ادعای یهودیان مبنی بر داشتن حق تاریخی و مذهبی در فلسطین تعجبآور نیست، زیرا از ایدئولوژی سیاسی- اجتماعی صهیونیست غیر از این انتظار نمیرود، اما آنچه مایۀ حیرت و تعجب و اندوه است، تحت تاثیر قرارگرفتن برخی مسلمانان از این ادعا و دامنزدن به آن است، و باز تعجب بیشتر اینکه جمعی از نخبگان و تاریخدانان مسلمان با تکیه بر بعضی از متون تورات که یهود را بهعنوان وارثین انبیا معرفی میکند و اینکه حضرت ابراهیم علیهالسلام سرزمین فلسطین را به آنان سپرده است، بر گفته خود دلیل میآورند.
تاریخ افغانستان مملو از علما، عارفان، اندیشمندان و مصلحان بزرگیست که صفحت تاریخ این سرزمین را مزین کردهاند، اما متأسفانه این تصویر زیبا و درخشان از صفحات تاریخ افغانستان به دلیل درگیریها و جاهطلبیهای استعماری و ایدئولوژیهای افراطگرایانۀ بعضی گروهها، از انظار عمومی پوشیده مانده و بهنوعی چهرۀ متمدن و بافرهنگ افغانستان را مخدوش کرده است.
قضاوت در اصطلاح یعنی داوری بهحق بین مردم و صدور حکم بر اساس آنچه خداوند عزوجل دستور داده است. قضاوت از دیدگاه اجماع، جزو فرضهای کفایی بهشمار میرود. برخی از علما گفتهاند: قضاوت امری از امور دین و مصلحتی از مصالح مسلمانان است و توجه به قضاوت امری حتمی و لازمی است، زیرا مردم به قضاوت خیلی نیاز دارند.
سابقۀ فعالیتهای تبشیری کشیشان مسیحی در جهان اسلام، به دوران قبل از استعمار (Colonilation) برمیگردد. از اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم میلادی] در دوران پادشاهی اکبرشاه و جهانگیرشاه (سومین و چهارمین پادشاه سلسلهٔ گورکانیان و امپراتوری مغولان هند) کشیشان مسیحی بسیاری به هند رفت و آمد داشتند و در دربار اکبرشاه حاضر میشدند و بنابر عللی، اکبر و جهانگیر به آنها اجازه فعالیت در هند داده بودند.
این روزها همه درگیرِ اخبار و شایعات وبای جهانی (کرونا) هستند که هر روزه حلقهی گسترش آن وسعت مییابد. این وبا باعث مرگ تعداد زیادی شده، خصوصا در کشورهایی که خطر انتشارش بیشتر بوده است. از آنجاییکه چنین بلایا از قضا و قدَر الهی است، از ما مسلمانان خواسته شده با توکل بر خدا و تسلیمبودن در برابر قضا و قدَر او، برای پیشگیری از این بلا و حفاظت خود از اسباب ابتلا به آن بکوشیم. در سیرت سیدنا عمر بن الخطاب رضیاللهعنه عملکردی در تعامل با بیماری وبا روایت شده که در رابطه با قضیهی (کرونا) برای ما سودمند است.
مسیحیت با خواست و ارادۀ خود یا ناخواسته با در آغوش گرفتن یهودیت و سپردن رهبری تمدن به آن، ارتباطش را با تعالیم انبیا قطع کرد، درحالیکه فرامین حضرت عیسی علیهالسلام در میان آنها موجود بود. مسیحیت تمام ارزشهای اخلاقی را زیر پا گذاشت و به پرستش مادیت و قدرت و جنگ با اسلام برخاست. مسیحیت بزرگترین عامل در واگذاری قدرت و ایجاد بحران هرج و مرج اخلاقی در جهان است.
اگر حدیث کساء و عبا نبود، آیۀ 33 سورۀ احزاب حضرت فاطمه، حضرت علی و فرزندانشان را شامل نمیشد چون اهلبیتِ اصلیِ رسولالله ازواج ایشان هستند. ازآنجاییکه آیه این چهار تن را شامل نمیشد، بر اساس روایتی که آمده است رسولالله صلیاللهعلیهوسلم این چهار تن را جزو اهلبیتِ خود و شامل این آیه قرار دادند. این حدیث فقط بیانگر آن است که دایرۀ این آیه وسیع است و منحصر به ازواج مطهّرات نیست.
نماز تراویح از عمل صحابه نیز ثابت است و حضرت علی و فرزندان ایشان نیز بر این سنّت عمل كردند و در این مسئله هیچ اختلافی در عهد علوی رخ نداد. از آن زمان تاكنون نماز تراویح با جماعت در مساجد برگزار میشود و عمل صحابه دلیلی قوی بر ثبوت هر امری است.
رشوه عمل ناهنجار و ننگینی است که مال را خبیث و پلید کرده و خطرش همه افراد و جوامع را تهدید میکند. هرگاه دامنۀ این عمل در جامعهای گسترده شود، جز تباهی و فساد نتیجۀ دیگری در پی نخواهد داشت. وقتی رشوه در جامعهای رشد کند، همهچیز دگرگون میشود. در شایستهسالاری و وظایف، نااهلانی جای افراد شایسته را میگیرند که جز خیانتکاری کار دیگری از آنان برنمیآید.
بدیهی است هنگامیکه اصحاب حکومت و ارباب ثروت مخاطب مدح و تملق قرار گیرند، عواقب و توالی فاسد این کار بهمراتب بیشتر و خطرناکتر میشود؛ زیرا اولا: حاکمان و ثروتمندان، به مقتضای طبیعت قدرت و ثروت، نوعاً شیفتۀ ازدیاد اقتدار و اشتهارند، و به همین مناسبت، در قیاس با افراد عادی جامعه، حرص و ولع بیشتری برای شنیدن و خواندن تمجید و تحسین دارند؛ چراکه بدینوسیله احساس قدرت، منزلت و محبوبیت زیادتر و درنتیجه، رضایت خاطر بیشتری میکنند.