سبک زندگی طایفهای و عشیرهای مردم استان و رقابتها، اختلافات و برتریجوییهای ناشی از آن، نگهداری و بکارگیری اسلحه را در برخی طوایف رایج کرده و رواج «سلاح» بجای وفور «قلم» باعث ترويج داشتن اسلحه شده و بهعنوان یک ارزش تلقی شود.
متأسفانه مسئله ساخت مسجد اهلسنت در تهران با توجه به ساختار تکمذهبی حاکمیت و به ظاهر نگرانی از برجستهشدن هویت پیروان مذاهب دیگر، به یک مسئله سیاسی- امنیتی تبدیل شده است؛ درحالیکه حداقل انتظار از یک حاکمیت ولو با ساختار یک مذهب خاص، فراهم کردن بسترهای لازم برای اقامه اولین رکن دین اسلام یعنی «نماز» برای پیروان همه مذاهب است.
جامعه اهلسنت همصدا با رهبران فکری خود، خواهان اجرای بند قانون اساسی است و نه بیشتر، زیرا داشتن مسجد، حق ماست و ما جز حقمان برای برگزاری آزاد مراسم عبادی و برگزاری نمازهای عید، چیز بیشتر و خارج از قانون نخواستهایم.
محمدحسین رجبی دوانی، که عنوان «استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام» را با نام خودش یدک میکشد، با بهکار بردن جملاتی سخیف علیه صحابه پیامبر اکرم و اتهام آنان به «خیانت» و اهانت آشکار و بیپرده به مقدسات اهلسنت، عملاً فتوای مقام معظم رهبری را نادیده گرفت و آن را زیر پا گذاشت.
دیدار و «ضیافت افطاری» علما و فرهیختگان اهلسنت کشور با روحانی فرصتی را فراهم کرده بود تا علما و دلسوزان جامعۀ اهلسنت که پس از تشکیل دولت دوازدهم علیرغم تلاشهای زیاد موفق به دیدار با رئیسجمهور نشده بودند، اینبار از نزدیک و بدون واسطههای بعضاً غیرموثق و مزاحم، بتوانند با دکتر حسن روحانی دیدار و مشکلات و دغدغههای اکثریت دوم جمعیت ایران را به گوش رئیسجمهور این کشور برسانند.
مطرحترین چهرۀ اهلسنّت ایران، در ضیافت روز گذشته همان ابتدا تکلیف خودش را با دکتر روحانی روشن کرد و با بیان اینکه «بسیاری از دوستان با شرکت بنده در این ضیافت افطاری مخالف بودند» یادآور شد که اهلسنّت ایران مثل گذشته از «مشکل جدی تبعیض» رنج میبرند و «ما حامل گلایۀ برادران و خواهران اهلسنت از جنابعالی هستیم».
انتخابات پارلمانی اخیر مالزی که از آن با تعابیری مثل «مادر انتخاباتها» و یا «سونامی مالزی» یاد میشود، از جهات مختلف یک تحول بنیادین در تاریخ ۶۰ سالۀ این کشور محسوب میشود. نتایج این انتخابات آنقدر غیرمنتظره بود که نهتنها باعث بهت و حیرت زمامداران ملیگرای مالایو گردید، بلکه برای ملتی که در عمر خویش تجربۀ انتقال قدرت و تغییر اساسی نداشت، قابل باور نبود.
در جهان رسانهایشدۀ امروز كه جهان به گستردهترین و بیسابقهترین شكل از دریچه رسانه نشان داده میشود، «آزادی مطبوعات» ضرورتی برای منافع ملی است.
اگر فرهنگ و ارشاد بر ابقای این آرم بر كتابهای اهلسنت پافشاری دارد، بدون سانسور و اصلاحیه كتابهایشان را چاپ كند تا كتابهایشان بهخوبی از مذهبشان نمایندگی بكند؛ اما پس از تخلیۀ محتوایی چه لزومی دارد كه بر این واژه تاكید شود؟!
بزرگترین انتظار مردم ایران اعم از شیعه و سنّی و پیروان ادیان و مذاهب دیگر از نظام جمهوری اسلامی همین بوده و هست كه در این نظام عدالت اجرا گردد و هیچگونه تبعیض و نابرابریای در ادای حقوق شهروندان ایرانی صورت نگیرد و بر هیچکس ظلم و ستمی روا داشته نشود.