مولانا احمد معاونت اداری دارالعلوم زاهدان گفت: بزرگترین حق از میان حقوق بندگان حق پدر و مادر است. پدر و مادر می توانند دو دروازه از دروازه های بهشت را برای فرزندان باز کنند اگر فرزندان خدمت و احترامشان کنند. و اگر خدای ناکرده مورد نافرمانی و بی احترامی قرار گیرند دو دروازه از دروازه های جهنم را بر روی فرزندان گشوه اند.
وی افزود: می توان دین اسلام را در دو عنوان بزرگ خلاصه کرد- اول: حقوق الله : یعنی وظایفی که هر فرد مسلمان نسبت به خالق کائنات و خداوند بی همتا بر عهده دارد که شامل عقاید و عبادات است. و دومین عنوان: حقوق العباد یعنی حقوقی است که مسلمان باید نسبت به بندگان خدا رعایت کند.
مولانا احمد در توضیح اهمیت حقوق العباد گفت: اگر در حقوق الهی (غیر از عقاید و ایمانیات) کوتاهی ای از طرف بنده صورت گیرد امکان دارد مورد بخشش و عفو الهی قرار گیرد اما حقوق العباد (حقوق بندگان) به گونه ای هستند که یا باید به صاحبانش بر گردانده شود یا طلب عفو از صاحب حق در همین دنیا صورت گیرد.
امام جمعه موقت اهل سنت زاهدان در ادامه به حقوق والدین به عنوان مهم ترین حق از حقوق العباد اشاره کرد و افزود: خداوند عزوجل این حق را بزرگترین حق بعد از حق خود بیان فرموده است به طوری که در قرآن مجید بارها الله جل شانه حق پدر و مادر را بعد از حق خود تأکید کرده است: مثلاً در جایی می فرماید: «وقضی ربک ألاتعبدوا إلا أیّاه و بالوالدین إحساناً» و در جایی دیگر خداوند بعد از اشاره مختصر به حق خویش با تفصیل کامل از موارد حقوق پدر و مادرصحبت به میان آورده است. الله تعالی فرموده است: «إمّا یبلغنّ عندک الکبر أحدهما أو کلاهما فلاتقل لهما أفٍ و لاتنهرهما و قل لهما قولاً کریماً» اگر یکی از والدین یا هر دوی آنان نزد شما به سن پیری رسیدند به آنان أف نگویید و صدای تان را بر آنان بلند نکنید و با گفتار نیکو و کریمانه با آنها خطاب کنید.
مولانا احمد افزود: «أف» گفتن به معنای احساس ناراحتی از گفته یا دستور آنان است حتی نباید آهی به نشان خستگی یا ناراحتی از اجرای فرمان والدین یا خدمت به آنها بکشد، و این که در آیه آمده در پیری به آنها أف نگوید، مراد فقط پیری نیست بلکه در هر زمان و در هر سنی که هستند نباید کوچکترین اظهار نا رضایتی از آنان داشته باشید.
مولانا احمد در ادامه تأکید کرد: اگر فرزند به والدینش خدمت کند می تواند به وسیله این عمل به بهشت برود و در واقع هر کدام از والدین دری از درهای بهشت هستند و اگر خدای نکرده با آنها بد رفتاری کند و حق آنان را ادا نکند به غضب خداوند گرفتار خواهد شد و هر کدام از پدر ومادر دری از درهای جهنم و عذاب خدا را بر او خواهند گشود.
خطیب مسجد مکی ادامه داد: حضرت مفتی محمد شفیع رحمه الله روایتی را نقل کرده است که در زمان رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرزندی برای شکایت از پدرش به نزد آنحضرت علیه السلام آمد و گفت: من هر روز کار و فعالیت می کنم و پدرم بدون اینکه زحمتی بکشد می آید و از دسترنج من استفاده می کند. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: پدرت را بگو نزد من بیاید، پدر وقتی از ماجرا با خبر شد آهی از نهاد بر آورد و بدون اینکه حرفی بر زبان براند اشعاری برای اظهار تاسف و درد و اندوه درونی اش در ضمیر خویش سرود. و در حالتی پر از غم و اندوه به نزد آنحضرت صلی الله علیه وسلم حاضر شد. خداوند به پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: قبل از اینکه به گفته های پدر گوش فرا دهی از او بخواه اشعاری را که از ضمیرش سروده برایت باز گو کند. رسول الله صلی الله علیه وسلم از او پرسید اشعاری را که در دل دارد بخواند. او با تعجب گفت: چگونه؟ من این اشعار را هنوز برای خودم نخوانده ام و هیچ کس از آن با خبر نیست شما حقیقتاً پیامبر خدا هستی. سپس شروع به خواندن اشعار کرد که معنایش این بود. من منتظر بودم خداوند به من فرزندی عنایت کند تا اینکه انتظارم به سر رسید و کودکی به من هدیه شد با به دنیا آمدنش من دیگر خودم را فراموش کردم. هر گریه اش فریاد از نهادم بر می آورد با یک سر دردش تمام وجودم را درد و غم فرا می گرفت. چه شبها که به خاطر او تا صبح بیدار ماندم وهمواره نگرانش بودم مبادا مریض شده باشد مبادا بمیرد مبادا از دنیا برود. تا اینکه نهال زندگی اش رشد کرد و سرسبز و قوی شد. و من فرسوده و ضعیف و پژمرده شدم هرچه داشتم خرجش می کردم اوبزرگ و بزرگتر شد و من پیر و پیرتر گشتم او صاحب خانواده و مال و منال گشت. و من بی کس و کار شدم- تا اینکه حالا من به او محتاج شدم و او کاملاً از من بی نیاز حال آمده و از من نزد رسول خدا شکایت کرده شاید من این همه سال در اشتباه بوده ام، شاید او نبوده است که در دستان من پرورش یافته شاید او بوده که تا بحال مرا پرورش داده است. افسوس از این همه عمر و سرمایه که صرف او کردم. ای کاش او حداقل به جای احسان حداقل مرا تحمل می کرد. یا حداقل نه مانند پدر بلکه مانند یک همسایه با من رفتار می کرد …. رسول الله صلی الله علیه وسلم با شنیدن این حرف ها به شدت گریستند به نحوی که محاسن مبارکش با اشکها خیس شد. و سپس آن فرزند را مورد ملامت قرار داد و دستور خدمت به پدر و مادر داد.
مولانا احمد با تأکید بر رعایت حقوق پدر و مادر به فرزندان توصیه کرد: باید قدر این نعمت های بزرگ را بدانید مبادا از دعای شان و خدمتشان محروم شوید.
مولانا احمد در فرازی دیگر از سخنانش به حقوق فرزندان نیز اشاره کرد و با خطاب به پدر و مادرها آنان را موظف به رعایت حقوق فرزندان خصوصاً درباره مشورت خواستن از آنان در ازدوجها دانست.
ایشان با تأکید براین مطلب گفت: دو عامل بزرگ هستند که باعث فساد و بی بندو باری و خصوصاً اشاعه فحشاء ومنکرات در جامعه می شود اول: رعایت نکردن حجاب شرعی که پیامدهای بسیار ناگواری به بار می آورد و غریزه های درونی انسان ها را به سوی گناه سوق می دهد. در این باره باید کاملاً احتیاط کرد و اگر پدر و مادرها غیرت شان می گیرد باید همین جا غیرت کنند و جلوی بازارگردی دختران را بگیرند.
از نگاه ایشان دومین عامل در این مورد: به تأخیر انداختن ازدواج فرزندان و سنگین کردن مهریه دختران است. با این عمل فرزندان از آن جا که توانایی ارضای غرایز جنسی را از راه مشروع ندارند متأسفانه دست به عمل نا مشروع زده و جامعه را به فساد می کشند.
امام جمعه موقت زاهدان در قمست دوم خطبه این هفته به روز 20 فروردین روز بومی شدن فن آوری هسته ای ایران اشاره کرد و این روز را روز به ثمر نشستن تلاشهای جوانان مبتکر و توانمند ودانش پژوه ایرانی خواند.
ایشان افزود: این حق مسلم است که از فن آوری هسته ای در جوانب مختلف زندگی مان استفاده کنیم و با بکار بردن این صنعت نوین در پیشبرد اهداف اقتصادی، فرهنگی و علمی به موفقیت های جدید برسیم.
مولانا احمد تأکید کرد: هرگز در اسلام نیاز به استفاده غیر مجاز سلاحهای هسته ای نیست ما سلاحهای کشتار جمعی را هرگز به کار نمی بریم و از حق استفاده مان از انرژی برتر و تکنولوژی هسته ای روز دفاع می کنیم.
دیدگاههای کاربران