یکی از دلایل کبوتربازی جوانان و نوجوانان ما این است که والدین به تعلیم و تعلم فرزندان زیاد توجه نمیکنند؛ به بهانۀ اینکه ما توان هزینهکردن برای تحصیل فرزندان را نداریم، اما برای خودنمایی و فخرفروشی حاضرند برای خرید کفش و لباس گرانقیمت قرض کنند تا جلوی دیگران کم نیاورند. بیشتر بچههای همسایه که کبوتربازی میکنند درس نمیخوانند و هدف و آرمانی ندارند.
امروزه با تنوع و گستردگی فضای مجازی و همهگیری گوشیهای هوشمند، انبوهی از اخبار و اطلاعات درست و نادرست بهسوی مغزها سرازیر است و افکار و اندیشهها را جهتدهی میکند. افراد زودباور از هر خبری که میشنوند و هر کلیپی که مشاهده میکنند متأثر شده، موضعگیری میکنند و بر اساس آن تحلیل و نتیجهگیری مینمایند؛ درحالیکه پس از جستجویی کوتاه روشن میشود که آن خبر دروغ و کلیپ موردنظر ساختگی بوده است.
تصور بسیاری از مردم باسواد و بیسواد ما راجعبه سازمان ملل و حقوق بشر از رسانهها شکل گرفته است. به خاطر دارم که مادربزرگم- خداوند رحمتش کند- همیشه برای «کوفی عنّان» دعا میکرد و برایش غصه میخورد چون از نظر او کوفیعنّان از صف گرسنگان آفریقایی به ریاست سازمان «منل» (این شیوهی تلفظ مادربزرگم از سازمان ملل بود) رسیده و هر روز به گرسنهها کاسهی غذا میدهد. این تصور مادربزرگ مهربان را در اکثر جوانان و نوجوانان امروزی به اشکال دیگری میبینم. من خودم برای خواندن حقوق بینالملل انگیزههای رسانهای و مادربزرگی فراوانی داشتم!
جناب آقای رئیس جمهور! سلام. من یکی از هموطنان خوزستانی شما هستم؛ نه کیش خود را معرفی میکنم و نه خط و ربط سیاسیام را و نه حتی نامم را. فقط همین را بدانید که صرفنظر از اینکه به شما رای داده باشم یا نه، امروز از صمیم قلب آرزو میکنم در حل مشکلات کشورمان موفق بشوید، به همین منظور چون شنیدم بنا دارید استانداری قوی برای خوزستان انتخاب کنید، لازم دیدم نکاتی را با شما در میان بگذارم؛
بنگاه مطبوعاتی «برتلزمان» و مرکز فدرال برای آموزش سیاسی در آلمان، چندی پیش نشستی با عنوان «ایمان در زمان کرونا» برگزار کردند. در این نشست، کارشناسان حوزه ادیان درباره نقش دین در حل بحرانهای اجتماعی و فرهنگی صحبت کردند. به گفته آنان، در مواقع سختی مانند بحران کرونا، ایمان به خداوند موجب آرامش شهروندان میشود و به آنها قدرت ادامۀ راه را میدهد.
ما هم به تبعیت از پیامبرمان صلیاللهعلیهوسلم در این بیماری کرونا از اسباب عافیت استفاده کنیم و ربالاسباب را فراموش نکنیم و آنزمان که دیگر هیچ راه و کانال ظاهری برای شفای خود ندیدیم، ناامید نباشیم و «الله» را ببینیم و از او کمک بخواهیم که نجات دست اوست و بس.
مولانا عبدالعزیز ملازاده رحمهالله انسان جامعی بود. شجاعت، صراحت، شهامت، سخاوت، مهماننوازی، یکرنگی و خلاصه تمام صفاتی كه به ذهن بيايد ايشان از آن بهرهمند بود. خيلی خلاصه به شما بگويم كه من به هندوستان و پاكستان سفر كردهام. با اساتيد و بزرگان خودم هم كه زندگی كردهام، خدا شاهد است وقتی مولانا عبدالعزيز را ديدم گفتم اين شخصيت، گوهر ديگری است.»
در واقع دیروز مردم ایران، به ترکیب «استرس هزینه تعمیر یا خرید لپتاپ با قیمتهای نجومی و قطع ناگهانی برق در کنار بیماران کرونایی متصل شده به دستگاه اکسیژنساز!» رسیدند. در مورد این موردِ آخری حتما میدانید با قطع برق، اگر حتی یکهزارم درصد امکان دارد برق اضطراری بیمارستان برای روشنشدن اکسیژنسازها، وارد مدار نشود! اینکه دهها نفر در آسانسور ادارات و شرکتها و مجتمعهای بلندمرتبه ماندهاند دیگر بماند؛ آری این حکایت دیروز و امروز مردمان ماست.
این مساله بسیار حائز اهمیت است که فرزندان ما با عشق به شعائر الهی و محبت با قبلۀ اول مسلمانان جهان بزرگ شوند و جوانان ما نسبت به این ناموس گرانبها غیرت داشته باشند و با این عشق و غیرت تربیت شوند. باید در نظامهای آموزشی ما و در کتابها و تالیفات ما و در اشعار شعرای ما در هر عصر و زمان این عشق جلوهگر باشد
سکوتم که طولانی میشود، سفرۀ شلوغ دلش را میگشاید؛ همه زندگیمان را فروختیم، حتی فرش زیر پایمان را… تکتک وسیلههایی که قابل فروش بود و پولی بابت آن میدادند، به حراج گذاشتیم و پولش را گرفتیم و رخت و لباسها و وسایل ضروریمان را در چند ساک ریختیم و به راه افتادیم، از هرات…