مولانا حبیبالرحمان مطهری، دیروز ۱۴ بهمنماه ۱۴۰۱، در مراسم نماز جمعه اهلسنت خواف، با اشاره به نقش اهل سنت در انقلاب ۵۷ و مشارکت آنان در صحنه های مختلف سیاسی بعد از انقلاب، از عدم بکارگیری اهلسنت در مراکز مهم کشور، ایجاد محدودیتهای مذهبی، و اهانت به اماکن دینی و شخصیتهای مورد احترام اهلسنت به شدت انتقاد کرد.
به گزارش سنیآنلاین به نقل از پایگاه اطلاعرسانی احناف خواف، مولانا حبیبالرحمان مطهری اظهار داشت: در بهمن ۱۳۵۷ انقلابی با مشارکت همۀ اقوام، مذاهب و ادیان مختلف، بعد از فشارها و مشکلاتی که در رژیم سابق بود، به رهبری امام خمینی بهوجود آمد و مردم بهخاطر امیدی که داشتند به صحنه آمدند و انقلاب را بهوجود آوردند. مردم امیدوار بودند که اوضاع فرهنگی، دینی، اقتصادی، معیشتی و آزادیهای مشروع آنها بهتر میشود. مردم به این امید انقلاب کردند که اقشار مختلف مردم در ادارۀ این انقلاب سهیم باشند، چون در آن زمان امام خمینی میگفتند: شیعه و سنی با هم برادر و در حقوق برابرند.
ایشان تاکید کرد: اهلسنت در همۀ مراحل انقلاب حضور داشتند. آنها در هشت سال دفاع مقدس، در انتخاباتها بهویژه انتخابات ریاستجمهوری که عموما رأی اهلسنت تعیینکننده بوده است، حضور داشتند، اما متاسفانه در تمام این مراحل، قول و وعده بود اما از عمل و اجرا خبری نبود.
مولانا مطهری افزود: اهلسنت با وعدههای بیشمار روسای جمهور در دوران مختلف به صحنه انتخابات آمدند، اما امروزه در اذهان اهلسنت سوالاتی مطرح میشود که سالها بیجواب مانده است. اهلسنت میگویند: سهم ما نسبت به جمعیت ما در ادارات دولتی کجاست؟ آیا ما در ادارات دولتی سهیم هستیم یا نیستیم؟ سهم ما در ادارات کل استان با توجه به وعدههای رؤسای جمهور کجاست؟ سهم ما اهلسنت در وزارتخانهها کجاست؟ سهم ما در امور بینالمللی و وزارت امور خارجه کجاست؟ سهم ما در نیروهای انتظامی و ارتش کجاست؟ سهم ما در صداوسیما و رسانۀ ملی کجاست؟ اینها سوالاتی هستند که در اذهان اهلسنت تداعی میشوند. در همین شهرستان خواف، اگر ادارات و معادن را بررسی کنیم آیا حقوقها، مزایا و پستها بین افراد بومی و غیربومی عادلانه است؟ آیا دولت و شرکتهایی که از معادن استفاده میکنند، تبعات آن را نیز جبران میکنند؟
اهلسنت نسبت به آینده خود در نظام سیاسی کشور ناامید هستند
مدیر حوزه علمیه احناف خواف در ادامه خاطرنشان کرد: در قانون اساسی آمده است که اهلسنت در مسائل تعلیم و تربیت و مسائل دینی خود آزاد هستند؛ پس چیزی به اسم “ساماندهی مدارس علوم دینی اهلسنت و شورای برنامهریزی” چه معنایی میتواند داشته باشد؟! اگر مسئلۀ نظارت هم مطرح است، باید نظارت، تعریف و مشخص شود. آیا اصحاب مدارس و علمای اهلسنت نمیتوانند مدارس خود را ساماندهی کنند؟!
ایشان در ادامه افزود: آیا در جایی که احتیاج به نماز خواندن است، به خصوص در کلانشهرها مانند: مشهد، فقط به بهانه اینکه نمازخانه در قانون تعریف نشده است و یا به خاطر اینکه اکثر نمازخوانها مهاجرین هستند، میشود از خواندن نماز در نمازخانهها جلوگیری کرد؟! وقتی ما مهاجرین را در کشور خود جای دادیم، آنها هم برای نماز به مکانی احتیاج دارند.
ایشان تاکید کردند: بنده معتقدم که این مسائل به بحث اعتماد برمیگردد که از قرائن و شواهد دانسته میشود که ظاهراً دولت به اهلسنت اعتمادی ندارد. اهلسنت هم میبینند که وقتی بعد از ۴۰ سال در موقع انتخابات، قولها و وعدههایی داده میشود اما از عمل و اجرا خبری نیست، مأیوس میشوند. از اینجهت اهل سنت نگران و گلهمند و نسبت به آینده خود در نظام سیاسی کشور ناامید هستند.
وقتی عدهای نسبت به مساجد و بزرگان گستاخی کنند و کسی جلوی آنان را نگیرد، مردم بیاعتماد میشوند
مولانا حبیبالرحمان مطهری در ادامۀ سخنانش در مراسم نماز جمعه خواف گفت: در دوران انقلاب ۵۷ شعار معروف “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” مطرح میشد و در آن زمان بحث شیعه و سنی مطرح نبود. وقتی مسئولین اعمال سلیقه کنند و کسی جلوی آنان را نگیرد، مردم هم بیاعتماد میشوند. وقتی علمای اهلسنت در کشور خودشان نتوانند با هم ملاقات کنند، این مسئله را انسان چگونه باید توجیه کند؟
خطیب جمعه خواف به اهانتهای اخیر به اماکن مقدس و شخصیتهای مورد احترام اهلسنت اشاره کرد و گفت: وقتی امثال لاریجانی، بروجردی و شریعتمداری (مدیرمسئول روزنامه کیهان) نسبت به شخصیت شیخالاسلام مولانا عبدالحمید (حفظهالله) گستاخی و بیادبی کنند، درحالیکه مولانا عبدالحمید در میان اهلسنت از جایگاه بالایی برخوردارند که تعداد زیادی از برادران اهل تشیع هم به ایشان اعتقاد دارند، اهلسنت چگونه تحمل کنند؟ افرادی مانند لاریجانی که مسجد مکی را «مسجد ضرار» مینامد و میگوید «بوی تعفن» از این مسجد میآید، درحالیکه مسجد محل بندگی و عبادت الله است، پس چطور میشود از چنین جایی بوی تعفن بیاید؟! از طرفی، کسی هم نیست که جلوی این بیادبی و گستاخی را بگیرد. اگر کسی بیاید و این بیادبیها را محکوم کند، باز هم انسان کمی امیدوار میشود، اما متاسفانه میبینیم که کسی نیست جلوی این افراد را بگیرد و گفتههای این افراد را محکوم کند.
ایشان خاطرنشان کرد: مولانا عبدالحمید(حفظهالله)، خیرخواه و دلسوز مردم و نظام هستند و اگر صحبتی هم میکنند، مشکلات مردم را مطرح میکنند. باید به سخنان ایشان گوش کنیم و ببینیم چه میگویند. نباید نسبت به ایشان توهین و بیادبی رخ دهد.
بهجای فشار و بازداشت علما و مردم، به حرف آنان گوش کنید و دنبال حل مشکلات باشید
مولانا حبیبالرحمان مطهری در ادامه اظهار داشت: مردم ایران مردم خوبی هستند. آنها معاند و دشمن نیستند. اما اوضاع معیشتی و مسکن و… آنها را وادار کرده است که حرفی بزنند و صحبتی مطرح کنند. پس بهجای فشار و بازداشت، بیایید حرف مردم را گوش کنید و به فکر اصلاح امور باشید.
ایشان در ادامه تصریح کرد: ما از دولتمردان و مسئولین این را تقاضا میکنیم و به آنها میگوییم بهجای اینکه فشار، بازداشت و یا حصر خانگی علما در دستور کار باشد، یا بهجای اینکه مردم بازداشت شوند، بیایید حرف مردم را گوش کنید بیایید وضع اقتصاد و معیشت را درست کنید. مدتی قبل آقای رئیسی گفته بود که من مشکلات مردم را «درک» میکنم، بهجای درک، دنبال حل مشکلات باشید. اگر شما به دنبال این مسائل باشید، آرامش و رضایتمندی مردم هم بهوجود میآید.
ایشان افزودند: علمای شهرستان اعم از امامجمعه اهلسنت خواف و دیگر اساتید حوزه، این مسائل را در همین تریبون بیان کردهاند. دولتمردان نباید ناراحت شوند و فشار ایجاد کنند، زیرا علما مطالبات مردمی را بیان میکنند و در تریبون نماز جمعه هم باید مشکلات مردم گفته شود.
«ثبات قول و عمل»، «اجرای عدالت» و «بکارگیری افراد متخصص» باعث اعتماد بین مردم و حکومت میشود
مولانا مطهری در ادامه به تاثیر «اجرای عدالت» و «استفاده از افراد متخصص» در ایجاد «اعتماد» بین مردم و حاکمیت اشاره کرد و گفت: یکی از مسائل و عناصری که میتواند اعتماد و حُسنظن ایجاد کند، ثبات قول و عمل، بهویژه در گفتار و کردار حاکمان و مسئولین نسبت به مردم است. اگر قول و وعده باشد اما عمل نباشد یا گفتهها و تعهدات دادهشده اجرا نشوند، این رفتار باعث بیاعتمادی بین مردم و حاکمیت خواهد شد.
ایشان ادامه داد: دومین عنصری که برای اعتمادسازی وجود دارد اجرای عدالت و عدم تبعیض بین مردم است که اگر مردم احساس کنند برابری و مساوات بین مردم اجرا میشود، احساس آرامش میکنند، اما اگر برعکس باشد سوءظن و بیاعتمادی بهوجود میآید. غمخواری برای مردم و منافع ملت یکی از راههای اعتمادسازی است. اگر مردم ببینند که مسئولین غمخوار آنها هستند و منافع ملت در نظر گرفته میشود، سرمایههای کشور ضایع نمیشود و در جای دیگر مصرف نمیشود، مردم سیر باشند و گرسنه نباشند، مردم دلگرم میشوند. اما اگر غیر از این باشد، بیاعتمادی و بدگمانی بهوجود خواهد آمد.
مدیر حوزه علمیه احناف خواف افزود: چهارمین مسئلهای که باعث اعتمادسازی میشود، کارگرفتن از افراد متخصص و کارآمد در ادارات و وزارتخانههاست. باید کسی که متخصص است در رأس یک اداره و وزارتخانه قرار بگیرد. افراد غیرمتخصص کارهایی انجام میدهند که بیاعتمادی بهوجود میآورد.
دیدگاههای کاربران