سنیآنلاین| مولانا دکتر عبیدالله بادپا، استاد حدیث دارالعلوم زاهدان و دارالعلوم نوبندیان است. ایشان چند سالی است که در ماه شعبان دوره ترجمه و تفسیر قرآن کریم را در دارالعلوم نوبندیان برگزار میکند. برای آشنایی با تاریخچه و اهمیت دورههای ترجمه و تفسیر قرآن کریم، روشهای تفسیر قرآن، تفاسیر مهم برای مطالعه و استفاده از مفاهیم قرآنی و مواردی دیگر گفتوگویی با این عالِم و محقق برجسته انجام شده است که در ادامه میخوانید.
با تشکر فروان بابت وقتی که در اختیارمان گذاشتید. بهعنوان اولین سؤال؛ دورههای ترجمه و تفسیری که برگزار میشوند چه اهمیتی دارند؟
اکثر دورههای تفسیری که در کشور ما رایج هستند در حقیقیت تاریخشان برمیگردد به دورههای تفسیری که چند دهه قبل در کشور پاکستان برگزار میشدند، البته آن دورهها هم در واقع برمیگردند به دورههای سایر علوم و فنون مانند؛ صرف و نحو، منطق و فلسفه که در فرصت تعطیلات برگزار میشدند. از روی همین نیاز احساس کردند که در کنار آن دورهها، دوره تفسیر قرآن هم برگزار شود آنهم با موضوعاتی مانند رد شرک و بدعات و… که بعضی از مسلمانان ناآگاه در برخی مناطق به آنها مبتلا بودهاند. علما احساس میکردند که نیاز است با محوریت قرآن مجید در این موارد آگاهسازی شود، بنابراین این دورهها را دایر کردند.
لذا اهمیت، علت و ضرورت اصلی دورههای تفسیر برمیگردد به نیاز به رفع نقایص که در سایر علوم و فنون هدف ومقصد است، بلکه در فن تفسیر وعلوم قرآنی به مراتب بیشتر است؛ زیرا فهم صحیح قرآن کریم مستثنی از سایر فنون نیست و این سلسله کلاسها ودورههای تفسیری که در کشور و استان ما رواج دارد به همین علت است. و در واقع در راستای هدف اساسی هستند بر گشت بهسوی قرآن مجید برای برون رفت از تمام مشکلات و چالشها و رسیدن به سعادت و آرامش در دنیا و آخرت که هدف ومقصد زندگی هر انسان است.
این دورهها چه تفاوتی با کلاس ترجمه قرآن که در طول سال تحصیلی مدارس دینی برگزار میشوند دارند؟ بعضی از طلاب میگویند ما در کلاس ترجمه قرآن شرکت کردهایم و دیگر نیازی به شرکت در دورههای تفسیر نداریم؟
در طول سال معمولاً به علت فشردگی مواد درسی کمتر میشود روی یک فن، تمرکز کامل داشت؛ همچنین شاید در هر مدرسه استاد ماهری برای هر فن وجود نداشته باشد. از این رو طلاب برای رفع نواقص و رسیدن به کمالات، نیاز مبرم دارند که در تعطیلات به مدارس دیگر سفر کنند و نزد اهل فن و صاحبان تجربه به مهارتاندوزی در آن فن بپردازند. قرآن مجید «اُم العلوم» است، بیشتر نیاز است به آن توجه شود.
تجربه همین را نشان میدهد که ترجمهای که در نصاب درسی مدارس ما خوانده میشود در حد مطلوب نتوانسته است برای فهم قرآن جوابگو باشد. اینکه طلاب ما بتوانند بهعنوان کارشناس مسائل قرآنی به تدریس بپردازند نیازمند تخصص بیشتر است. این کمبود یک کمبود جدی برای فارغالتحصیل مدارس علوم شرعی و دینی محسوب می شود.
به هر حال این دورهها میتوانند از این جهت برای طلاب مفید واقع شوند تا آنها بتوانند کاستیهای خود را در این زمینه جبران کنند. به شرط اینکه در دورهها چنین اهداف و نیازهایی مدنظر اساتید بزرگوار هم باشد.
سند تفسیر شما به چه کسی میرسید؟
بنده رسماً در حلقه درس تفسیر حضرت مولانا منظوراحمد نعمانی دامت برکاتهم شرکت داشتهام. ایشان شاگرد خاص علامه عبدالله درخواستی رحمهالله هستند. اما از علمای متعددی ازجمله حضرت مولانا مفتی محمدحسن لاهوری، حضرت مولانا محمدمیان فیصلآبادی، مولانا زاهد انور شیرکوتی و مولانا زبیراحمد صدیقی اجازۀ ترجمه و تفسیر دارم. همچنین شرف ملاقات و حضور در یک جلسۀ ترجمه و تفسیر شیخالقرآن مولانا عبدالغنی جاجروی رحمهالله را دارم. ضمن اینکه در درس تفسير استاد بزرگوار؛ مولانا شمسالحق رحمهالله که ماه رمضان در مسجد قدیم دارالعلوم کراچی برگزار میشد و نیز در درس قرآن ماه رمضان حضرت مولانا محموداشرف رحمهالله توفیق حضور داشتم.
منهج و روش شما در دوره ترجمه و تفسیر قرآن چیست؟
بنده روش و منهج خاصی ندارم. در واقع منهج و روش بنده در ترجمه و تفسیر قرآن برمیگردد به منهج علمای سلف که در پرتوی کتابهایشان آنها را مطالعه کردهام. همچنین از روش مفسرین معاصر که شرف حضور در کلاس درس آنها حاصل شده است هم استفاده میکنم. بنده معمولا «شیوۀ ترکیبی» را در ترجمه و تفسیر قرآن مجید مدنظر دارم. در این زمینه از تفاسیری همچون «معارفالقرآن» اثر علامه مفتی محمدشفیع عثمانی رحمهالله، تفسیر «بیانالقرآن» مولانا اشرفعلی تهانوی رحمهالله و نیز «تفسیر عثمانی» اثر علامه شبیراحمد عثمانی رحمهالله استفاده میکنم. بیشتر تمرکز بنده از تفاسیر اردو همین تفاسیر هستند و در بعضی موارد از تفسیر مولانا غلامالله خان و تفسیر علامه عبدالماجد دریاآبادی نیز استفاده میکنم. تفسیر علامه دریاآبادی به این دلیل حائز اهمیت است که پیرامون یکی از بحثهای محوری قرآن که خطاب به اهل کتاب است، خیلی جالب و مدلل بحث میکند.
منظور از «تفسیر موضوعی قرآن» چیست و چه اهمیتی دارد؟
برخی از محققین، دانشگاهیان و اهل قلم کتابهایی در اینباره نوشتهاند و تقریبا اینگونه وانمود میکنند که «تفسیر موضوعی» سبک جدید و نوینی است. بنده معتقدم و بلکه بسیاری از علما در کتابهای خود به این موضوع اشاره کردهاند که این روش، سبک جدیدی نیست. البته شاید قبلاً با این اصطلاح و عنوان مطرح نشده است.
در دانشگاه الازهر مصر تقریباً شش یا هفت دهه قبل، علمای محقق آنجا به این فکر افتادند که علوم اسلامی را به سبکی جدید و نوین مانند سبکهای دانشگاهی ارائه دهند تا بیشتر حق تدریس و تعلیم رعایت شده و جذابتر بشود و نسل جدید بهتر بتواند علوم اسلامی را بفهمد. در نتیجه به این ابتکار دست پیدا کردند که قرآن کریم را نیز به سبک نوین و عناوین جدید تفسیر کنند. از آن به بعد اصطلاح «تفسیر موضوعی» رایج شد.
بهطور خلاصه میتوان تفسیر موضوعی قرآن را در سه منهج و شیوه ذکر کرد که مهمترین آنها این است که یک موضوعی مانند موضوع علمی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی یا هر موضوع دیگری را که در جامعه رخ میدهد یا در گذشته رخ داده است انتخاب میکنیم، سپس میرویم به قرآن مجید نگاه میکنیم که قرآن در رابطه با این موضوع در آیات و سورههای مختلف چه فرموده، همهٔ آنها را جمع میکنیم. بهعنوان مثال از موضوعات قدیم میتوان درباره نماز تحقیق کرد که قرآن در رابطه با نماز چه گفته است؟ از فرضیت آن گرفته تا آثار و فواید آن، که در آیات مختلفی آمده است. همه را جمعآوری و عنوانبندی میکنیم. به همین صورت موضوعات دیگری مانند: زکات، روزه، مسائل اخلاقی، بررسی زندگی انبیای گذشته، ادیان سماوی، شیوه حکومتداری اسلامی و… با این روش حق آن موضوع هم ادا میشود و پیرامون آن آیات نیز به تفصیل بحث میشود.
روش دیگر تفسیر موضوعی این است که یک سوره را مورد بحث قرار میهیم. اهداف، مضامین و ربط آن سوره با سورههای ماقبل. این روش میتواند حق آن سوره و محتوایش را ادا کند.
لذا تفسیر موضوعی سبک نوینی نیست، بلکه از قدیم بوده است. حتی علما کتابهایی در این رابطه نوشتهاند. مانند: احکامالقرآن جصاص در مذهب حنفی و أحکامالقران ابنالعربی در مذهب مالکی و احکام القران الکیاالهراسی در مذهب شافعی که همۀ اینها بیشتر آیاتی را مورد بحث و تفسیر قرار دادهاند که درباره احکام فقهی هستند. همچنین کتابهایی مانند امثالالقرآن، المجاز فی القرآن که در این کتابها هم معمولا فقط یک موضوع از زاویۀ خاصی به آن پرداخته شده است. در عصر حاضر نیز همین روش مرسوم است و بعضی خاورشناسان در این زمینه کارهای قابل توجهی انجام دادهاند. به هرحال این روش، فواید زیادی دارد، زیرا همۀ آیات مربوط به یک موضوع در یکجا جمعآوری میشوند.
استاد قاسمی در نشست اختتامیه ترجمه و تفسیر قرآن دارالعلوم نوبندیان بر ضرورت برگزاری دورهها و کلاسهای تفسیری مستقل برای اقشار مختلف تأکید کردند. نظر شما چیست؟
بله. این یک دغدغهٔ بزرگ برای علما است و خیلی ضروری است که دروس قرآنی برای اقشار مختلف برگزار شوند تا بهتر بتوانند از قرآن مجید استفاده کنند، چون قرآن مانند دریایی بیکران است. امروزه بنا بر اوضاع و احوال مختلف جامعه ضرورتها، سلایق و فرصتها متفاوت هستند. از این رو اگر برای اقشار مختلف جامعه؛ برای دانشجویان، کسبه، زنان، عموم مردم و حتی برای طلاب و علما طبق شرایط و مسائل آنها دروس قرآنی برگزار شوند خیلی مفید واقع میشود. متأسفانه برنامههای ما در این زمینه خیلی کمرنگ هستند و هنوز طبق ضرورتها برنامههای خاصی اتخاذ نشده است، درحالیکه اینگونه برنامهها اهمیت و اثرات خاص خودشان را دارند.
مطالعه چه تفاسیری را به طلاب علوم دینی پیشنهاد میکنید؟
بنده شخصاً به طلاب برای مطالعه تفسیر به زبان فارسی «تفسیر کابلی» علامه عثمانی را توصیه میکنم که واقعاً خیلی جامع، بهروز، علمی، صاف و روان است. الحمدلله تفسیرهای مدلل، جامع و علمی دیگری هم نوشته و به زبان فارسی ترجمه شدهاند، مانند؛ معارفالقرآن مفتی محمدشفیع رحمهالله و تبیینالفرقان علامه مولانا محمدعمر سربازی رحمهالله که میشود از آنها بهره وافر برد.
در زبان اردو همانطور که گفتم تفسیر کابلی علامه عثمانی خیلی ادیبانه، فنی، ماهرانه و بینظیر نگاشته شده است. برای کسانی که با زبان اردو آشنایی دارند مطالعه این تفسیر میتواند خیلی مفید باشد. اما کسانی که بیشتر در اردو مهارت دارند جا دارد تفسیر «بیان القرآن» مولانا اشرفعلی تهانوی رحمهالله را مطالعه کنند. بنده نمیتوانم قضاوت کامل بکنم، اما تا حدی که مطالعه و تجربه ناقص بنده است، اکثر نکات و مواردی که در بقیه تفاسیر اردو آمدهاند اساسشان اگر ریشهیابی شوند در بحثهای مختلف؛ توحید، رد شرک، عرفان، فقه، احکام و اخلاق به نوعی معلوم میشود که متأثر و برگرفته از تفسیر «بیان القرآن» هستند.
همچنین مطالعۀ «تفسیر آسان» علامه محمدتقی عثمانی که اخیرا درحال تألیف آن هستند و سه جلد آن به زیور طبع آراسته شده و جلد چهارم آن زیر چاپ است، برای طلاب مفید است. بنده افتخار اجازۀ ترجمه فارسی این تفسیر را دارم. الله تعالی هر چه زودتر این کار را به پایه تکمیل رسانده و به بارگاه خود قبول فرماید.
طلابی که به زبان عربی تسلط دارند نیز حتماً یک تفسیر عربی در لیست مطالعاتی خود داشته باشند. تفاسیر عربی جایگاه ویژۀ خود را دارند و دنیایی دیگراند. میتوان آنها را به سه دسته تقسیم کرد؛ تفاسیر سلف و گذشتگان که بهعنوان تفاسیر متقدمین یاد میشوند، تفاسیر متأخرین که در قرنهای شش، هفت و هشت نوشته شدهاند، و تفاسیر معاصرین که البته نمیشود گفت کاملا معاصر هستند، بلکه تقریبا در دو و سه قرن اخیر نوشته شدهاند.
در خصوص تفاسیر عربی «تفسیر القرآن الکریم» مشهور به «تفسیر ابن کثیر» را به طلاب پیشنهاد میکنم. تفسیر ابن کثیر از بهترین تفسیرهای جامع و مختصر است و حتی شیوههای مختلف تفسیری؛ تفسیر آیات از آیات، تفسیر آیات از روایات در این تفسیر به شکل واضح مشهود است. طلاب میتوانند با مطالعه و تمرکز به منهج تفسیری این کتاب گرانسنگ، به روش علمی و شیوه تفسیری آن آگاهی کامل حاصل کنند.
معمولاً دورههای ترجمه و تفسیر قرآن تا پایان ماه مبارک رمضان ادامه دارند. چه شد که شما این دوره را فقط در ماه شعبان برگزار کردید؟
سؤال بسیار مهمى است، میتواند برای خیلیها جای سؤال باشد. بنده چند سال قبل در دارالعلوم نوبندیان دوره تفسیر قرآن کریم برگزار کردم و تا بیستوهفتم رمضان ادامه داشت و بیشتر با محوریت تفسیر معارفالقرآن تفسیر میکردم. با وجود اينکه صبح و بعدازظهر کلاس داشتیم اما قرآن ختم نشد. بعداً همین مسأله ذهنم را به خود درگیر کرد که نتوانستم درس تفسیر را کامل کنم. تا اینکه بعد از مدتی یک دورۀ کامل هم دایر کردیم و به روش تفسیر مختصر تا بیستوهفتم رمضان ختم شد، اما ضمن اینکه به علت گرمی هوا خیلی اذیت شدیم، مهمتر از آن، نتوانستیم از برکات و فیوضات رمضان به شکل انفرادی بهرۀ کامل ببریم، چون رمضان ماه خودسازی است. البته در ماه مبارک رمضان میتوانيم بهصورت موضوعی يا تخصصی يا بعد از نمازهای صبح و ظهر آيههای منتخب، درس ترجمه و تفسیر داشته باشيم.
بنده معتقدم درس و تدریس در ماه مبارک رمضان هم برای استاد و هم برای شاگردان یکسری مشکلاتی دارد. نه تنها بنده بلکه بسیاری از علمای سلف صالح بر این اعتقاد هستند که رمضان ماه اصلاح و خودسازی است. در این هیچ شکی نیست که درس تفسیر اجر و ثواب خود را دارد؛ اما آنطور که باید و شاید حق درس ادا نمیشود.
از حضرت استاد مولانا مفتى محمدتقی عثمانی حفظهالله و از بعضی دیگر مشایخ منقول است که ماه مبارک رمضان ماهی است که در آن انسان باید بدون واسطه، الله تعالی را عبادت کند و در ماههای دیگر بالواسطه و بلاواسطه میتواند عبادت کند. بلاواسطه معنایش این است که انسان مستقیماً اعمالی را انجام بدهد که «مقصود بالذات» باشند، مثلاً؛ نماز، دعا، تلاوت قرآن و روزه. این نوع عبادتها بلاواسطه نامیده میشوند، و برنامههای علمی و اصلاحی مانند جلسههای درس و تدریس قرآنی یا دیگر علوم و همچنین جلسههای سخنرانی و غیره جزو عبادتهای بالواسطه هستند.
نکته دیگر اینکه بعضی از طلاب عذر میآوردند که ما حافظ هستیم اگر در دوره شرکت کنیم نمیتوانیم نماز تراویح بدهیم؛ نیاز به مرور محفوظات در روز داریم تا شب بتوانیم نماز تراویح امامت کنیم.
بودن این موارد سبب شدند که تصمیم گرفتیم برای رعایت حال طلاب عزیز، این دوره را در ماه شعبان برگزار کنیم و در ادامه پانزده جزء بعدی را إنشاءالله سال آینده میخوانیم.