چگونه میشود کسی را که هرگز به چشم جان ندیدهای، به تصویر بکشی؟
چگونه میتوان چهرۀ خورشید را آنگونه که هست، نقاشی کرد؟
جز اینکه در محدودۀ ناچیز ذهنمان به دنبال سادهترین حجم هندسی تعریفشده از دانش امروزی، طرحی لکنتوار از چکیدۀ باورمان را به روی کاغذ، روان کنیم…
سالهاست که به مقدسترین مقدسات مسلمانان اهانت میشود! در سیاهچال عبوس «آزادی بیان»، ولی در حقیقت به بهای آزار جان و دل یکمیلیارد مسلمان متعهدی که عاشق خلق و خوی پیغامآوریاند که بیش از جان خویش دوستش دارند… دوستش دارند نهتنها برای آنچه که او از خود ساخت، بلکه به وسعت آنچه که از اصحابش، از دوستدارانش و از امتش ساخته است…
او که دوستداشتنیترین محبوب آشکار ندیدۀ جهان است و در انجماد قرنها پس از رحلتش، بخشی که نه، تمام وجود خویش را نزد مسلمین تا انتهای هستی جا گذارده، تا آرزوهای ژولیدۀ نسلهای پس از خویش را سامان بخشد و امروز تاوان دوستداشتنش را با بیاحترامی کوردلان تاریکفکری پس میدهیم که آبستن جهلاند و شیفتۀ جنونوار قدرت…
آدینهها، مسلمانان جهان، با غربت و دلتنگی قلبشان، زمین را لبالب از بوی عطر سلام و صلوات میکنند تا در ربودن گوی همنشینی با ختم نبوت از یکدیگر سبقت بگیرند و حسرت نبودنش را با بغض ظلمی که بر اسلام میرود، بکاهند…
افسوس که کوتاهی کردیم و با جمعیتی یکمیلیاردی نتوانستیم سیرت رسول خدا را به مردمان برسانیم!
اما این رنج، این حجم از بیانصافیِ خداناباوران، تاریکمان نخواهد کرد و سیاهنمایی مدعیان دموکراسی، سرور بشریت را در دایرۀ تاریخ هستی منقضی نخواهد نمود، زیرا او صاحب دینیست که برای لبخند هم پاداش میدهد!
از مشرق زمین تا مغرب آسمان، تا آخرین نای جان، دوستت داریم یا رسولالله صلیاللهعلیهوسلم…
از مشرق زمین تا مغرب آسمان
منتشر شده در هدی اسماعیلی