امروز :پنجشنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳

مسجد ضرار یا تفکر ضرار؟

مسجد ضرار یا تفکر ضرار؟

ضرار به معنای ضرر و زیان، و در صدر اسلام به مکانی به‌ظاهر مسجد اطلاق شد که تفکر نفاق و تفرقه را بنا نهاد و به‌وسیلۀ وحی چهرۀ واقعی‌اش برملا شد. شاید این اولین بار در تاریخ باشد که مسجدی ضرار نامیده می‌شود که فقط ندای عدالت‌خواهی، آزادی‌خواهی، رفع تبعیض، اصلاحات خیرخواهانه برای همه از هر قومیت و مذهبی از آن بلند است؛ آن‌هم نه از جانب خدا و پیامبر و حتی یک عالم آشنا به دین، بلکه این اتهام توهین‌آمیز از جانب یک سیاسی شکست‌خورده و مطرود و متهم به اختلاس و فساد مطرح شده و توسط یک چهرۀ مطرود و مفسد دیگر تائید شده است! سجدی که در سال ۱۳۵۳ توسط عالمی باتقوا بنا نهاده شده و اکنون نیز یکی از باتقواترین عالمان دینی جهان اسلام در محراب آن ایستاده است و سخنان برحق او، او را در دل‌های همۀ مسلمانان و حتی غیرمسلمانان حق‌طلب و آزاده جای داده است.
مسجد جامع مکی زاهدان برای قوم بلوچ و جامعۀ اهل سنت که متأسفانه فاقد هرگونه حزب سیاسی در داخل کشور هستند، م یک مرکز مذهبی و هم یک سکو رای بیان مطالبات مردمی است. این مسجد در جریانات سیاسی کشور بعد از انقلاب نقشی اساسی داشته است. این مرکز بزرگ علمی و اجتماعی همۀ جناح‌های سیاسی را برای رسیدن به عدالت و رفع تبعیض قومی و مذهبی آزموده است، اما متأسفانه همۀ وعده‌های این جناح‌ها شعار و سرابی بیش نبود و هدفشان فقط سیدن به قدرت بود. بعد از چهل‌وچهار سال از انقلاب، امروز مسجد مکی مرکزی شده است برای عدالت‌خواهی و مطالبه‌گری مدنی، آن‌هم نه‌تنها برای قوم بلوچ و جامعۀ اهل سنت، بلکه برای همۀ ایرانیان فارغ از قومیت و مذهب‌شان؛ امری که آن را در کانون توجه جهانیان قرار داده است. همین توجه جهانی، جناح تمامیت‌خواه را برآشفته است تا با هجمه و تهدید مسجد مکی را به سکوت وادارد.
اگر ضرار به مفهوم ضرر و زیان باشد موجب نفاق و تفرقه بین مسلمانان و ایرانیان شود، با اطمینان می‌توان گفت که مصداق بارز ضرار، تفکری افراطی است که به عدالت، رعایت حقوق بشر و شهروندی پایبند نیست و هرگونه مطالبه‌گری مدنی و عدالت‌خواهی را برنمی‌تابد، مسلمانان اهل سنت را خودی نمی‌داند و آنها را از بسیاری از حقوق شهروندی محروم ساخته و حتی تحمل یک مسجد برای اهل سنت را در پایتخت ندارد. این به کنار، حال اندک نمازخانه‌هایی را که در تهران و مشهد هستند تحت فشار گذاشته و بسیاری را تعطیل کرده است. همین تفکر در بسیاری از امور مذهبی اهل سنت محدودیت ایجاد می‌کند. ضرار تفکری‌ست که عملکردش به زیان وحدت ملی و وحدت اسلامی است. ضرار تفکری‌ست که شعار وحدت اسلامی می‌دهد، ولی خلاف آن عمل می‌کند. ضرار تفکری‌ست که گفتمان و مطالبه‌گری مدنی را برنمی‌تابد تا خشونت و ترور در جامعه رشد کند. ضرار تفکری‌ست که هرگونه صدای عدالت‌خواهی و مطالبه‌گری مدنی را ‌به بیگانگان نسبت می‌دهد و با تهدید و هجمه آن را سرکوب می‌کند.
مسجدی که عدالت، آزادی، برابری انسان‌ها و رعایت حقوق شهروندی و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه را مطرح می‌کند و در پی تغییرات مثبت در جامعه است، «ضرار» نیست. ضرار در تفکری‌ست که همه‌چیز را بر اساس تفکر و عقیدۀ خود درست می‌داند و انحصارطلبی و تمامیت‌خواهی اساس کار اوست. ضرار تفکری‌ست که‌ موجب فرار مغزها می‌شود تا کشور به توسعه نرسد. ضرار تفکری‌ست که در غنی‌ترین کشور از نظر منابع و ثروت خدادادی، ملت را به زیر فقر برده است. ضرار تفکری‌ست که یک کشوری اسلامی را در فساد و اختلاس و رانت در دنیا در صدر فهرست نشانده است. ضرار تفکری‌ست که نمی‌خواهد صدای مردم را بشنود و هرگونه صدای مخالف خود را یا دشمن می‌پندارد یا عامل دشمن می‌داند. ضرار هر روز از زبان و قلم یکی بیان می‌شود و جامعه را بیشتر ملتهب می‌کند؛ زمینه را برای تفرقه و اختلاف بین اقوام و مذاهب ایرانی بیشتر و بیشتر فراهم می‌کند. ضرار را باید در تفکر لاریجانی‌ها، بروجردی‌ها، روزنامۀ‌ کیهان و جوان، و سایت مشرق‌نیوز و…. جستجو کرد.
تفکر ضرار منافع ملی، وحدت ملی، وحدت اسلامی و آیندۀ ایران را هدف قرار داده است و با فرافکنی، ضرار را به مکی و خیرخواه‌ترین ایرانی یعنی مولانا عبدالحمید نسبت می‌دهد. متأسفانه کسی نیست که شتر بی‌مهار تفکر ضرار را کنترل و یا اندکی تعدیل کند.


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید