مدتی بود که در سایهی تهاجمات منطقهای و جنگهای مرزی و درگیرهای داخلی منطقه، «فلسطین» تقریباً از یاد رفته بود، اما سخن کمحجم ترامپ یادمان آورد که «قدس» نقطه اشتراک مسلمانان است و باید به اتحاد فکر کنیم.
بزرگان و خیرخواهان کشور و گفتمان ملی، بالاخص نهادهایی که برای ایجاد اتحاد و تقریب تأسیس شدهاند و شخصیتهای مستقلی که دغدغهی وحدت ملی دارند، باید فکری اساسی برای اصلاح این پدیده بردارند.
صرفاً محکومیت این طغیان طاغوت تروریست کافی نیست و بحران فلسطین و مسجدالاقصی با این محکومیتها حل نمیشود، کارد به استخوان ملت یکونیم ملیاردی رسیده است و باید سرمه بیداری را به چشمان بمالند و در برابر صهیونیستهای تروریست عملا اقدام کنند.
ترامپ بسیار زیرکانه و کارشناسانه این تصمیم را گرفته است؛ زیرا اکنون که نقطه اوج منحنی «تفرقه» در جهان اسلام است، بهترین موقعیت برای ضربهزدن به مسلمانان و کشورهای منطقه است.
در وحدت عملی نباید برای برگزاری مراسم مذهبی و سفر بزرگان دینی و فعالیتهای تبلیغی در چارچوب قانون محدودیت و ممنوعیت ایجاد کرد.
او مرد اخلاق است و احترام به همۀ این نکتههای اخلاقی از ایشان شخصیتی محبوب ساخته است. کاش مسئولان ما در تعامل با ایشان این ظرافتهای اخلاقی را درنظر میگرفتند و با ایشان مطابق شأن ایشان رفتار میکردند.
وحدت یعنی دشت ذهاب، آنلحظه که به یک خانواده اهلسنت حادثهدیده کمک میکردی، فوری خانواده شیعه همشهریاش را معرفی میکرد و میگفت خانواده فلانی هم، از ما بیشتر نیاز دارند.
اید تلاش کنیم دغدغههایمان در راستای وحدت اندیشهها باشد و موفقیت را در باهمبودن معنی کنیم و نگذاریم فاصلهها تعامل را خدشهدار کند
واکنشهای مردمی به این دو رویداد مشخص کرد که جامعه پویای ایرانی دیگر ارزشی برای اندیشههای متعصبانه و نگاههای انحصارطلبانهای که فقط در پی حق جلوهدادن خود و باطل دانستن دیگران و یا به حاشیهراندن شخصیتهای تأثیرگذار جامعهاند، قائل نیست.
اگر به دنبال وحدت واقعی در بین همهی ایرانیان هستیم، بهترین کار برداشتن تبعیض و حذف نگاه امنیتی و مشارکت همهی ایرانیان در اداره امور و اعتماد متقابل است.