بخش مهمی که نقطه مشترک همه ادیان نیز است و در طول تاریخ بشریت سهم بسزایی در تغییر و تحول انسان به سوی خیر و خوبی داشته «روزه» ماه مبارک رمضان است. اجرای این فریضه مهم الهی اگرچه از لحاظ زمان و مکان و کمّوکَیف متغیر بوده، اما ماهیت آن در همۀ ادیان یکی بوده و یک هدف را که همان تغییر و تحول انسان است دنبال کرده است.
ادلهی شرعی از کتاب و سنت نهتنها بیانگر ارتباط محکم بین ماه رمضان با قرآن است، بلکه خبر از پیوند تاریخی ناگسستنی میان این ماه و وحی الهی دارد. همانطور که همهی کتابهای آسمانی در ماه رمضان بهصورت تمام و کمال و یکباره بر پیامبران نازل شده، آغاز مرحلهی نزول متفرق قرآن که با اوایل سورهی علق {اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ} آغاز گشته نیز با این ماه مصادف است، بلکه این رخداد از فضایل این ماه میباشد.
رمضان بهترین فرصت برای ارتقای معنویت و اصلاح سبک زندگی است. مؤمنان از فرصت رمضان برای خودسازی و دگرسازی بهرهبرداری میکنند و خود را از معاصی دور نگه میدارند و ارتباطاتشان را کم میکنند و بر عبادت و تهجد و قیام شبانه و صیام روزانه تمرکز میکنند و همواره به سمت پاکی و ارتقای روحی قدم برمیدارند تا زندگی روحانی خود را توسعه دهند و بهسوی پیشرفت معنوی حرکت کنند.
ماه شعبان مثل همیشه همراه با نسیم ملایم خیر و برکت وزیدن گرفته است. تو گویی به قدوم فرخندهٔ ماه خجستۀ رمضان نوید میدهد و بندگان الهی را به حُسن استفاده از خود و رمضان فرامیخوانَد. بهرهمندی نیکو از فرصتها جز با پیروی از سنتهای رسولالله صلیاللهعلیهوسلم امکانپذیر نیست. چنانکه خدای متعال میفرماید: «واگر از او پیروی كنيد، هدايت مىيابيد»(نور:۵۴).
خواهرانی که به فریضۀ امربهمعروف و نهیازمنکر اهتمام میورزند در واقع سهمی از آیۀ «کنتم خیر أمة أخرجت للناس تأمرون بالمعروف وتنهون عن المنکر» برای خودشان برگرفتهاند. در پرتو این آیه، معیار برتری این امت در امربهمعرف و نهیازمنکر است. اگر این امت، فریضۀ امربهمعروف را ترک کند، هیچ برتریای بر امتها و ادیان گذشته ندارد. در جوامعی که فریضۀ امربه معروف ادا نمیشود یا بدون حکمت و اصول و قواعد اجرا میشود، حرمتها از بین رفته است، بیحیایی و فحشا حاکم شده است، سرقت و ناامنی امانِ مردم را بریده است.
عدالت اجتماعی یکی از اصول اساسی اسلام است که در تمامی مجامع اسلامی باید رعایت شود. عدالت اجتماعی بهمعنای تساوی حقوق بین اعضای جامعه است و در اسلام، این مفهوم بهعنوان یکی از مهمترین اصول حاکمیت در نظام سیاسی مطرح شده است. از طرفی، یکی از مهمترین عوامل تضمین عدالت اجتماعی در مجامع اسلامی، حکومت اسلامی است. در حکومت اسلامی، همه اعضای جامعه باید به مساوات حقوقی برسند و تفاوتهای اجتماعی و اقتصادی باید باتوجهبه شریعت اسلامی برطرف شوند.
سیمایی جذاب، شخصیتی باوقار، و هیئتی برازنده و دوستداشتنی داشت. از دور که ظاهر میشد گویی موکبی باشکوه در حال حرکت است و میطلبد که حاضران دمی به احترام بایستند و به تماشا بنشینند… دنیادیده، پرتجربه، آدمشناش، جامعهشناس، محقّق، و شخصیت علمی و فکری و عرفانی بسیار برجستهای بود
همانگونه که قبلا ذکر شد پیامبر اسلام ﷺ رهبر و فرمانروایی جامعالصفات بود که با ویژگیها و اوصاف منحصربهفرد خویش در تمام زمینهها تعالیم و آموزههای بیشماری را به امت اسلامی آموخته است. از اینجهت در این مبحث سعی خواهیم کرد مواردی از آموزههای ایشان پیرامون رهبری و قیادت امور جامعه اسلامی و اینکه یک رهبر چه ویژگیهایی میبایست داشته باشد، بیان نماییم.
سیره پیامبر اسلام ﷺ در زمینه سیاست و رهبری، سیره شخصیتی بینظیر و بیمثال است که میتواند درسها و تعلیمات وزینی برای جهانیان داشته باشد؛ چراکه وی توانست در عصری که جهان از قوانین بینالمللی و دیپلماتیک چیزی نمیدانست، بهروزترین و کارآمدترین ضوابط و قوانین سیاسی، مدنی و نظامی را آموزش داده و در این راه نمونههای نوینی را عرضه کند. جهان اسلام نیز که بهعنوان رهبران و پیروان ایشان بهحساب میآیند از این سرمایۀ گرانبها برخوردار هستند و میتوانند با الگو قراردادن این فرامین سیاسی و رهبری، نمونهای جدید از حکومتداری را به عرصه وجود بیاورند.
در دنیای امروز راجعبه رابطۀ اسلام و سیاست، دو نظریه و رویکرد متضاد شکل گرفته که هر دو مصداق افراط و تفریطاند. نظریه و رویکرد اول متعلق به اندیشۀ مبتنی بر سکولاریسم است که اسلام را مانند سایر ادیان و آیینها امری ذاتی و فردی و محدود به مسائل شخصی در زندگی خصوصی میداند. رویکرد دوم را که مصداق افراط و زیادهروی است، کسانی اختیار کردند که با شدت تمام به نقد و رد سکولاریزم پرداختند و سیاست را هدف و مقصود اصلی اسلام قرار دادند.