در فرایند گذار و جابهجایی نسلها و انتقال خواستها، آرزوها، مطالبات و قدرت از نسلی به نسل دیگر، وجود سرمایههای اجتماعی و شخصیتهای برخاسته از متن مردم، آشنا با شرایط و دردها و آلام مردم، نکتهبین در شناخت چالشهای جامعه و البته شجاع و توانا در تحلیل و بیان خواستهای بهحق مردم، مورد احترام و مورد وثوق و مراجعه مردم که دلسوزی و دلبستگیشان به مردم و مصالح ایشان در طی زمان به اثبات رسیده باشد، امری انکارناپذیر است.
جامعه ایرانی- خواه کسی بپذیرد یا نپذیرد، خوشش بیاید یا نیاید- به سرعت در مسیر تغییر و دگرگونی قرار دارد و اینک پس از گذشت قریب نیم قرن از ظهور انقلاب اسلامی، بیشتر از هر زمانی محتاج بازنگری و اقدام عاقلانه در جهت پاسخگویی به خواستها و مطالبات نسلهای پس از انقلاب است.
راه دوری نرویم؛ سرعت و شدت تغییرات را نهفقط از راه واکاویهای عمیق اجتماعی بلکه از تغییرات مستمر و مکرر سریعی که در گوشیهایمان رخ داده است میتوان مشاهده کرد. کسانی که بهسان کبک سر زیر برف فرو بردهاند لازم است اندکی واقعبین باشند. فرزندانمان و بیشتر از آنان نوههایمان بسی بیشتر از تفاوت گوشی نوکیای نسل اول با آخرین مدل گوشی اپل با ما و اندیشهها و سلایقمان فاصله دارند. به خود بیاییم، دستکم در حد تغییرات همین گوشیها برای تغییرات ذهن و خواستهها و سلایق این نسلهای بعد از خود احترام قایل شویم. بگذارید صادقانه بگویم اگر ما با میل و رغبت خود تغییرات را نپذیریم جبر اجتماعی تغییرات را در حلقمان فرو خواهد کرد!
اکنون بیش از سه ماه از اعتراضات نسلهای جوان و با نقشآفرینی پررنگ زنان و دختران هممیهن میگذرد. سکوت و گاه دهنکجی مسئولان نظام به معترضان، بر پیچیدگی و روند درمانناپذیرکردن دردها افزوده است. به دلایل تاریخی و البته وجود تبعیضات ناروای چهار دهه علیه جوامع کرد و بلوچ، شدت اعتراضات و عکسالعمل ماموران دولتی در مناطقی چون بلوچستان و کردستان بیشتر از سایر شهرهای کشور بوده است.
در اینمیان بودند و هستند شخصیتهای خوشنام با درایت و خیرخواهی که کوشیدند و میکوشند از شدت جراحات کاسته و با سخنان واقعبینانه و دلسوزانه مسئولان نظام را به مدارا با معترضان و معترضان را به خودداری از رفتارهای غیرمدنی واداشته و در نهایت راهی برای گفتگو و گامنهادن در مسیر تامین مسالمتآمیز مطالبات پیدا کنند.
مولوی عبدالحمید اگر نبود، شاید در پی جنایاتی که در دو مرحله در زاهدان رخ داد اوضاع استان غیرقابل کنترل شده و صدمات جبرانناپذیرتری وارد میشد. وی از همان ابتدا با درایت و تدبیر مصلحانه کوشید طرفین را به دوری از خشونت فراخوانَد و مانع ایجاد زنجیرۀ مرگبار انتقام شود. سخنان حکیمانۀ این انسان دردمند بهویژه خطبههای نماز جمعه دوم دیماه میتوانست و میتواند زنگ خطری هشیارکننده برای مسئولان نظام باشد. تکتک واژگان این انسان صلحجو حامل حکمتهای خداپسندانه است.
کاک حسن امینی از شخصیتهای نامدار، خوشنام، باثبات در دفاع از حق و عدالت، با پیشینه پنجاه سال مبارزه در کردستان در بزنگاههای تاریخی همواره در کنار مردم و بهعنوان حامی مردم به تریبونی برای بیان خواستهای مردم ستمدیده کردستان تبدیل شده است. عملکرد چهار دهه ایشان پس از برخوردهای نظام به همفکران ایشان گویای خیرخواهی ایشان و دوری از هرگونه رفتاری بوده است که بر دوش مردم و حکومت هزینههای جبرانناپذیر تحمیل کند. به راستی اگر حکمت و تدبیر عاقلانهای وجود میداشت مسئولان میبایست همواره قدردان و سپاسگزار نقشآفرینی آمیخته با رفتار مدنی این انسان شریف باشند.
صاحب این قلم بهعنوان یکی از کنشگران چهار دهه اخیر در غرب کشور هرگز به یاد ندارد در برابر وقایع دردناک و گرفتاریهای چهار دهه اخیر بین مردم کردستان و حکومت انقلابی، سخنی از سر انتقام و یا خصومت با مردم و مصالح ملی ایرانیان بر زبانش جاری شده باشد.👇🏽
در حوادث اخیر نیز از همان ابتدا از مسئولان خواست مسئولیت اتفاقی که برای خانم مهسا امینی افتاده است را بپذیرند و ضمن عذرخواهی از مردم و دلجویی از خانواده آن مرحوم، مسببان را معرفی و محاکمه و ریشههای چنین اتفاقات ناگواری را بسوزانند که متاسفانه لجبازیهای مسئولان هر روز بر وخامت اوضاع افزود و هنوز هم پس از گذشت بیش از سه ماه، امیدی بر ختمبهخیرشدن این اعتراضات نیست، اما همچنان کاک حسن و جمع کثیری از علما و شخصیتهای مذهبی کردستان پیگیر مطالبات مردم بوده و از حکومت میخواهند پذیرای تغییرات اجتنابناپذیر باشند و بیش از این بر ملت ایران و مردمان ستمدیده کردستان و بلوچستان هزینهها و خسارات انسانی و مادی بار نکنند.
بهعنوان فردی که سالها دلبسته و دلخوش به تحقق آرمانهای انقلاب ۵۷ بودهام و پس از عبور از اندیشه انقلابیگری، بیش از بیستوپنج سال به فعالیتهای اصلاحطلبانه ناکام پرداختهام، امروز در کمال ناامیدی از اراده مسئولان نظام برای اصلاح روشها و ساختار حکمرانی، اما باز در سایه کورسویی از امید برای چندمین بار از مسئولان نظام میخواهم تا دیر نشده دست از لجبازی برداشته و به خواست مردم که اَعمال تغییرات اساسی در نحوه حکمرانی است گردن نهند و در جهت تامین خواستهای نسلهای جدید برآیند.
در این میان پیشنهاد میکنم برای پرکردن خلا گفتگو بین حکومت و معترضان مناطق بلوچستان و کردستان که هیچ روزنهای برای گشودن آن بهچشم نمیخورد، بهمنظور گشودن راه گفتگو شخصیتهای معتمد و مورد احترام مردم همچون مولوی عبدالحمید و کاک حسن امینی و سایر دلسوزان ملت و کشور- اعم از نخبگان سیاسی، اساتید دانشگاهها، معلمان و علما و معتمدان محلی- را طرف گفتوگو قرار داده تا با انتقال واقعبینانۀ مطالبات مردم راههایی برای جلب رضایت ایشان فراهم آید.
اجازه بدهید به سخنان مهربانانه و وطندوستانه مرحوم مهندس بازرگان اشاره کنم که در سالهای آخر رژیم پهلوی به مدیران ارشد آن نظام گفت: بیمهری به انسانهای مسالمتجوی حقطلب، شما را با کسانی مواجه خواهد کرد که زبان مسالمت بهکار نخواهند برد.
به نقل از: پایگاه خبری تحلیلی «صبح ما»