امروز :سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳

آزادی انتقاد؛ معیار جامعه عقلانی و سنجش‌گر

آزادی انتقاد؛ معیار جامعه عقلانی و سنجش‌گر

«انتقاد» را باید از لوازم سنجش‌گری مستمر جامعه و ضامن داوری مردم و روشنفکران و کمک به شناخت و برچیدن بدی‌ها و شرها و حذف خطاها در نظر گرفت؛ فقدان انتقاد و بسته‌بودن درهای نقد، پرسش‌گری را که از ویژگی‌های یک جامعه باز و پویاست، می‎بندد و خود را جایگزین آن می‌سازد.
شاید یکی از برجسته‌ترین نظریات درباره انتقاد را «کارل پوپر» در کتاب «جامعه باز» مطرح می‌کند؛ او بر این باور است که انتقاد را می‌توان به دو نوع تقسیم کرد:
1-«انتقاد دوستانه» یا دموکراتیک که آن را جان دموکراسی می‌داند.
2-«انتقاد توتالیتری» که زمینه انسداد و برچیدن نقد را فراهم می‌سازد.
او بین این دو نوع انتقاد، فرق بنیادی و اساسی قائل بوده و بر این باور است که «انتقاد دوستانه» در تحکیم دیدگاه مردم نقش اساسی دارد؛ اما انتقادی که بر پایه سنجش‌گری نباشد، می‌تواند راه نقد آزاد را مسدود کند. او همچنین انتقاد دوستانه را ویژگی جامعه باز و انتقاد غیردوستانه را از ویژگی‌های جامعه بسته می‌داند؛ جامعه‌ای که معمولاً مجاری انتقاد به‌ویژه انتقادهای جدی را مسدود کرده، و منتقد را از آزادی انتقاد محروم می‌سازد.
براین اساس، شایسته آن است که همواره فضای نقد، پرسش‌گری و سنجش‌گری در جامعه باز باشد تا روشنفکران بتوانند سیاست‌ها، عملکرد و برنامه‌ها را مدام در بوته نقد قرار داده و با بازنمایی ضعف‌ها و انحراف‌ها، امکان اصلاح آنها را مهیا کنند. بسته‌بودن فضای نقد، راه رشد و تعالی و امکان بهبود کاوی را می‌بندد؛ این به معنای حذف پرسش‌گری و بستن راه اندازه‌گیری عقلانیت در جامعه خواهد بود.
لذا، شایسته آن است راه را برای انتقاد هموار کرد و گوش‌ها را برای شنیدن آنها تیزتر ساخت و آگاه بود که هرگونه مسدودیت راه نقد، ما را به انجماد و سکون رهنمون می‌سازد.
اما اگر فضای نقد را توسعه بخشیم، در این‌صورت، آنچه به عنوان یک ارزش، خودنمایی خواهد کرد، تکریم نقد و تقدیر از منتقد است، منتقدی که انتقاد را بیان قوت‌ها و ضعف‌ها می‌داند و با فرهنگ نقد آشناست.
متأسفانه در جامعه ما، نقدها، یک‌سویه و معطوف به نقاط ضعف است و کمتر به نقاط قوت احتمالی پرداخته می‌شود، و از طرف دیگر فرهنگ نقدپذیری، ضعیف و مدارا و سعه‌صدر در برابر انتقاد در حد بسیار پایین قرار دارد و افراد انتقاد از خود را بر نمی‌تابند و شاید آن را نشانه ضعف و غیرقابل جبران ارزیابی می‌کنند، درحالی‌که اگر بپذیریم که هیچ یک از ما مصون از خطا و ضعف نیستیم، آن‌گاه به سهولت آن را می‌پذیریم و البته منتقد نیز باید نقد را در یک بستر توأم با احترام و معطوف به رفع نقاط ضعف مطرح کند و به نقد اندیشه بپردازد تا تضعیف صاحب اندیشه.
امید آنکه در جامعه ما که یک جامعه اسلامی است و نقد را «هدیه»ای از طرف یک مومن به مومن دیگر تلقی می‌کند؛ خطاپذیری و پذیرش نقد به‌عنوان یک هدیه ارزشمند که می‌تواند یک سیاست را از شکست نجات دهد فرض شود و از طرف دیگر، آن را به عنوان یک حق شهروندی در نقد قدرت به رسمیت بشناسد؛ بی‌تردید، باز بودن مسیر انتقاد است که می‌تواند اصلاح دائمی را به ارمغان آورد و معرفت علمی را مدام در تیررس بازنگری و بهبود دائمی قرار دهد و حذف انتقادی خطاها به عنوان یک استراتژی بهبود و تعالی مدنظر قرار گیرد.

به نقل از: روزنامه «آرمان امروز»- یکشنبه 2 مرداد 1401


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید