از عمر نظام برنامهریزی در ایران بیش از هفت دهه گذشته، اما چیزی حدود دو دهه است که مسئله توسعه سیستانوبلوچستان به یکی از موضوعات و محورهای اصلی اسناد و برنامههای توسعه کشور تبدیل شده… با وجود همه اقدامات انجامشده، بهجز در مرکز استان، هنوز بخشهایی از گستره این استان پهناور دههها و کیلومترها با مناطق دیگر کشور فاصله دارد. واقعیتی که میتوان آن را در قالب «خطای بدفهمی مسئله» و «خطای سیاستگذاری» در سیستانوبلوچستان بهتر توضیح داد.
اولین نماز جمعه اهلسنت زاهدان در چهلودومین سالگرد انقلاب اسلامی ایران، سخنان فراوان و قابل تاملی داشت. سخنان روز جمعه مولوی عبدالحمید گرچه گلایهآمیز بود، ولی بیشتر از هر چیز خیرخواهانه و دلسوزانه بود.
اخوت اسلامی یکی از ارمغانهای برجسته دین مقدس اسلام است. بر اساس این اصل استوار، تمامی اعضای پیکره بزرگ امت اسلامی بهرغم تنوع قومی، منطقهای و نژادی، در زیر یک چتر قرار میگیرند. خداوند متعال در قرآن کریم تصریح فرموده است: «إنما المؤمنون إخوة»؛ مؤمنان برادر همدیگر هستند. [حجرات: ۱۰] بر اساس این اصل، حلقه وصل امت اسلامی «ایمان» است.
اینجا، در آخر دنیا؛ سیستانوبلوچستان؛ اینک ماییم و مسئولینی حتی کمتر از «حسنك»! كارگزارانی كه مردمان، در نظرشان کماهمیتتر از بز و گاو حسنکاند! چراكه حسنک تنها یك روز در ادای مسئولیتش در قبال حیوانات تاخیر كرد و در همانجا «تصمیم گرفت، از فردا غذای حیوانها را زودتر بدهد»! اما مسئولین ما هر سال زمستان صف های دورودراز كپسول گاز، اوضاع نامناسب توزیع نفت را میبینند و به اصطلاح «كکشان نمیگزد»! كه بماند، زمستان امسال به این دو صف، صف نان هم افزوده شده است.
اکنون 42 سال از آن روزگاران گذشته است و در نگاهی منصفانه به آنچه روی داده است میتوان گفت که بر خلاف آنچه در سطح تبلیغاتی عنوان میشود، دستآوردها اندک بوده و در بخشهایی در جهت خلاف اهداف حرکت کرده است.
در دنیای سیاست، نامهها و مکاتبات سیاسی هم از اهمیت خاصی برخوردار است و گاهی بخشی از تاریخ میشوند. در این سالها مولانا عبدالحمید با نوشتن نامه به رهبری، از وجود بیعدالتی و تبعیض نسبت به اقوام و مذاهب و رعایتنشدن حقوق شهروندی آنان گلایه دارند.
آخرین روزهای عمر دولت اعتدال و تدبیر و امید است؛ دولتی که با کلید آمد تا شاید بسیاری از قفلهای زنگارزده را باز کند. در این واپسین روزها، فراکسیون اهلسنت مجلس به دیدار معاوناول رئیسجمهور رفت تا هم مشکلات همیشگی مردم حوزۀ انتخابیه خود که چیزی جز فقر، محرومیت، و یا همان دغدغه آب و نان نیست، مطرح و هم شعارها و و عدههای دولت به اقوام و مذاهب ایرانی را به دولت یادآوری کند.
چند سالیست فعالان سیاسی و کنشگران حقوق بلوچ در پاکستان در مقابل تبعیض و نقض حقوق خود در ایالت بلوچستان مبارزه خونینی را آغاز کردهاند که اگر نگوییم حساسترین، حداقل به یکی از حساسترین چالشها برای دولت پاکستان و همینطور حامیاش چین کمونیست تبدیل شدهاند.
هیچ بخش از جامعه بلوچ استان با تقسیم استان همدلی ندارد. گر چه در زمینه تقسیم استان هیچ پیمایش و نظرخواهی مشخصی از مردم بویژه در شهرهای چندقومی- چندمذهبی چون زاهدان صورت نگرفته، ولی غالب نمایندگان اقوام و مذاهب ساکن این استان نیز در همدلی با بلوچهای استان به این تقسیم به دیده شک و تردید مینگرند.
ریشه بسیاری از دغدغهها که زمینهساز چنین طرحهایی هستند، تمرکزگرایی، مطلقگرایی در برداشت از وحدت ملی باوجود رنگارنگی و تکثر فرهنگی و قومی تاریخی کشور و عدم نهادینه شدن شهروندمداری، برنامهمداری، قانونمداری و عدالتمحوری در کشور است.