اشاره: مولوی عبیدالله بادپا چهرهای کمتر شناختهشده که در محافل دینی و فرهنگی بلوچستان به «دکتر عبیدالله» معروف است. زادگاهش «سنگان» روستایی از توابع چابهار است. استاد بادپا دانشآموختهی دارالعلوم کراچی است و تحصیلات دانشگاهیاش را هم در مقطع دکترا در دانشگاه کراچی به پایان رسانده است. استاد این روزها چهلمین بهار زندگیاش را در دارالعلوم زاهدان میگذراند و در کسوت استاد حدیث و فقه و رئیس بخش التخصص فیالدعوة والفکر الاسلامی در بخش آموزش عالیِ بزرگترین مرکز عملی و فرهنگی اهلسنت ایران، مشغول خدمت است.
قرار مصاحبهیمان در پایان یک روز درسی بود. استاد تازه از درس حدیثاش فارغ شده بود و وارد دفتر بخش تخصصات و آموزش عالی دارالعلوم شد، پشت میزش نشست و با حوصله و مختصر به سؤالات ما در زمینهی «علم تاریخ، اهمیت آن، از «کجا» و «چگونگی» مطالعهی آن، ارزیابی منابع تاریخی در زبان فارسی، مشکل نپرداختن به تاریخ در برنامهی آموزشی مدارس دینی، استناد به منابع تاریخی در مسائل اعتقادی» پاسخ داد.
مشروح گفتوگوی«سنیآنلاین» را با ایشان در ذیل میخوانیم:
جناب استاد لطفاً بفرمایید که علم تاریخ از چه اهمیتی برخوردار است؟ و چرا تاریخ بخوانیم؟
بسمالله الرحمن الرحیم و به نستعین. دربارۀ اهمیت تاریخ گفتهاند: «من لا ماضی له (من لا تاریخ له)، لا حاضر له» کسی که گذشتهای نداشته باشد، حال و آیندهای هم ندارد؛ چراکه «الماضی شعاع یضیء الحاضر و المستقبل» ماضی (گذشته) روزنه و نوری است به انسانها روش و شیوه زندگی را میآموزد. در دنیا بیشتر موسسهها، حکومتها، ملتها و اقوام برای داشتن آینده خوب، فکر میکنند؛ اگر میخواهیم آینده خوبی داشته باشیم باید نظری بر گذشته داشته باشیم. مقولۀ مشهوری است که میگویند، «تاریخ حافظه امتها است.» چراکه در تاریخ تمام حوادث، وقایع و عملکردهای اقوام و ملتها ثبت و ضبط هستند. از این نظر “تاریخ” مهم است، بنابراین باید به آن نظر عمیق و جدی داشته باشیم.
اهمیت تاریخ بیان شد، شخصی میخواهد تاریخ را مطالعه کند این سؤال برایش پیش میآید که تاریخ را از «کجا» و «چگونه» مطالعه کند؟
تاریخ، قصه و حوادث گذشتگان است. کتابهایی که در علم تاریخی مرجع و منبع محسوب میشوند از آغاز آفرینش جهان و قبل از پیدایش انسانها شروع شدهاند. امام طبری رحمهالله در تاریخ خود به همین روش از بدو آفرینش جهان شروع کرده، سپس تاریخ انسانهای اولیه، تاریخ انبیا و در پایان تاریخ رسول خدا و اسلام را به ترتیب آورده است. این سبک به خواننده، شیوهای را آموزش میدهد تا با همین نظم و روش مطالعه را شروع کند.
اما دربارۀ چگونگی مطالعه تاریخ باید گفت: مطالعه، تحلیل و بررسی تاریخ مانند دیگر علوم دارای ترتیب و سبک خاصی است، باید فرد زیر نظر افراد خبره و اهلفن در یک سطح و مقطع بهخصوص مطالعه کند و تلاش کند همیشه اصول و قواعد این علم را مدنظر داشته باشد. گاهی فرد بدون رعایت این اصول مطالعه میکند که در نتیجه به گمراهی کشانده میشود.
یادداشتبرداری از مطالعات به چه شکلی باشد؟ چراکه در مطالعات تاریخی، نام اماکن و اعلام زود فراموش میشوند؟
نباید هدف و مقصود خواننده از مطالعه، ثبت و ضبط همه مطالب در ذهن باشد. حافظه مباحث مهم را ذخیره میکند و هنگام نیاز ثمرۀ مطالعه خودبهخود ظاهر میشود، گرچه هنگام مطالعه چیزی هم یادداشت نکرده باشد. تاریخ هم مانند دیگر علوم دارای موضوعات مختلفی است؛ اگر مطالعهاش بهصورت موضوعی باشد بهطور مثال موضوع بنیامیه، تاریخ عباسیها، عثمانیها یا مغولها را انتخاب و مطالعه کند بدون یادداشتبرداری برایش آشنایی نسبت به موضوع حاصل میشود.
لطفاً درباره سیر مطالعاتی خودتان بگویید که روش مطالعه حضرتعالی به چه صورتی بوده؟ و در این زمینه چه کتابهایی را مطالعه کردهاید؟
متأسفانه موفق نشدهام از ابتدا تا پایان کتابهایی را که به دوستانم توصیه کردهام، مطالعه کنم؛ اما کتابهایی که از آنها استفاده کردهام: البدایة و النهایة، مقدمهی ابنخلدون، تاریخالاسلام ابراهیم حسن، تاریخالاسلام محمود شاکر و احمد شاکر، کتاب تاریخ عبدالفتاح صلاح خالدی، کتاب اکبر نجیبآبادی به زبان اردو، تاریخ اسلام دانشگاه کمبریج که به فارسی هم ترجمه شده و تاریخ اسلام مختصر که محصول دانشگاه تهران است.
در فهرست کتابهایی که جنابعالی مطالعه کردهاید کتابهای منبع همچون البدایه و النهایه هست، لطفاً بفرمایید در مطالعه کتابهای تاریخ، منابع اصلی را مطالعه کنیم یا کتابهایی را که معاصرین تدوین کردهاند؟
مطالعه تاریخ مانند دیگر علوم، راهکار و اصولی دارد؛ در شروع کار هیچگاه به مبتدیها توصیه نمیشود منابع و مأخذ را مطالعه کنند. بهطور مثال به مبتدی که قصد خواندن کتابهای فقه را دارد قطعاً مطالعه کتاب «ردالمحتار» و «الهدایة» توصیه نمیشود.
اگر مبتدی مطالعه را بهصورت پلهای و زیر نظر اساتید با رعایت اصول، قواعد و ضوابط انجام دهد هیچ مانعی نیست که کتاب البدایة و النهایة، تاریخ طبری و تاریخ بغداد را مستقیماً مطالعه کند.
منابع تاریخی زبان فارسی را چطور ارزیابی میکنید؟ به نظر شما برای مطالعه تاریخ منابع کافی در این زبان موجود است؟
به نظر بنده دربارۀ تاریخ اسلام و تاریخ جهان به زبان فارسی کتاب منبعی وجود ندارد. متن تاریخ بیهقی به زبان فارسی است و در دانشگاه بهعنوان یک «متن ادبی» تدریس میشود، نه کسب اطلاعات تاریخی. تاریخ بلعمی ترجمه فارسی تاریخ طبری است که به دستور منصور بن نوح سامانی انجام شده است؛ متأسفانه فارسیاش خیلی قدیمی بوده و قابل استفاده عمومی نیست.
پس نیاز است بعضی از کتابها به زبان فارسی ترجمه شود
بله، خیلی نیاز است که کتابهایی به زبان فارسی ترجمه شوند، حتی مهمتر از آن به نظرم نیاز است که بهطور گروهی بعضی از مقاطع و دورههای تاریخی تدویم شوند. متأسفانه کتابهایی که به زبان فارسی هستند، بیشتر به دیدگاههای خاص عنایت دارند و همۀ نظریهها را نیاوردهاند.
با توجه به نیازی که در زبان فارسی احساس میشود؛ ترجمهی چه کتابهایی در این رشته اولویت دارد؟
در ترجمه اصولی داریم. همچنین توصیه بزرگان و مشایخ است که کتابهای منبع و مرجع نباید ترجمه شوند. کسی که میخواهد از کتابهایی همچون: تاریخ طبری و البدایة و النهایة استفاده کند، باید به زبان عربی مسلط باشد؛ اما برای ترجمه بهترین گزینه کتابهای معاصرین هستند. همچنین تلاش شود دربارۀ منهج و ویژگی بعضی از کتابهای تاریخ، جزوههایی تألیف شوند؛ چراکه چنین کارهایی خیلی ارزشمند و نیاز روز هستند. اگر کتابهای تاریخی با درنظرگرفتن شیوه، اصول و شروط نگارنده کتاب مورد مطالعه قرار گیرد، خواننده با ایراد و سردرگمی مواجه نمیشود.
لطفاً کتابی را معرفی کنید که جای ترجمهاش در زبان فارسی خالی است.
بنده بهجای ترجمه کتابهای تاریخ، بیشتر به علم فلسفه و تاریخ و نوشتنِ تحلیل گرایش دارم. بههرحال در زبان فارسی جای ترجمه کتابهای صلاح خالدی و محمود شاکر خالی است و نیز ترجمه، شرح و تحقیق کتاب الاعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ امام سخاوی، تاریخنا المفتری علیه یوسف قرضاوی، تاریخنا بین تزویر الأعداء و غفلة الأبناء یوسف العظم، نیازش احساس میشود.
یکی از اشکالاتی که از برنامهی درسی مدارس دینی ما گرفته میشود، نپرداختن به تاریخ است، نظر جنابعالی در این رابطه چیست؟
بله درگذشته اشکالاتی بود، اما رفتهرفته جبران شدند. اساتید مجربی سرکار آمدند و در مقاطع مختلف تدریس تاریخ اسلامی را بر عهده گرفتند. زمانی بود که بنده بخش پایانی “تاریخ عثمانی” را درس میدادم و جزوهای هم در این موضوع به زبان عربی ترتیب دادم. همه این عوامل باعث شد تا متصدیان دارالعلوم زاهدان به فکر راهاندازی تخصص دعوت بیفتند. هماکنون در این کلاس علم تاریخ، فلسفه تاریخ و خود تاریخ تدریس میشود.
روش مطالعه تاریخ در کلاس تخصص دعوت به چه شکلی است؟
تاریخ یک ماده تخصصی است و فلسفه برگزاری کلاس «التخصص فی الدعوة» این است که فرد پیش از آن تاریخ را مطالعه کرده و در این کلاس به تحلیل، بررسی اصول تاریخ، علم تاریخ، منابع علم تاریخ و ویژگیهای کتابها میپردازد. متأسفانه در این خصوص طلاب کمی ضعف دارند، لذا به آنها توصیه میشود خودِ تاریخ را نیز زیر نظر اساتید مطالعه کنند.
یکی از مهمترین بخشهای تاریخ اسلام، وقایع صدر اسلام بهویژه عصر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم و صحابه است که بسیاری با استناد به برخی کتب تاریخی، به قضاوت در مورد صحابه میپردازند؛ این منابع تاریخی تا چه اندازه قابل اعتماد و استناد هستند؟
در بحثهای فقهی برای اثبات مسئلهای به ترتیب، اصولی داریم: اول قرآن، بعد سنت، سپس قیاس و در آخر به اجماع مراجعه میشود. مطالعهی تاریخ نیز اصول و ضوابط لازم و ضروری مربوط به خودش را دارد؛ اگر شخصی هنگام مطالعه با مشاجرات و اختلافات عصر صحابه مواجه شد به ترتیب این اصول را مورد توجه قرار دهد؛ ابتدا به قرآن مراجعه کند که قرآن درباره صحابه چه گفته است. سپس به روایات صریح و صحیح نگاه کند، در مرحله سوم به سند تاریخ مراجعه شود، تاریخ هم مانند سنت “سند” دارد. اگر این ترتیب رعایت شود و اینکه هر مسئلۀ تاریخی درپیاش سندی هست و در مورد سندش تحقیق میشود آنهم طبق اصولی که محدثین مقرر کردهاند، بهراحتی میتوان با این اصول همه اشکالات امروزی را حل کرد.
اخیرا بیشتر محققان بر همین عقیده هستند که روایات تاریخ و سیرت قطعا مانند احادیث قابل تحقیق هستند؛ یعنی باید در پرتو اصول و ضوابط محدثین مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند و صحیح و ضعیف یا ساختگیها متمایز گردند.
در پایان اگر سخن و پیامی دارید لطفاً بفرمایید
در حق علم تاریخ کمی ظلم و اجحاف شده است. چراکه بعضیها فکر کردهاند که تاریخ با مطالعه فهمیده میشود. گرچه در گذشته افرادی در مدارس دینی شبهقاره هند بودند که با صلاحیت و استعدادشان مطالعه میکردند و اطلاعاتی از تاریخ به دست میآورند؛ اما امروزه نمیشود دانشجویان و طلاب را برای مطالعه تاریخ آزاد گذاشت که خودشان مطالعه کنند. باید کلاس درس، برنامه و نصاب درسی تشکیل شود تا افرادی که به مطالعه این علم علاقه دارند به بیراهه نروند و ضعف مطالعات تاریخیشان را برطرف کنند. در خصوص بعضی حوادث و وقایع تاریخی شاید نیاز به رفع ابهام باشد یا در صورت ایراد و تعارض باید مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند.