همۀ آنانی که با منش، افکار، دیدگاهها و نگاهِ اخلاقمدار شیخالاسلام مولانا عبدالحمید، و بهطورکلی با اندیشۀ حاکم در مجموعۀ مسجد مکی و دارالعلوم زاهدان آشنا هستند، بهخوبی میدانند که ادبیات زننده و توهین به دیگران و آرزوی مرگ برای خلقالله، هیچ محلی از اعراب نزد ایشان و مجموعۀ تحت مدیریتشان ندارد. مولانا عبدالحمید در تمام سالهایی که در جایگاه پیشوای مذهبی یا به تعبیر خودشان «پیشنماز» مردم این سامان، خدمت کرده درعین حال که از گفتن سخن حق هیچ ابایی نداشته و در مقابل کژیها تمامقد ایستاده، هیچگاه به کسی توهین نکرده و کلمات نازیبا و خلاف اخلاق علیه کسی بر زبان نیاورده است. دکتر عبدالهادی گمشادزهی از شاگردان قدیمی شیخالاسلام مولانا عبدالحمید، مدتی پیش خیلی زیبا دربارۀ این ویژگی استاد خود نوشت: «مولانا عبدالحمید در نقد عملکردها لحن گزنده و ادبیات توهینآمیزی ندارد. از کلمات زننده هیچگاه استفاده نمیکند. حتی در تصحیح اشتباه شاگردان خویش همواره به ادبیات فاخر و متانت ذاتی خویش وفادار مانده و هیچگاه کلمات نامناسب بر زبان جاری نکرده است. شاید فکر کنید ادعای عجیبی میکنم ولی به جرئت میتوانم بگویم هیچیک از اطرفیان و همکاران ایشان تاکنون کلمۀ نامناسبی از زبان ایشان نشنیده است.»
نکتۀ مهم دیگر اینکه ایشان هیچگاه باب میل فرد یا افراد سخن نگفته و نمیگوید. این نشان انسان مؤمن است که در بیان حق و حقیقت نه از تهدید کسی میهراسد و نه با تعریف و تمجید کسی از خود بیخود میشود. حادثۀ جمعۀ خونین زاهدان که رقم خورد مولانا عبدالحمید بار دیگر ثابت کرد که پای حق و حقیقت و پشت مردمش ایستاده و در این راستا هیچ ترسی به خود راه نمیدهد. نه تهدید کسی لرزه بر اندام ایشان میاندازد و نه تطمیع کسی ایشان را امیدوار میکند.
ایشان درعینحال از همان نخستین جمعۀ پس از حادثه خطاب به نمازگزاران تأکید کرد که امنیت شهر و دیار خود را مهم بدانند. از شعارهای توهینآمیز بپرهیزند و به جای اینکه برای کس یا کسانی آرزوی مرگ و نابودی کنند، ندای حق و آزادی و عدالتخواهی را سر بدهند و به مطالبۀ حقوق خود بپردازند. این روند در تمام جمعههای پس از حادثۀ خونین 8 مهر امسال جریان داشته و شیخالاسلام مولانا عبدالحمید هربار به شکلی از مردم خواسته امنیت را حفظ کنند. جالب است که در طول این مدت ایشان با درک اوضاع روحی و روانی مردم آنها را از اعتراض باز نداشته و با کلماتی که با دقت و بصیرت انتخاب کرده از آنان خواسته اگر حرف و اعتراضی دارند، آن را به شکلی منطقی با شعارهایی که پیامی در آنها باشد و مخاطب خود را به فکر و تأمل وا دارد، مطرح کنند.
امام جمعۀ اهلسنّت زاهدان در توصیهای پس از خطبههای جمعه 19 اسفند 1401 هم با تأکید از مردم خواست که در شعارهای خود دقت کنند. ضرورتی ندارد که حقطلبی و دادخواهی را رها کنند، اما راهش را بروند و مثل خود ایشان که پیشوای مذهبی و پدر دلسوزشان است، در انتخاب کلمات دقت کنند و ضمن سردادن شعار پرمعنای «الله اکبر»، خواستار آزادی زندانیان سیاسی و رسیدگی به جنایت 8 مهر امسال شوند و ندای آزادی و عدالتخواهی بلند کنند. «الله اکبر» شعار همۀ مسلمانان است و نبی مکرّم صلیاللهعلیهوسلم و صحابه رضیاللهعنهم با همین شعار پرمعنا به دیگران فهماندند که اگر شما قدرت دارید، ذاتی هم هست که قدرتش خیلی بیشتر از قدرت شماست. اگر او بخواهد ما ضعیفان را در مقابل شما پیروز میگرداند. این شعار به مردم روحیه میدهد و ترس و هراس را بر اندام بدخواهان میاندازد.
این نکته قابل تأمل است که تمام این موضعگیریها از سوی شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در باب شکل اعتراض مردم و توصیههایی که ایشان از همان نخستین ساعات پس از حادثۀ خونین 8 مهر به معترضان داشته، همه برخاسته از فکر و اعتقاد و نوع نگاه ایشان به شرایط کشور و منطقه بوده و است. ایشان به توهین اعتقادی ندارد. کلمات زننده را نمیپسندد. اعتراض مسالمتآمیز و سردادن شعارهای فاخر و تأثیرگذار را حق مردم میداند.
حضرت شیخالاسلام برای احقاق حقوق مردم حاضر است از خودش هزینه کند، نه اینکه آنها را در معرض خطر قرار بدهد. ایشان با کردار خود نشان داده که اهل معامله و سازش نیست، و هرگز از حقوق مردم عقبنشینی نخواهد کرد. جان کلام اینکه ایشان خیرخواه همه بهویژه مخالفان خود است و برای آنها به جای آرزوی مرگ و نیستی، تمنای نیکروزی و هدایت دارد. اینها نکتههای بارز و مشخصی است که هر دوستدار و ارادتمند واقعی ایشان میداند و میفهمد و براساس همین دایرۀ فکری، ایشان را قضاوت میکند.
دیدگاههای کاربران