سوالکردن بنده و اظهار نیازهای او را نزد پروردگار «دعا» میگویند. خداوند متعال بندگانش را دستور میدهد در هر حال از او بخواهند؛«أُدْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»[غافر:60] مرا بخوانید،من دعای شما را اجابت میکنم. در طول تاریخ بشری بندگان خاص خداوند بیش از هر چیزی به دعا اهمیت قایل بودهاند. در قرآن مجید درباره انبیاء آمده است: «إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ»[انبیاء:90]؛ آنها در انجام نیکیها شتاب میکردند و ما را با امید و بیم میخواندند و برای ما فروتن بودند.
با کمی تفکر و اندیشیدن و مطالعه روی جامعهای که در آن زندگی میکنیم، با کمال تاسف درمییابیم که انواع صفات و رفتارهای پست و غیرانسانی روزبهروز بیشتر و بیشتر میشوند. صداقت، تواضع، وفای به عهد و پیمان، امانتداری، حُسنظن، عفو و بخشش و حفاظت از اموال یکدیگر روزبهروز کمرنگ و کمرنگتر شده جایشان را به صفات مقابلشان یعنی دروغ، تکتبر، پیمانشکنی، خیانت، بدگمانی، انتقامجویی، حسادت، سرقت و… دادهاند.
در طول تاریخ آرامش روحی و روانی یکی از خواستههای همیشگی بشر بوده، برای دستیابی به آن، تلاشها و رنجهای بسیاری را به جان و دل خریده است. در واقع، آرامش بسترِ رشد و بالندگی و سعادت و خوشبختی انسان و عروج او بهسوی مدارج و کمالات مادی و معنوی است.
جامعهای را در نظر بگیرید که افراد آن هیچگونه پایبندی به قوانین و صفات اخلاقی ندارند؛ صفات زشتی مانند: دروغ، خیانت، حسد، فریب و چندین صفات زشت دیگر دامنگیر این جامعه است، مردمانش از یکدیگر نفرت دارند، راستگویی و راستکرداری، احترام و حفظ حرمتها در میان اعضای آن جامعه مفاهیمی غریب و ناآشنا هستند. مسلما […]
وقت آن رسیده که بشر بیدار شود و سر به گریبان خویش فرو برد که چه چیزی سبب شد تا اوضاع بدین نابسامانی برسد و انسانها بهجای اینکه یکدیگر را در آغوش بگیرند و با همدیگر محبت کنند، از هم فاصله میگیرند، کودکان حیران و سرگردان در راه و نیمهراه مدرسه هستند و از همهجا بیخبر که چه اتفاقی در جهان افتاده است.
الله تعالی برای بندگان زاهد و پارسای خویش نقشۀ رسیدن به رضایت خود و بهشت را در «تقوا و پرهیزگاری» گذاشته است. قطعاً برای سفر اخروی به همسفر خوب، لباس، توشه و مرکب نیاز است؛ خداوند متعال بهترین رفیقِ سفرِ پرهیزگاران است.
اگر در زندگی شهری که روزانه با صدها و هزاران نفر با رفتارها و سرشتهای مختلف سروکار داریم، در تعامل با همۀ آنها «اخلاق نیکو» را سرلوحۀ خویش قرار دادهو «اخلاق شهروندی» را رعایت کنیم، آنگاه شهری آرام و امن خواهیم داشت.
جامعۀ ما به دلیل تخطی بسیاری از اعضای آن از قوانین شهروندی، به جهنمی تبدیل شده است که زندگی در آن مشکل است. می دانید دلیلش چیست؟ شاید علل و عوامل عدیدهای در بهوجودآمدن این وضعیت نقش داشته باشند، اما مهمترین علت کمتوجهی و شاید هم بیتوجهی به مقولۀ «تربیت شهروندی» است.
در سنن ابوداود و سنن نسائی روایتی با اسناد صحیح از أوسبنأوس ثقفی آمده است که آنحضرت ﷺ فرمودند: «إنَّ مِن أفضلِ أيَّامِكم يومَ الجُمعةِ … فأكثِروا علَيَّ مِن الصَّلاةِ فيه فإنَّ صلاتَكم معروضةٌ عَلَیَّ»؛ روز جمعه از بهترین روزهای شماست… در این روز به کثرت بر من درود بفرستید، زیرا درود شما بر من عرضه میشود.
در طول تاریخ، اخلاق و توجه به ارزشهای اخلاقی عامل رشد و ترقی بشر بوده است. نگاهی بهشاخصهای رشد و توسعه در دنیای مدرن نشان میدهد، اخلاق و نهادینهسازی هنجارها و اجتناب از ناهنجاریها، نه تنها مهم است بلکه از اساسیترین شاخصها برای رشد و توسعه همگون و سالم جامعه است