شاید اگر به جایگاه همسایه از دید نظریۀ «سیاست» و «دین» دو مکمل جداییناپذیر حکومتداری مخصوصا در خاورمیانه نگاه کنیم قطعا یکی از ملاکهای سنجش آن فرمایشات پیامبر اسلام- صلیاللهعلیهوسلم- خواهد بود که «الجار ثم الدار». واضحترین تعریف جایگاهِ همسایه در اسلام است و در بُعد سیاسی نیز درحالیکه همسایه براساس یک قالب فیزیکی و جغرافیایی تعریف میشود، همسایگی بهمعنای یک مفهوم هنجاری است که تحقق آن نیاز به اراده همسایگان دارد.
یکی از شروط اصلی سیاست همسایگی رضایت همسایهها از یکدیگر و حل اختلافات فیمابین از راه گفتگو و در نظر گرفتن منافع طرفین است. ایران بهعنوان کشوری که غرب آسیا و آسیای میانه و اروپا و خاورمیانه را به هم متصل کرده جایگاه ژئوپولوتیک و استراتژیکی در معادلات بینالمللی دارد که وجود منابع غنی زیرزمینی و همسایگی با روسیه بهعنوان مرکزیت بلوک شرق اهمیت آن را مخصوصا برای غرب دوچندان کرده است.
امروز همسایگان کشورها بهعنوان سوپاپهای اطمینان در تامین نیازهای اقتصادی و رابطه با دنیا مخصوصا در مواقع بحرانی شناخته میشوند که متاسفانه در طول چند دهۀ گذشته دید امنیتی و چالشی مسئولان و سیاستگذاران به مرزها و عدم توجه به اشتراکات فرهنگی و زبانی با اکثر همسایگانمان باعث شده تا نتوانیم از پتانسیلهای موجود در مرزها به خوبی استفاده کنیم که جایگاه اسفبار اقتصادی و فرهنگی استانهای مرزی و عدم توسعهیافتگی این استانها موید این واقعیت است.
اگر به روابطمان با همسایگان و در حالت کلیتر به روابطمان با جامعۀ جهانی بنگریم شاید سخنان آیتالله مصباح یزدی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و رهبر معنوی جبهه پایداری که گفته بود: «به تعداد انگشتان یک دست دوست در دنیا نداریم» نشاندهنده واقعیت موجود کشورمان در روابط بینالملل باشد.
سه فاکتور ذیل را میتوان دلایل اصلی وضعیت موجود دانست.
۱. عدم وجود اولویتهای مناسب در سیاستهای منطقهای، مانند توجه به کشورهای آمریکای لاتین به جای اولویت قراردادن روابط با همسایگان.
۲. استقلال روابط خارجی سیاسی از روابط خارجی اقتصادی که با توجه به اولویت کشورها در منافع اقتصادی جدایی این دو اولویت و مبنا قرار ندادن اولویتهای اقتصادی در روابط سیاسی در داخل و خارج باعث چالشهای بسیار و ناپایداری روابط کشورمان شده است.
۳. عدم توجه به ساختار سیاسی کشورها در روابط و معادلات بینالمللی و مبنا قرار دادن روابط در منطقه براساس گروهها و اقلیتها و اکثریتهای مذهبی و قومیتی که باعث ایجاد تنش در روابطمان با بعضی کشورها شده است.
حال با همۀ این واقعیتها با توجه به شروع تحریمهای آمریکا، اگر به کمکهای ترکیه در دور زدن تحریمها در دولت نهم و دهم توجه کنیم اهمیت همسایگان در عبور از این بحران بهتر نمایان خواهد شد.
کشورهایی مانند ترکمنستان و آذربایجان فارغ از گرایشهای بلوکیِ آنها، با توجه به لائیک بودن نوع ساختار حاکمیتیشان در یک اصل و آن عدم اجازۀ رشد تفکرات دینی در کشورشان مشترک هستند که با توجه به ساختار مذهبی کشورمان و از سویی اقتصاد ضعیف ترکمنستان و روابط نزدیک آذربایجان با آمریکا و رژیم صهیونیستی نمیتوان در دور زدن تحریمها و تامین نیازهای کشورمان حساب ویژهای برایشان باز کرد. اقتصاد ضعیف و اختلافات مرزی در قرهباغ و حفظ موقعیت برتر بهوسیله همراهی با آمریکا اولویت اصلی کشور ارمنستان خواهد بود.
کشورهای پاکستان و افغانستان نیز با توجه به نبود امنیت، فساد و وابستگیهای زیاد اقتصادی و نظامی به آمریکا جایگاه آنچنانی در معادلات تحریمی کشورمان ندارند. عراق با انتخابات انجامشده و زاویهدار بودن جریان مقتدا صدر با سیاستهای کشورمان و مخالفت با حضور ایران قطعا مانند دوران نخستوزیران قبلی نمیتوان انتظار چندانی از همسویی دولت ائتلافی با ایران داشت که مواضع محافظهکارانه حیدر العبادی در بیانیههای چند روز قبل نشانگر این موضوع است.
روابط کشورهای حاشیه خلیج فارس با کشورمان همواره دارای فراز و نشیبهای زیادی بوده و همواره با همه تنشهای مرزی و مذهبی نوعی تعامل نسبی حاکم بوده که دور زدن تحریمها در دورههای قبل توسط صرافیهای اماراتی یکی از شواهد این تعامل است، اما بعد از شروع جنگ سوریه و یمن این اختلافات شدت بیشتری پیدا کرده که تحریم چندین صرافی توسط آمریکا با همراهی امارات نشان از اراده جدی اعراب شیخنشین در همراهی آمریکا برای عملیکردن تحریمها دارد، حتی رهبران کویت که بیشتر سعی در سیاست بیطرفی دارند اما همواره در بیانات ضد ایرانی کشورهای شیخنشین سعی در همراهی عربستان کردهاند. قطر با همۀ اختلافات فکری و سیاسی با عربستان و متحدانش، ولی با توجه به نیازش به حمایت آمریکا در برابر عربستان بیشتر از همیشه سعی در رعایت بیطرفی خواهد کرد.
ترکیه که دروازه ورود به اروپاست در دولتهای نهم و دهم کمکهای فراوانی در دور زدن تحریمها به ایران کرد، ولی با جنگ سوریه سیاستهای ترکیه در حمایت از گروههای معارض و ماندن یا رفتن بشار اسد با کشورمان زاویه پیدا کرد که تمایل اردوغان در درج رعایت آتشبس در بیانیه روز جمعه (16 شهریور) در تهران نشان از این اختلاف دارد. اختلاف آمریکا و ترکیه در جریان کشیش امریکایی موقعیت مناسبی برای همکاری و انجام معاملات اقتصادی در شرایط فعلی برای کشورمان ایجاد کرده است که همراهی نکردن اروپا با آمریکا میتواند انجام این معاملات را آسانتر نماید.
حال با همه این واقعیتهای ذکرشده، نبود یک متحد استراتژیک در همسایگان و کشورهای اسلامی که بتوان در مواقع حساس به همکاری آن امیدوار بود مشهود و قابل لمس است. وجود مونولوگ و نبود دیالوگ در روابط با کشورها مخصوصا با کشورهای اسلامی که اکثرا اهل تسنن هستند به این واقعیت دامن زده است که موارد ذیل میتواند در بهبود این مشکلات تاثیرگذار باشد:
۱. در مدیریت استانهای مرزی انتصاب مدیران متناسب با بافت قومیتی و مذهبی همسایگانمان که مسلط به علوم روز روابط بینالملل باشند میتواند این ارتباطات و جایگاه همسایگی را تقویت نماید که نمونۀ بارز آن استاندار آذربایجان غربی مهندس شهریاری است.
۲. استفاده از نخبگان کشور مخصوصا اهلسنت برای ایجاد ارتباط بیشتر کشورمان با کشورهای اسلامی در کنفرانسهای بینالمللی و کنگره بزرگ حج که متاسفانه در طول چند دهه عمر انقلاب همواره این مراسمات اکثرا میدانی برای جولان افرادی از کشور و اهلسنت بوده که نه از نظر علمی و نه اجتماعی جایگاه و تاثیرگذاری آنچنانی حتی در بین اهلسنت ندارند.
منبع: کانال تلگرامی نویسنده
دیدگاههای کاربران