در این هفته جوانی از تبار كولبری كه به فوتبال روی آورده و كاپیتان تیمی پرآوازه شده و جوانی دیگر از دل فقر و سوختكشی وارد رینگ بوكس شده و برای این ورزش، تاریخساز میشود. “وریا غفوری” و “دانیال شهبخش” از دو قومیت و مذهب ایرانی برای ایران در میدان پهلوانی و جوانمردی مبارزه میكنند، و در همین زمان واعظ و مداحی با شمایل اسلامی و قلبی پر از كینه و بغض و افكاری شیطانی بر منبری طلایی نشسته و به وعظ و ارشاد مؤمنینی سادهدل مشغول است.
واعظی كه شاید نه قرآن خوانده است و نه از احادیث و سیره نبوی و اصحاب و اهل بیت باخبر است، و با این توهم كه مسئولیت سعادت و شقاوت انسانها به او سپرده شده است، وعظ را چنین آغاز میكند: «خدا را شكر كه “عمَر” اسلام را به رم (ایتالیا) نبرد، این فوتبالیستها روبرتو باجو، پائولو مالدینی، پائولو روسی، اون كاپیتان سیاهه، چه میدونم فرانچسكو توتی را خدا خیلی دوستشون داشت و بهشون رحم كرد كه عمَر اسلام را به رم نبرد، به والله قسم، به والله قسم، و الا میشدند مثل این “وریا غفوری” كه عمَری میمردند، لعنت الله و….»
واعظی كه با قرآن اشنا نیست و نمیداند كه “سَبّ” در هیچ دین و آئینی وجود ندارد و در قرآن به صراحت از آن منع شده است؛ «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیرِ عِلْمٍ». این واعظ و مداحی كه به نام مسلمان بر منبر نشسته و از خداوند تشكر میكند كه عمَر نتوانست اسلام را به رم ببرد تا ایتالیائیها حداقل جهنمی نشوند، شاید نمیداند كه با این سخنان، یهود و نصارا از او راضی نمیشوند مگر اینكه او… «وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْیهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ».
آری سالهاست كه بسیاری از واعظان و مداحان ناآشنا با دین و اخلاق و انسانیت برای رسیدن به دنیای خود و گمراهنمودن مردم راه نادرست سب و لعن و تكفیر را كه از دین نیست و بدعتی زشت از حكام جور و ستم بود كه از دین استفاده ابزاری برای اهداف سیاسی كردهاند و آن را وارد دین نمودهاند و متاسفانه هنوز در كشوری كه منادی وحدت اسلامی است، واعظان و مداحان ناآشنا با اسلام و بر خلاف رهنمودهای امام خمینی و رهبری و بزرگان دینی، چنین گستاخانه بر منبر مینشینند و به اقوام و مذاهب ایرانی اهانت میكنند!
سخنان سخیف و نژادپرستانۀ این واعظ جاهل نهتنها اهلسنت را رنجانده و نگران كرده، بلكه همۀ ایرانیان آزاده را از هر قومیت و دین و مذهب نگران ساخته است؟! نگرانیِ بحق كه چگونه حكومت اسلامی به بعضی از واعظان و مداحانی كه نانشان را در تنور لعن و سب و تكفیر میپزند، بازخواست و مجازات نمیشوند؟! چرا به آنان اجازه داده میشود در دل مردم خوب ما بذر كینه، تفرقه و نفرت بكارند؟!
آری، در این هفته دو جوان ورزشكار از دو قومیت و مذهب ایرانی با اخلاقی پهلوانی به میدان رفتند، مایه افتخار و شادی همۀ ایرانیان از هر قوم و مذهب شدند و واعظی با اندیشهای شیطانی بر منبر نشست و همۀ وعظش سب، بغض، كینه، نفرت، تفرقه بود و همۀ مسلمانان و ایرانیان را رنجاند؟!
شاید این اشعار مولانا بهترین پاسخ به چنین واعظان كجفهم و بیگانه با دین و انسانیت باشد:
مه فشاند نور و سگ عوعو کند / هر کسی بر طینت خود میتند
کَی شود دریا ز پوز سگ نجس؟ / کَی شود خورشید از پف، منطمس؟
در شب مهتاب، مه را بر سماک / از سگان و عوعو وی چه باک
سگ وظیفه خود بهجا میآورَد / مه وظیفه خود به رخ میگسترد
انسانم آرزوست؟!
منتشر شده در كریمبخش كردی تمندانی