آنچه از محتوای کلمات اندیشمندان در توضیح واژۀ قدرت نرم برمیآید این است که قدرت نرم، محصول و برآیند تصویرسازی مثبت، ارائۀ چهرۀ موجه از خود، کسب اعتبار در افکار عمومی داخلی و خارجی، قدرت تأثیرگذاری غیرمستقیم توأم با رضایت بردیگران، ارادۀ دیگران را تابع ارادۀ خویش ساختن و مؤلفههایی از این سنخ است. این قدرت معمولاً در مقابل قدرت نظامی و تسلیحاتی و در مواردی قدرت اقتصادی و به عبارتی قدرت سخت و خشن به کار میرود.
جذابیت یک کشور بهطور معمول قدرت نرم خوانده میشود که بهصورت بالقوه وجود دارد، اما امروزه کشورها تلاش دارند تا با به کار بردن سازوکارهایی آن را تقویت کنند. یکی از ابزارهای دیپلماتیک که امروزه دیپلماسی عمومی خوانده میشود در واقع ابزار یا مکانسیمی برای اعمال قدرت نرم در عرصه عمل است.
از مهمترين ابعاد دیپلماسی عمومی، گسترش روابط پایدار با افراد کلیدی از راه اعطای بورس تحصیلی، تبادلات فرهنگی و دانشگاهی، آموزش، برگزاری همایشها و دسترسی به مجاری ارتباطی است.
در واقع مخاطب ديپلماسی عمومی، مردم و افكار عمومی كشورهای هدف و مخاطب است كه از طريق اعمال نفوذ فكری و فرهنگی به گسترش تعاملات رسمی و همهجانبه كشورها كمک میكند.*
آنچه از محتوای کلمات اندیشمندان در توضیح واژۀ «قدرت نرم» برمیآید این است که قدرت نرم، محصول و برآیند تصویرسازی مثبت، ارائۀ چهره موجه از خود، کسب اعتبار در افکار عمومی داخلی و خارجی، قدرت تأثیرگذاری غیرمستقیم توأم با رضایت بر دیگران، ارادۀ دیگران را تابع ارادۀ خویش ساختن و مؤلفههایی از این سنخ است. این قدرت معمولاً در مقابل قدرت نظامی و تسلیحاتی و در مواردی قدرت اقتصادی و به عبارتی قدرت سخت و خشن به کار میرود.
جذابیت یک کشور بهطور معمول قدرت نرم خوانده میشود که بهصورت بالقوه وجود دارد، اما امروزه کشورها تلاش دارند تا با به کار بردن سازوکارهایی آن را تقویت کنند. یکی از ابزارهای دیپلماتیک که امروزه دیپلماسی عمومی خوانده میشود در واقع ابزار یا مکانسیمی برای اعمال قدرت نرم در عرصه عمل است.
از مهمترین ابعاد دیپلماسی عمومی، گسترش روابط پایدار با افراد کلیدی از راه اعطای بورس تحصیلی، تبادلات فرهنگی و دانشگاهی، آموزش، برگزاری همایشها و دسترسی به مجاری ارتباطی است.
در واقع مخاطب دیپلماسی عمومی، مردم و افكار عمومی كشورهای هدف و مخاطب است كه از طریق اِعمال نفوذ فكری و فرهنگی به گسترش تعاملات رسمی و همهجانبه كشورها كمک میكند.
در دیپلماسی عمومی ابزارها متنوع و دارای كاركردهای مختلف متناسب با ماموریتها و اهداف بوده و به همین خاطر بكارگیری دیپلماسی عمومی و در نهایت شكلگیری قدرت نرم هر كشوری ظرافت و مدیریت خاص خود را میطلبد.
اگر تبادلات فرهنگی و مراودات فكری و علمی و دید و بازدیدهای نخبگانی را در گسترش دایره نفوذ قدرت نرم یک كشور، مهم و حیاتی بدانیم؛ بدون شک یافتن افراد دارای قدرت حمل این ماموریت نیز اهمیتی دوچندان پیدا خواهد كرد.
از جمله گروههای اجتماعی دارای پتانسیل اجرای برنامههایی در قالب دیپلماسی عمومی، اقوام و جمعیتهای انسانی همگِن، همزبان و یا همكیش و دارای برخی اشتراکات با كشور مخاطب است. وجود مردمانی دارای اشتراک یا اشتراکاتی با ساكنان دیگر كشورها از جمله مثالهای بارز در این زمینه میتواند باشد.
به نظر میرسد استفاده از پتانسیل اقوام در دیپلماسی عمومی ایران، مغفول مانده و بدان پرداخته نشده است. همگان میدانند گروههای انسانی مختلف در ایران با عشق به سرزمین خود، از همكاری با نهادهای مرتبط در پیشبرد اهداف سیاست خارجی استقبال میكنند و در این میان اِعمال ظرافت و مدیریت صحیح این اشتیاق توسط دستگاه رسمی خارجه ضروری است.
فرهیختگان اقوام ایران تحت چتری واحد و در راستای سیاستهای دوستی با ملل و ارتباطات فرهنگی میتوانند نقش مهمی در ارتباط با كشورهای هدف به خصوص كشورهای منطقه ایفا كنند. این امر نیازمند فراخوان، تشكیل حلقههای اندیشهورزانه و حتی اقتصادی و ساماندهی قوای فكری و دانشگاهی اقوام توسط متولیان و مجریان سیاست خارجه و سازمانهای فرهنگمحور برونمرزی است.
نگاهی به گروههای دوستی موجود و فعال در ساحت مراودات فرهنگی فرامرزی به خوبی این نكته را روشن میكند كه اقوام سهمی در تركیب گروههای دوستی و فرهنگی بینالمللی ندارند یا نقششان بسیار ناچیز است كه خود جای بحث و اشكال دارد.
ظرفیتهای نهفته اما بالا بین جوانان و بازرگانان و نخبگان و كنشگران اقوام به راحتی قابلیت بكارگیری و كانالیزهشدن در راستای اهداف ملی و دیپلماسی رسمی را داراست؛ چراكه مبادلۀ فرهنگی مستقیم و یا ادبیات و محیط زیست و غیره بدون نیاز به ترجمۀ تبیین و توضیح مقدماتی سهم زیادی در تقریب افكار و اهداف و همسانسازی راهبردها خواهد داشت.
اقوام ترک، كرد، آذری، بلوچ، ترکمن، عرب، ارمنی و… بهویژه استعدادهای انسانی غنی آنان ازجملۀ این ظرفیتهای بالقوه آمادۀ فعالیت در زمینۀ دیپلماسی عمومی و قدرت نرم هستند كه استفاده بهینه و موثر و فعالانه آن میتواند در دستور كار مسئولان وزارت خارجه و سایر ارگانهای ذیربط قرار گیرد.
این نوشتار را با مثالی به پایان میرسانم.
دیدارهای متقابل سران كشورمان و كشورهای عربی بهخوبی اهمیت تبادل و تقریب دیدگاهها در مواجه با چالشهای مشترک اسلامی و منطقهای را نشان میدهد. لذا وجود افراد و سمنها و گروههای دوستی دارای قرابتهای فرهنگی و تاریخی و حتی مسلط بر آداب و پیشینۀ طرف مقابل ازجمله موارد موثر در پیشبرد سیاستهای موردنظر در حیطۀ سیاست خارجی است و این ظرفیت در داخل اقوام ایرانی به وفور یافت میشود.
بدین معنا جهت تاثیرگذاری بیشتر و بهینه بر جامعۀ كشورهای عربی منطقه و گسترش نفوذ قدرت نرم كشورمان، به نظر میرسد استفاده از نخبگان و فرهیختگان عرب ایران ازجمله راهكارهای گسترش روابط دوطرفه و چندجانبه منطقهای خواهد بود، بهخصوص كه مشتركات تاریخی و فرهنگی و اجتماعی جوامع كشورهای عربی و مردمان عرب ایران به عنوان یک فرصت بالقوه به فعل بالندگی و تعمیق روابط خواهد انجامید.
- مقدمۀ نوشتار برگرفته از مقاله ديپلماسی عمومی و قدرت نرم – حسين رفيع و مليحه نيکروش؛ فصلنامه مطالعات بينالملل
به نقل از: عصر ایران
دیدگاههای کاربران