اینکه یک اهلسنت در استانی که حتی یک بومی اهلسنت ندارد میتواند به ریاست دانشکدهای برسد، نشانۀ این است که انتصاب شایستگان اهلسنت «خط قرمز» نبوده و نیست.
چند روز پیش پيام تبريك حضرت شیخالاسلام مولانا عبدالحمید به نخستوزیر پاکستان در قالب نامهای انتشار يافت. در میان موارد مهم مختلفی که در نامه مطرح فرموده بودند توصیه ایشان به نخستوزیر پاکستان برای نزدیک شدن به احکام شریعت اسلام، واکنشهای متفاوتی در میان فعالان سیاسی و اجتماعی ایجاد کرد.
عمران خان چند روز پس از انتخابش بهعنوان نخستوزیر جدید پاکستان بیشتر اعضای کابینهاش را معرفی کرد. چیدمان کابینه شگفتآور نبود؛ در این کابینه خبری از چهرههای جدید یا کمترشناختهشده نیست. شعار عمران خان «نیا پاکستان/پاکستانِ نو» است؛ گویا جناب خان تلاش دارد به کمک چهرههای قدیمی شعار پاکستانِ نو را عملی کند.
انتخابات عمومی اخیر در پاکستان که سوم مرداد برگزار شد، یکی از عجیبترین و پرمناقشهترین انتخابات تاریخ این کشور اسلامی بود. دو ایالت «خیبرپختونخوا» و «بلوچستان» از پایگاههای اجتماعی قدرتمند احزاب مذهبی و در عین حال زادگاه احزاب ملیگرای بلوچ و پشتون در پاکستان محسوب میشوند، اما در سالهای اخیر اقبال مردم در این ایالتها به احزاب غیرمذهبی و مرکزگرا بیشتر شده است.
پیروزی چشمگیر عمرانخان برای پاکستانیها غافلگیرکننده نبود؛ او از نظر موافقانش مرد اصلاحات است که با فساد اداری و مالی مبارزه میکند و برای رفاه مردم تلاش دارد.
اصل 15 قانون اساسی به صراحت از «آزادی استفاده از زبانهای محلی و تدریس ادبیات آنها در کنار زبان فارسی» سخن گفته است. ظرف انقلاب و مطالبات انباشته مردم ایران در قبل از آن، بسی گشادهتر بود از آنچه امروز برخی آن را خطر و خط قرمز تلقی میکنند.
25 جولای/سوم مرداد روز سرنوشتسازی برای بیش از دویست میلیون پاکستانی است. در این انتخابات تکلیف دولتهای محلی در چهار ایالت بلوچستان، پنجاب، سِند و خیبرپختونخوا نیز مشخص خواهد شد.
باوجود حمایت تام و تمام اهلسنت از حسن روحانی و همراهی مولوی عبدالحمید با وی، آنطور که شایسته و بایسته بود پس از انتخابات با هموطنان اهلسنت رفتار نشد…
سبک زندگی طایفهای و عشیرهای مردم استان و رقابتها، اختلافات و برتریجوییهای ناشی از آن، نگهداری و بکارگیری اسلحه را در برخی طوایف رایج کرده و رواج «سلاح» بجای وفور «قلم» باعث ترويج داشتن اسلحه شده و بهعنوان یک ارزش تلقی شود.
متأسفانه مسئله ساخت مسجد اهلسنت در تهران با توجه به ساختار تکمذهبی حاکمیت و به ظاهر نگرانی از برجستهشدن هویت پیروان مذاهب دیگر، به یک مسئله سیاسی- امنیتی تبدیل شده است؛ درحالیکه حداقل انتظار از یک حاکمیت ولو با ساختار یک مذهب خاص، فراهم کردن بسترهای لازم برای اقامه اولین رکن دین اسلام یعنی «نماز» برای پیروان همه مذاهب است.