در طول تاریخ نویسندگان و دانشمندان زیادی به دور از هیاهوی روزگار عمر خویش را فقط صرف علمآموزی و انتشار آن نمودند. از دیگر سو سلاطین و پادشاهان فراوانی نیز در جهت کشورگشایی، عیشونوش تلاش نمودهاند و چه بسیار از حکمرانانی که به حمایت از علما و دانشمندان پرداختهاند؛ اما در این میان کمتر حکمفرمایی را مییابیم که خود در حیطۀ علماندوزی و دانشگستری پا گذاشته باشد. این نوشتار زندگانی یکی از این معدود افراد را واکاوی و بررسی خواهد نمود؛ کسی که برخلاف دیگر همصنفانش نه به دنبال گسترش ممالک تحت تسلط خویش، بلکه گسترش علم و آبادانی مملکت را آنهم با نوشتن تحقیقات و کتب و اختراعات، هدف قرار داد تا نامش در اوراق زرین تاریخ ماندگار و جاودان بماند؛ شمسالدين يوسف بن عمر (المنصور نورالدين) بن علی بن رسول الغسانی التركمانی اسطورۀ داستان ماست، او نیز از میان قوم ترکمن بهپا خاسته و همانند بسیاری از همنژادانش مورد کملطفی تاریخ قرار گرفته است. در این نوشتار قصد داریم به فرازهایی از ابعاد شخصیتی و خدمات سلطان مظفر یوسف بن عمر ترکمانی اشاره کنیم.
حکومت بنیرسول
رسولیان یمن یا رسولیان یا ائمۀ رسولی یا آل رسول از سلاطین قدیم یمن است که به نوشتۀ “لین پول” از 626 تا 858 هـ.ق/ 1229 تا 1454 م. در آن سرزمین سلطنت کردهاند. لین پول نام سیزده تن از آنان را ذکر کرده است.
دولت آلرسول معاصر دولتهای بنیایوب و ممالیک بحری تا اوایل دولت ممالیک چرکسی در مصر است. این تمام ماجرا نیست بلکه قهرمانان این دولتها در محبت رعیت و برقراری عدالت نیز شباهتهای فراوانی دارند، بلکه مردانشان نیز دلاور و جنگجو بوده که در جنگهای فراوانی شرکت کرده و فتنههای زیادی را دفع نمودند؛ آنها به علت دلسوزی در حق امت اسلام و برای دفاع از بلاد اسلامی همواره به مشاوره و کمک یکدیگر مبادرت داشتند و به همین دلیل همواره سپاهیانی برای حفاظت از مرزهای اسلامی در مصر و غیره میفرستادند. همچنین ایشان مدارس زیادی برای تعلیم زنان و مردان ساختند، چراکه با علم و علما محبت و قرب داشتند و به آنها کمکهای مادی و معنوی فراوانی انجام میدادند تا به بهترین شیوه مردم را راهنمایی نمایند. بسیاری از امیران رسولی به دلیل فصاحت و سرودن اشعار و تعمق فراوان در فنون علمی و تالیف آثار متعدد شناخته میشوند.
در سال 626 عمر بن رسول که از 6 سال پیش بهعنوان معاون ایوبیان در یمن حکومت کرده بود، سلسله “آلرسول” را بنا نهاد و خود را «مَلِک منصور» نامید. عمر حکومت خود را از ظفار در عمان تا مکه در عربستان گسترش داد و در ابتدا “زبید” را به پایتختی برگزید اما پس از آن به مناطق کوهستانی نقل مکان کرد و در صنعا به تخت نشست. با اینحال پایتختهای رسولیان، زبید و تعز بود.
رسولیان با هند و شرق دور روابط تجاری گستردهای برقرار کردند و با استفاده از بنادر خود تجارتی پرسود بین شرق و غرب دنیای عصر خویش به راه انداختند. همچنین کشاورزی بهویژه کشت درختان نخل در یمن در عهد آنها گسترش یافت. همزمان قهوه به محصولی سودآور در یمن تبدیل شد و بالطبع تجارت در دریای سرخ نیز اهمیتی دوچندان یافت. مردم تهامه و یمن جنوبی نیز وفادارانه به رسولیان خدمت میکردند، اگرچه جلب حمایت قبایلی که در کوهستانهای شمال یمن سکونت داشتند همواره مسالهای قابل توجه در دربار آلرسول بود.
رسولیان سنیمذهب همچنین مدارس بسیاری را بنا نهادند و به ترویج مذهب خود پرداختند، چنانکه شافعیان همچنان یکی از عمدهترین مذاهب در یمن محسوب میشوند. در عصر آنان تعز و زبید به شهرهای بینالمللی جهان اسلام برای آموزشهای دینی تبدیل شدند. سلاطین آلرسول خود نیز به دانش و رسالات متعددشان در علوم مختلف از کشاورزی گرفته تا فقه و نجوم مشهور بودند. از اشرف اسماعیل، فرزند سلطان افضل کتابی در تاریخ یمن برجای مانده و شهرهای تعز و عدن مساجد و مدارس بسیاری را از آن دوران در خود دارند.
سلسله آلرسول را میتوان جزو مقدرترین حکومتهای یمن پس از اسلام دانست که شجرهنامهای برای خود از دوران باستان داشتند که از آن برای مقاصد سیاسی استفاده میکردند. آلرسول همچنین یمن را که به دلایل جغرافیایی و مردمشناسی مجموعهای متفق و غیرمتحد بود، یکپارچه کردند و برای پردهداری کعبه و نفوذ در حجاز نیز با رقبای دیگر خود در شبهجزیره عربی و مجموعههایی که پس از خلافت عباسی سر برآورده بودند رقابت میکردند.
مختصری در مورد الملکالمظفر یوسف بن عمر الترکمانی
شمسالدین مظفر یوسف بن نورالدین منصور عمر بن علی بن رسول ترکمانی دومین امیر از خاندان رسولی در یمن است. وی در سال 619 هـ.ق (1222م) در مکه دیده بهجهان گشود و پس از کشتهشدن پدرش ملک منصور در سال 647 هـ.ق، در صنعا به حکومت رسید و به نیکوترین شیوه از ملک خویش صیانت نمود؛ از القاب وی میتوان به شمسالدین، ابیالهزیر، ابیعمر و ابیالمنصور اشاره نمود که نسبی اغوزی و ترکمانی داشت.
شمسالدین مظفر کتاب “الفقه علی الفقیه” را نزد محمد بن ابراهیم الفشلی خواند. همچنین فقه را نزد محبالدین بن عبدالله الطبری آموخت. در نحو و لغت از علامه یحیی بن ابراهیم المعک بهره جست و “المنطق علی الفقیه” را نزد احمد بن عبدالحمید السرددی قرائت نمود. مورخ نامی علی بن الحسن الخزرجی در کتاب “العقود اللؤلؤیة” از فقیه محمد بن عبدالله الریمی روایت میکند که وی گفت: «از کتابهای سرورمان خلیفه رحمهالله امهات الکتب در فن حدیث را مطالعه نمودم؛ همۀ آنها را نوشتهشده با دستخط خودش یافتم، تا اینکه هرکس میدید میگفت: در طول حیاتش هیچ کاری غیر از مطالعه و تحقیق نداشته “در حالیکه مشاغل ایشان بسیار بود”.»
طبابت را از پدرش عمَر آموخت و در آن به مهارت خاصی رسید و در این فن به علم و شهرت فراوان دست یافت و کتاب “الجامع في الطب” را نگاشت؛ او محققی بود که به خواندن و نگهداری از کتب اهتمام فراوان مینمود. این مواهب نادر نشانگر استعداد فراوان وی بود که در کمتر حاکم و سلطانی در طول تاریخ یافت میشود. ایام حکمرانی وی مصادف بود با انواع فتنهها و جنگها، اما او با حسن تدبیر به سلامت از دل آنها بیرون آمد. او را در دوراندیشی و تدبیر به معاویه رضیاللهعنه تشبیه نمودهاند.
سلطان یوسف بن عمر علاوه بر مملکتداری، امیری دانشمند و دانشدوست بود که در طب و فنون مختلف دیگر نیز کتابهایی نوشته است که ازجملۀ تصنیفات وی میتوان به «المعتمد في الأدویة المفردة»، «المخترع في فنون الصنع» و «العقد النفیس في مفاکهة الجلیس» و «البیان في کشف علم الطب العیان» در دو جلد ضخیم اشاره کرد.
سلطان به فصاحت و تبحر در علوم مختلف نیز شهرت داشت. استاد عبدالله محمد الحبشی در کتاب خود موسوم به “حکام الیمن المؤلفون و المجتهدون» مینگارد: خزرجی در معرفی خود از سلطان مظفر رسولی حادثهای را ذکر میکند که اهتمام و توجه وی را به بحث و تحقیق اثبات میکند، چنانکه وی (خزرجی) ذکر میکند که ایشان (مظفر رسولی) در تفسیر موسوم به تفسیر رازی نقصها و کمبودهایی در بعضی موارد مشاهده کرد، پس برای یافتن چهار نسخۀ دیگر آن قاصدی به مصر ارسال نمود، پس وقتی مشاهده نمود آن نسخه نیز ناقص است قاصدی دیگر برای دریافت نسخهای از نویسندۀ کتاب به خراسان ارسال نمود و وقتی دید در آن نسخه نیز کمبودهایی موجود است متوجه شد که این نقصها و کمبودها از سوی نویسندۀ کتاب است.
سلطان به تعلیم و ساخت مساجد، مدارس و بیمارستانها اهتمام داشت که بعضی از این آثار هنوز هم قابل مشاهده هستند، یکی از آنها “جامع تعزی کبیر” است که تاکنون نیز با نام وی شناخته میشود و علمای مشهور زیادی از آن فارغالتحصیل شدهاند. سلطان همچنین مساجد زیادی را ساخت و برای این مساجد موقوفات، امام و مؤذن گماشت. او همچنین برای مدرسین و طلاب مدارس شهریه تعیین کرده بود. از مدارس معروفی که بنا نهاد میتوان به مدرسۀ تعِزّیي (المظفري) اشاره کرد. او همچنین برای ایتام و مسافران شهریه تعیین کرده بود. خلاصه اینکه آثار و خدمات وی چنان زیاد است که او را به عنوان سلطانی عالم، فقیه، محقق، محدث، لغوی، منطقی و طبیب معرفی میکند. سلطان منصور، پدر سلطان مظفر نیز در زمینۀ ساخت مساجد و مدارس خدمات زیادی داشته است.
توجه به مدارس و مساجد و احداث امکان خدمات عمومی از ویژگیهای بارز دولت آلرسول بوده است. مصطفی السقا رحمهالله مینگارد: ایشان (رسولیان) مدارس زیادی برای تعلیم زنان و مردان ساختند چرا که با علم و علما محبت و قرب داشتند و به آنها کمکهای مادی و معنوی فراوانی انجام میدادند تا به بهترین شیوه مردم را راهنمایی نمایند؛ همچنین در نصاب کاری خویش برای امنیت جایگاه ویژهای قائل بودند، بسیاری از امیران رسولی به دلیل فصاحت و سرودن اشعار و تعمق فراوان در فنون علمی و تالیف آثار متعدد شناخته میشوند.
الملک المظفر اهتمام فراوانی به علوم طب و ساخت بیمارستان داشت. خانقاه (بیمارستانی بزرگ) در شهر حیس یمن یکی از آثار برجای مانده از اوست. مصطفی السقا، استاد دانشگاه فواد اول (دانشگاه قاهره فعلی) در مقدمۀ کتاب المعتمد مینگارد: خزرجی گفت: زمانی که ملک المظفر شهر ظفار را فتح نمود در نامهای به ظاهر بیبرس امیر مصر درخواست پزشک برای شهر ظفار نمود و افزود: البته این گمان را نبرید که ما این طبیبان را برای خود لازم داریم و بحمدالله ما آنچه دیگران در مورد پزشکی نمیدانند میدانیم چراکه از ایام جوانی به آن (علم پزشکی) مشغول بوده و در آن تبحر داریم، همچنین فرزندم عمر الاشرف از علمای علم پزشکی میباشد و کتابی در این زمینه دارد که مانند او نیست.
ابن فرات در مورد وی میگوید: «سخاوتمند بود، اما پاکیزه از اموال رعایا. همچنین سیرتی نیکو داشت.» خیرالدین زرکلی در کتاب الأعلام جلد 8 صفحه 243 میگوید: بعد از حملۀ مغولان به ممالک اسلامی و انقطاع ارسال پردۀ کعبه از بغداد، او اولین کسی بود که به سال 659 هجری پردۀ داخلی و خارجی کعبه را ارسال نمود. این پرده داخلی تا سال 761 هجری باقی ماند. همچنین وی سنگکاری بخشی از داخل کعبه را نیز تجدید نمود و بر روی یکی از ستونهای آن اینگونه نوشت: «أمر بتجدید رخام هذا البیت المعظم العبد الفقیر إلی رحمة ربه و أنعمه یوسف بن عمر بن علی بن رسول، اللهم أیده بعزیز نصرک واغفر له ذنوبه برحمتک یا کریم یا غفار، بتاریخ سنة ثمانین و تسمائة». این عبارت هنوز نیز بر یکی از ستونهای کعبه نقش بسته است.
دوران زمامداری و حکومت سلطان مظفر
یوسف بن عمر با شورشیان رسولی درگیر شد و آنها را پراکنده کرد. همچنین حملات زیدیان را که در کوهستانها همچنان مستقل مانده بودند و از فرصت مرگ عمَر سود جسته بودند، عقب زد و به “المظفر (پیروز)” ملقب گشت.
همزمان در سال 656 خلافت عباسیان در بغداد به دست مغولان سقوط کرد و المظفر یوسف ابتدا خود را خلیفه خواند و تعز را به دلیل موقعیت سوقالجیشی و اشرافش بر عدن بهعنوان پایتخت برگزید.
مظفر رسولی بعد از کشتهشدن پدرش عمَر، به سال 647هـ.ق (1246م) زمامداری حکومت را بر عهده گرفت. در آن زمان او فقط 28 بهار از عمر خود را پشت سر گذاشته بود و بر بلاد غرب حجه و منطقه تهامه به مرکزیت الحدیده حکومت مینمود و مرکز امارت وی شهری کوچک به نام المهجم بود که از کاخ امارت پدرش دور بود؛ این نقشه توسط خالهاش (بنت جوزه) همسر پدرش تدبیر شده بود تا او را از مجاورت پدرش دور نگه دارد و بعد از مرگ عمَر، فرزند خودش یعنی ابراهیم بن عمر را به جایگاه امارت برساند.
نبردهای مظفر رسولی با ائمه زیدی
مظفر رسولی با ائمه زیدی نبردهای زیادی انجام داد و بر آنها غلبه نمود؛ از مشهورترین معرکههایی که وی با زیدیان داشت میتوان به نبرد با احمد بن الحسین أبی طیر، یکی از مشهورترین امامان زیدیه در یمن اشاره کرد که در پایان با کشته شدن امام زیدی در سال 656هـ.ق (1258م) به پایان رسید. همچنین در نبردی دیگر در سال 674هـ.ق (1275م) به مقابله با ابراهیم بن تاجالدین یکی دیگر از ائمه زیدی در وادی أفق از بلاد عنس تا به سوی شرق شهر ذمار پرداخت و بر او چیره گشت و در نهایت او را اسیر نمود. طبق نوشتههای مورخان؛ سلطان مظفر با نهایت احترام با ابراهیم بن تاجالدین برخورد نمود، بهطوریکه او را به تعز فرستاد و به او اختیار ماندن در قلعه قاهره یا یکی از کاخهای خویش را در آن شهر داد و او ماندن در قلعه را انتخاب نمود، پس مظفر رسولی برای او تمام وسائل و امکانات را فراهم نمود، خادمی برای وی مقرر کرد و حقوقی ماهیانه برای وی وضع نمود، کتب زیادی در اختیار وی قرار داد و وی نیز وقتی را برای تدریس فارغ گذاشت، قلعه نیز به وسیله این شخص متحول گشت و مورد توجه بسیاری از طالبان علم قرار گرفت که یکی از آنها خود مظفر رسولی بود.
تالیفات سلطان مظفر رسولی
از مهمترین تألیفات سلطان مظفر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ـ أربعون حدیثا؛ یا چهل حدیث برگرفته از کتاب الترغیب و الترهیب علامه حافظ منذری.
ـ تيسير المطالب في تسيير الكواكب؛ که نسخۀ خطی آن در کتابخانه مسجد جامع بزرگ صنعاء نگهداری میشود.
ـ المخترع في فنون من الصنع؛ استاد عبدالله بن محمد الحبشی در کتاب خویش موسوم به حکام الیمن المؤلفون در توصیف این کتاب میگوید: همانا یکی از کتب نادر در صنعت کتاب میباشد که در ده باب نگاشته شده است. یک نسخه خطی از این کتاب که در تاریخ 1148 هجری نگاشته شده در 48 برگه در کتابخانه آمبروزیانا میلان ایتالیا به شماره 22G و یک نسخه دیگر در کتابخانه ملی مصر به شماره «607 ك» وجود دارد.
ـ البيان في كشف علم الطب للعيان؛ خیرالدین الزرکلی، یکی از مورخین مشهور در کتاب معروف خود به نام الاعلام میگوید: این این کتاب را در یکی از کتابخانههای شهر طائف در دو جلد مشاهده کردم.
ـ العقد النفيس في مفاكهة الجليس؛ یک نسخۀ خطی از این کتاب در کتابخانه مجلس شورای اسلامی در تهران نگهداری میشود.
وفات
سرانجام این اسطوره علم و حکمت به سال 694 هجری (1295میلادی) و پس از 47 سال حکومت درگذشت. در کتاب “أنباء الزمن” نقل است؛ هنگامی که خبر وفات او به امام زیدی متوکل مطهر بن یحیی که در کوهستانهای شمالی حاکم بود رسید فرمود: امروز بزرگترین تُبَع (لقب پادشاهان یمن) وفات نمود، بلکه امروز معاویۀ زمان از دنیا رحلت نمود، امروز کسی درگذشت که قلمش نیزهها و شمشیرهای ما را شکست.
منابع و مصادر:
1ـ لغتنامه دهخدا.
2- مصطفی السقا، مقدمه تحقیق المعتمد في الأدویة المفردة، الملک المظفر یوسف بن عمر الترکماني صاحب الیمن، الناشر: دارالمعرفه- بیروت،1402هـ-1982م.
3- محمدصادق حاجصمدی، بررسی گذشته و حال جنوبیترین کشور شبهجزیره عرب یمن تا پایان هزاره، وبسایت روزنامۀ وطن امروز.
4- پایگاه اینترنتی المحیط.
5ـ ترجمة مصنف کتاب المعتمد في الأدویة المفردة، الملک المظفر یوسف بن عمر الترکمانی صاحب الیمن، ضبطه و صححه محمود عمر الدمیاطی، الناشر: دارالکتب العلمیه-بیروت، الطبعه الاولی، 1421هـ.2000م
6- پایگاه اینترنتی الهيئة العالمية للكتاب والسنة از هیئتهای زیرمجموعه رابطة العالم الإسلامي.