نام «کری» و «لاوروف» برای کسانیکه پیگیر اخبار و تحولات جهان، بهویژه خاورمیانه و سوریه هستند، شناختهشده است؛ اما سایکس- پیکو در اصل تلفیق نام دو دیپلمات بریتانیایی و فرانسوی است که پیمان تقسیم کشورهای عربی بین بریتانیا و فرانسه را امضا کردند و خاورمیانهی جدید را طرحریزی نمودند.
در سال 1916 میلادی یک توافق سرّی خطرناک و شوم بین دولتهای بریتانیا و فرانسه، با درنظرداشت منافع روسیهی تزاری بسته شد؛ هدف اصلی از این پیمان تضعیف مسلمانان، براندازی قدرتمندترین دولت آنان (خلافت عثمانی) و برپایی رژیم اسرائیل در آینده و تأمین امنیت آن بود.
«سر مارک سایکس» از اشراف بریتانیا، سرهنگ دوم ارتش، نمایندهی مجلس و از مقامهای وزارت امور خارجه و «فرانسوا ژرژ پیکو»، سرکنسول فرانسه در بیروت، کسانی بودند که به نمایندگی از کشورهای خود، این معاهده را امضا نمودند و سرنوشت خاورمیانه را دگرگون کردند.
سایکس با اغوا و فریب برخی از سیاسیون عرب که آرزوی استقلال و رهایی از سلطهی ترکان عثمانی را در دل داشتند، بخش بزرگی از این برنامه را اجرایی کرد. این عهدنامه و مفادش کاملاً مخفی و سری بود تا اینکه پس از سقوط حکومت تزاری روسیه بهسال 1917، بلشویکها به این اسناد دست یافتند. انتشار و علنیشدن پیمان سایکس- پیکو عربها را به خشم آورد؛ چون مشخص شد بریتانیاییها و فرانسویها نهتنها به دنبال تشکیل دولتی واحد برای عربها نبودند، بلکه قصد تقسیم سرزمینهایشان را داشتند.
در این دوران، جنگ جهانی اول بین بریتانیا، فرانسه و همپیمانانشان با آلمان و همپیماناناش از جمله دولتعثمانی، در جریان بود.
طبق مفاد پیمان سایکس- پیکو، شرق عربی به استثنای جزیرةالعرب به پنج بخش تقسیم شد: سه منطقهی ساحلی؛ سواحل لبنانی و سوری به فرانسه داده شد، سواحل عراقی، از بغداد تا بصره و فلسطین به بریتانیا داده شد و دو منطقهی داخلی به نام A: منطقهی داخلی سوریه و B: منطقهی داخلی عراق، تجزیه گردید و اینگونه شد که دولت عثمانی سقوط کرد. بریتانیا و فرانسه در جنگ پیروز شدند و معاهدهی سایکس- پیکو را اجرایی نمودند، بهطوریکه عربها تا امروز مشکلات و رنجهای ناشی از آن پیمان را تحمل میکنند و در آتش آن میسوزند.
گذر زمان پیمان سایکس- پیکو را کهنه کرد و غبار برخاسته از جولانها و قدرتنماییهای روسیه و آمریکا در خاورمیانه بر امضاهای «سِر سایکس» و «موسیو پیکو» نشست. درست پس از گذشت 100 سال از آن پیمان، «جانکری» و «سرگئی لاوروف» مناطق مشمول آن معاهده را بیصاحب دیدند و پس از آشفتهنمودن اوضاع این مناطق، چندین بار بر سر تقسیم و طرحریزی «خاورمیانهای جدید»، بازهم برای تأمین امنیت و ثبات اسرائیل، تضعیف مسلمانان، سرکوب ملتهای بیدار و به یغمابردن داشتههای آنان در 2016م. به مذاکره پرداختند. البته که تلاشها برای رسیدن به این خواسته از سالها پیش آغاز شده بود، اما چه فرصتی بهتر از «بهار عربی» که برای تبدیل آن به «خزان اسلامی» سرمایهگزاری کلان صورت گرفته است.
پرواضح است که آتش جنگهایی که امروزه به بهانههای واهی در سوریه، عراق، یمن و به صورت پراکنده در کشورهای همجوار آنها افروخته شده است، از سوی آمریکا و روسیه و دیگر کشورهای غربی و مزدورانشان شعلهور شده و روزبهروز افروختهتر میگردد. حتی برای ترسیم چهرهی خاورمیانهی جدید، که شاید این بار کشورهای کوچکتری بر اساس مذهب و فرقه بنیانگذاری شود، پیمانهایی برای تاسیس پادگانهای نظامی و حضور نظامی دائمی در کشورهای اسلامی بسته میشود و رهبرانی که باید آزادی را برای ملتهایشان به ارمغان آورند، بهخاطر طولانی کردن مدت دولتهای بیکفایتشان با ژستی فاخرانه تن به ذلت میدهند. متأسفانه قربانی اصلی این جنگهای خانمانسوز ملتهای مسلمان هستند که تا سالیان دراز باید جور بیکفایتی و دشمننشناسی رهبرانشان را بکشند.
با وجود همهی توطئهها و دسیسهها، معتقدیم بهترین تدبیر با خداست و هر چه او بخواهد همان میشود.
در واقع این شخصیت کمنظیر را کل دنیا باید میشناخت و از معارفش بهره میبرد…
تحولات منطقه با نشانههای متعارض آنهم هر لحظه و به نوبت، ناظران را دچار آشفتگی…
سخنگوی سازمان ملل از قطع ارسال کمکهای بشردوستانه به مردم غزه در پی کنترل گذرگاه…
از آقای رضامراد صحرایی، وزیر آموزشوپرورش که مدعی الگو شدن در جهان و رقمزدن آن…
در تازهترین تحولات مربوط به جنگ غزه، از یک سو جنبش حماس از موافقت خود…
خبرنگاران فلسطینی که جنگ غزه را پوشش میدهند، «جایزه جهانی آزادی مطبوعات» که توسط سازمان…