آنچه این روزها بیش از هر چیز دیگری، میان کوردها ایجاد حساسیت کرده و به آن میپردازند، به عقیدهی عدهای، موضوع توجه بیشتر به شمّ «ملیگرایی» است تا دینی.
سابقهی فعالیت احزاب سیاسی در میان کوردها به هفتاد و پنج سال پیش برمیگردد؛ اگر حکومت 11 ماهه قاضی محمد را مدنظر قرار بدهیم، این سابقه بیشتر و طولانیتر خواهد شد.
در بررسی پیشینهی مبارزات ملت کورد، نکتهای که همواره از آن غفلت شده، این است که آیا غیر از حزبهای سیاسی و گروههای مسلح لیبرال، همهی تاریخ کورد به رهبری مسلمانان نبوده است؟ سؤال اینجاست که این نهضتها و حرکتهای نامنسجم، چه نفعی به حال ملت داشته، غیر از این که همواره با نگاه امنیتی و تردید به آنها نگریسته شده است؟
آیا جز به تباهی کشاندن جوانان مخلص و احساسی و تحریک مقطعی، گرهای از کارشان گشودهاند؟ آنهم از طرف کسانی که حتی میانشان زندگی نمیکنند و در سایهی ژستهای اپوزسیونی، روزگار میگذرانند!
آیا انگشتنما کردن کورد به خیانت و زیر ذرهبین بردن او، حالش را به احسن رسانده است؟ و آیا فقط اینان درد تبعیض دارند و فقط با پس زدن دین، میتوان به مطلوب رسید؟ یعنی: «کورد» دارای همین تعریفی است که اینان کردهاند؟
پررنگ کردن صبغهی ملیگرایی و تعصب قومی و زبانی، وقتی بدنما میشود که دین را از آن حذف کرد. کورد مسلمان با پیشینهی درخشان خود با درختان ستبری همریشه میشود که از بطن جوامع متدین برخاستهاند و همه از آب زلال دین سیراب گشتهاند.
نگاهی به نام رهبران دینی و مذهبی و تأثیر نهضتهای آنان بر مردم، همه گواه این ادعاست که فاصله گرفتن از دین و تنها جلوه دادن عِرق ملی، نمیتواند پوششی برای فراگیری و همنوایی همهی گروهها باشد.
حذف هر کدام به معنای امحای بخشی از هویت است که نمیشود انکارش کرد و چشمپوشی از آن، خسارت جبرانناپذیری را به همراه دارد. بریدن ساقههای نیرومند این درخت تناور، نهتنها بر ماهیت دروغین کسی اعتبار نمیبخشد که در واقع با سانسور و تحریف، قسمتی از خود را در خاکستر «حذف» دفن کرده است.
آنچه کوردها را با هم متحد میکند و هویت میبخشد، تقویت ملیگرایی و تعصبات قومی نیست؛ این تنها برگهایی از کتاب قطور مطالبهگری و پوشش دادن قسمتی از مردم است.
با این مقدمه، شاید راحتتر بتوان به این مهم پرداخت که مقایسهی یک ملت با ملت دیگر، برای تقویت کاستیهاست و نه تفاخر… اینکه مردم شرق در سایهی رهبری کاریزماتیک شخصیتی چون مولانا عبدالحمید یکدست و یکصدا هستند، نقطهی مثبتی است که میشود، نه بهتمامی که با بهرهبرداری قسمتی از آن، دریافت که این یکدستی چقدر میتواند برای پیگیری مطالبات و بلند کردن فریاد واحد، مؤثر باشد.
کورد همواره از چنددستگی و تشتّت ضربه خورده است؛ منکر احترام به گونهگونی نیستم، ولی برای ارائهی مطالبات مشترک باید رنگ واحد گرفت و یکصدا شد تا ضربهی سهمخواهی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میتوانست با اتحاد، حاصل شود و نشد؛ تکرار نگردد.
آنچه رهبران شهید و بنام مانند کاک احمد مفتیزاده و کاک ناصر سبحانی بهعنوان میراث جای گذاشتند، حفظ یکصدایی و یکدلی بود. امروز هم با پاسداشت همین دیدگاه و روش میتوان به سهم و مطالبهی خود رسید. در غیر اینصورت ما همان شاخههای پریشانی میشویم که بادهای دفع، درهمش خواهد کوبید!
پس یاد بگیریم که آموختن «اتحاد و یکدلی» میتواند نتایج مثبتی به اهل سنت هدیه کند که تفرق و اختلاف، بارها بر پیکرمان خنجرها زده و از هم دورمان ساخته است. تنگنظریها و حسادتهای کودکانه را باید کنارگذاشت و برای رسیدن به حقوق مسلم و البته گمشده در تب تنگنظریها، کوشید.
تا آشفتگی میانمان باشد، اوضاعی از این بهتر نخواهیم داشت و تکصداهای گنگ در ازدحام تردیدها، محو خواهد شد.
از آقای رضامراد صحرایی، وزیر آموزشوپرورش که مدعی الگو شدن در جهان و رقمزدن آن…
در تازهترین تحولات مربوط به جنگ غزه، از یک سو جنبش حماس از موافقت خود…
خبرنگاران فلسطینی که جنگ غزه را پوشش میدهند، «جایزه جهانی آزادی مطبوعات» که توسط سازمان…
خطیبان جمعۀ اهلسنت بعضی از شهرستانهای کشور در مراسم نماز جمعه (14 اردیبهشت 1403) به…
صادق خان که یک مسلمان پاکستانیالاصل است، موفق شد با کسب نزدیک به ۴۴ درصد…
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در مراسم نماز جمعه زاهدان (14 اردیبهشت 1403)، از «حکمت» بهعنوان یکی…