل سنت در ادامه گفت: گناه قتل و کشتن انسانها در فواحش مذکور است اما به خاطر شناعت و قبح شدید این عمل خداوند عزوجل دوباره نام این گناه را گرفته و از آن منع می فرماید.
مولانا افزود: فقط در سه حالت می توان کسی را کشت: 1- قصاص در مقابل قتل 2- زنا توسط فرد متأهل 3- ارتداد. زیرا باعث فساد در جامعه و فتنه بزرگ می شود. در غیر این سه صورت کشتن هیچ شخصی جایز نیست.
الله تعالی فرموده است: «ومن قتل مومناً متعمداً فجزاؤه جهنم خالداً فیها و غضب الله علیه و لعنه و أعدّ له جهنم و ساءت مصیراً» هر کس قتل عمدی کند جزایش جهنم است و همیشه در آنجا خواهد بود و غضب و لعنت خدا بر
اوست و جایش جهنم است و چه گناه بدی است. این گناهی بسیار سنگین است، در حدیث آمده است که اگر همه اهل زمین در یک قتل ناحق دست داشته باشند خداوند همه را به جهنم می اندازد.
روز قیامت گفته می شود کسی که با نصف کلمه و یا اشارتاً در قتلی شرکت داشته است بیاید در حالی که بر پیشانیش نوشته شده است نا امید از رحمت خدا.

 


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید