جناح تندروی حامی جمهوری اسلامی برای برهمزدن وحدت مردم ایران همیشه مولوی عبدالحمید را هدف قرار داده است و این اتفاق جدیدی نیست. حتی وقتی مولوی عبدالحمید برای آزادی مرزبانهای ایرانی وساطت کرد و چهار مرزبان را آزاد کرد، این تندروها گفتند لابد مولوی از خود آن تروریستها بوده که توانسته آزادشان کند. این حملهها در روزهای گذشته هم وجود داشته است، اما به ناگاه از جمعه گذشته (۱۳ آبان) شدت بیشتری گرفته است و نگاهی به مطالب منتشرشده علیه مولوی در این مدت نشان میدهد که آتش اصلی را مطالبۀ رفراندوم در دل حامیان حکومت انداخته است و ترس آنها بیشتر از همه از این است که این مطالبه به اجرا دربیاید. ازاینرو دست به هر اتهام و فرافکنی میزنند.
اخیرا پس از درخواست امام جمعه اهلسنت زاهدان برای برگزاری رفراندوم، کلیپی از سخنان حسن رحیمپور ازغدی در شبکههای اجتماعی جریان تندروی حامی حکومت وایرال شده است. ازغدی در این کلیپ بر سر مردم منت میگذارد که هیچ رژیمی در جهان خودش را به رفراندوم نگذاشته است و هیچ کشوری هم قانون اساسیاش را به رأی نگذاشته است. اما آیا واقعا رفراندوم چنین امر کمنظیری در دنیاست و نظامهای سیاسی کشورها هرگز خود یا قانون اساسیشان را به رأی نمیگذارند؟ یا اینکه مدافعان جمهوری اسلامی مخاطبان سخنان خود را، که غالبا همطیفیهای خودشان هستند، جاهل فرض کردهاند؟
رفراندوم؛ یک اتفاق کاملا عادی در دموکراسیهای جهان
کشورهای دموکراتیک دنیا بارها در مواردی که تصمیمگیری برای سرنوشت همه مردم در میان بوده، رفراندوم برگزار کردهاند و نه فقط مواردی مانند قانون اساسی را از این شمول خارج نکردهاند که حتی مسائل جدیتری مثل استقلال خود را هم به رفراندوم گذاشتهاند تا این مردم باشند که با پاسخ آری یا خیر خود سرنوشت خود را رقم میزنند.
برخلاف گفتههای آقای ازغدی درباره به رأینگذاشتن قانون اساسی در کشورهای جهان، ایتالیا در سال ۲۰۱۶ برای تغییر کلی قانون اساسی خود رفراندوم برگزار کرد تا مردم به تغییر ۴۷ ماده قانون اساسی این کشور رأی بدهند. در این رفراندوم ۶۵.۴۷ درصد مردم ایتالیا مشارکت کردند و ۵۹.۱۲ درصد آنها رأی «نه» دادند. در نتیجه، نخستوزیر این کشور هم که در انتخابات شکست خورده بود، استعفا داد.
قزاقستان نیز در سال جاری میلادی و پس از اعتراضات مردم این کشور رفراندومی برای قانون اساسی برگزار کرد و بر اساس نتایج آن رفراندوم، سلطان نظربایف ۸۱ ساله جایگاه «رهبر ملت» را از دست داد.
دو سال پیش از آن هم اسکاتلند برای استقلال از بریتانیا رفراندوم برگزار کرد و وقتی بیش از ۵۵ درصد رأیدهندگان خواستند که جزوی از بریتانیا باقی بمانند، خواسته آنها اجابت شد.
خود بریتانیا هم در سال ۲۰۱۶ رفراندوم برگزیت را برای خروج از اتحادیه اروپا برگزار کرد. جالب آنکه نتیجه رفراندوم در این کشور التزام حقوقی نداشت اما باز به خواسته مردم احترام گذاشته شد.
ترکیه نیز در سال ۲۰۱۶ رفراندومی برگزار کرد و بر اساس نتایج آن، نظام سیاسی کشور خود را از نخستوزیری به ریاستی تغییر داد.
حتی در موارد بسیار جزئیتر از اینها هم کشورهای دموکراتیک دنیا بارها نظر ملت خود را جویا شدهاند. سوئد در ۲۰۱۳ استفاده از واحد پول مشترک «یورو» را به رأی گذاشته و سوئیس برای اعمال محدودیت مهاجرت از کشورهای عضو اتحادیه اروپا رفراندوم برگزار کرده است. جالب آنکه این کشور حتی برای مواردی مانند اصلاح قانون اهدای عضو و اجبار شبکههایی مانند نتفلیکس به پرداخت بخشی از درآمدشان به فیلمسازان محلی این کشور هم رفراندوم برگزار کرده است. این کشور به برگزاری رفراندوم شهره است و عجیب است که کسی چون رحیمپور ازغدی که او را «استاد» میخوانند، از این هم بیاطلاع باشد که نظام سیاسی سوئیس ترکیبی از دموکراسی مستقیم (رفراندوم) و غیرمستقیم است و این کشور حتی برای قانونگذاری بریدن شاخ بز هم رفراندوم برگزار میکند. در قانون اساسی سوئیس هم برای تغییرات در این قانون سه راه پیشبینی شده که هر سه به رفراندوم ختم میشود. راه اول این است که هرگاه در مجلس قانونگذاری درباره تجدیدنظر، اعم از تجدیدنظر کلی یا جزئی، اتفاقنظر داشته باشند، در این صورت تغییرات را تدوین و تصویب کرده و به رفراندوم میگذارند. اگر در رفراندوم اکثریت ملت و اکثریت کانتونها (ایالتها) طرح مصوبه مجلس را تأیید کردند، طرح مذکور قانون اساسی میشود. بر اساس راه دوم، هرگاه یکی از دو مجلس موافق تجدیدنظر (کلی یا جزئی) باشد و مجلسی دیگر مخالف آن، دراینحال موضوع (اصل لزوم تجدیدنظر) به رفراندوم گذارده میشود، اگر مردم رای به تجدیدنظر یا اصلاح پیشنهادی دادند، در این صورت مجلسین منحل و انتخابات جدیدی برای انتخاب نمایندگان در مجلس فدرال به عمل میآید و مجلس جدید تغییرات پیشنهادی را تصویب و سپس به رفراندوم ملت و کانتونها میگذارند. بر اساس راه سوم، خود مردم هم میتوانند تقاضای تغییر قانون اساسی را هم به صورت کلی و هم به صورت جزئی بدهند و کافیست تنها ۵۰ هزار نفر از جمعیت ۸.۵ میلیونی این کشور چنین تقاضایی را مطرح کنند.
حتی کشورهایی که با جنگ منطقهای را به تصرف خود درآوردهاند هم برای مشروعیتدادن به کار خود رفراندومهای نمایشی برگزار کردهاند. مثلا روسیه برای الحاق خاک کریمه در ۲۰۱۴ و الحاق مناطقی دیگر از اوکراین به خاک خود در سال جاری، رفراندومهایی نمایشی برگزار کرد و علت تأکید مولوی عبدالحمید بر نظارت بینالمللی نیز جلوگیری از چنین شائبههایی بوده است.
چرا رفراندوم برای مدافعان نظام ترسناک است؟
حتی در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز به امکان برگزاری رفراندوم تصریح شده است. اصل ۵۹ قانونی اساسی جمهوری اسلامی ایران تصریح دارد که در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. این اصل درخواست مراجعه به آراء عمومی را منوط به تصویب دوسوم مجموع نمایندگان مجلس کرده است.
در این اصل و دیگر اصول مربوط به رفراندوم در قانون اساسی، هیچ محدودیت زمانی هم تعیین نشده و هرگز گفته نشده که نمیشود هر سی یا چهل سال یک رفراندوم برگزار کرد، اما آخرین رفراندوم در ایران سال ۱۳۶۸ برگزار شده و بعد از آن با وجود تغییرات گسترده نسلی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هرگز این امکان به مردم داده نشده که در یک رفراندوم آزاد، رأی خود را چه له و چه علیه حاکمیت باشد، ابراز کنند. هربار هم سخن از این مطالبه باشد یا مطالبهکنندگان این درخواست با هجوم تهمتها مواجه میشوند و یا حضور نمایشی طرفداران حاکمیت در خیابانها برای تظاهرات علیه معترضان را نشان میدهند و میگویند این هم رفراندوم ما و مشخص نیست که اگر طرفداران حکومت تا به این حد به حقانیت و مشروعیت خود باور دارند، برای یکبار هم که شده تن به برگزاری رفراندوم نمیدهند تا مخالفان خود را روسیاه کنند و به جهان نشان بدهند که معترضان کمشمارند و عددی نیستند. وقتی چنین اتفاقی نمیافتد و به عوض آن، مطالبهگران رفراندوم مورد حمله قرار میگیرند، مردم هم گمان میکنند شاید واقعا ترسی از این وجود دارد که نکند مدافعان نظام واقعا از اکثریت افتاده باشند.
در جهان امروز نظامهای سیاسی یا به واسطه دموکراسی و مراجعه به آرای مردمی بر سر پا میمانند و یا به واسطه سرکوب معترضان و تجربه تاریخ نشان داده که این روش دوم، که در حال حاضر در ایران برگزیده شده، به مرور کارآیی خود را از دست داده و به ضد خود عمل میکند. بنابراین مدافعان نظام موجود بهتر است به جای حمله به مطالبهگران و اظهارنظرهایی که پرتبودن آنها را از وقایع جهان امروز عیان میکند، یکبار برای همیشه تن به واقعیت و خواسته مردم بدهند و نتیجه یک رفراندوم آزاد را چه له چه علیهشان بود، بپذیرند.
دیدگاههای کاربران