14 تیر در تقویم رسمی به نام «روز قلم» نامگذاری شده. فارغ از ابهامات و حاشیههای انتخاب این روز به این نام و به این بهانه، چند نکتهای را میتوان درباره قلم و اهل قلم نوشت. البته منظور «قلم گوسفندی» نیست، با اینکه این قلم هم مهم است. اگر قلم فرهنگ و هنر، سیراب روح و جان است آن قلم هم سیرابگر جان و جسم است، اما زمانی که ارزش قلم گوسفندی از قلم نوشتاری بیشتر شد زنگ خطری است که هر دانندهای را کفایت میکند.
قلم هم محدود به قلم نوشتار و خلق کلمه و جمله نیست و قلمموی نقاشی و مجسمهسازی و همۀ ابزارهای خلق اثر در دنیای فرهنگ و هنر، «قلم»اند.
به مناسبت روز قلم میتوان گفت:
1- مهمترین نیاز اهل قلم، آزادی در خلق و انتشار است. اگر این نیاز پاسخ نیابد با هیچ چیز دیگری نمیتوان آن را جایگزین کرد. بزرگترین خدمت به اهل قلم، بالابردن سقف تحمل در برابر آنها و آثارشان و افزایش دایره آزادی در مسیر خلق تا انتشار است.
همانگونه که سخنگفتنِ عادی نیازی به اجازه و بررسی دیگری ندارد، خلق و انتشار آثار اهل قلم هم نیازمند هیچ ایستبازرسی ندارد که بزرگترین و بهترین بررسی، ذهن و وجهه و اعتبار خالق است. علاوه بر این، نقد و بررسی منتقدان به مراتب تاثیرگذارتر از بررسیهای پیش از انتشار است.
البته به مدد فناوریهای نو ارتباطی، اهل قلم هم از تنگنای بنبست خارج شدهاند و ارتباط آنها با مخاطب و خواننده و بیننده و شنونده و… نهتنها مستقیم و بینیاز از فلان اداره و بهمان کارمند شده، بلکه وجود و موضوعیت ناشر و موزع و… هم در جایگاه شک و تردید قرار گرفتهاند. رانندگان در جاده کمربندی، دیگر با شهر کاری ندارند؛ به شرطی که متوجه وجود جاده کمربندی باشند.
2- بسیار میشنویم و گفته میشود اهل قلم نیازمند حمایت هستند و برخی، حمایت را در پول، ترجمه میکنند و بر پایه انگارۀ غلط «فرهنگ و هنر و قلم، پول ندارد» اهل قلم را طبقه محتاج کمک مادی به تصویر میکشند درحالیکه این تصویر نادرست است. بزرگترین کمک به اهل قلم، افزایش آزادی برای خلق و انتشار آثارشان است که اگر این اتفاق بیافتد هم در مادیات و هم در غیرمادیات، نهتنها خودکفا میشوند بلکه با درآمدزایی مالی و اعتباری، کمکرسان دولتها هم خواهند بود.
3- یکی از شاخصهای بررسی و مقایسه شهرها و کشورها را باید وضعیت قلم و اهل قلم و روند انتشار آثار آنها دانست. این شاخص خوبی برای مقایسه و شناخت طرف برتر و کمتر است؛ اینکه آیا از وضعیت کاری خود و انتشار آثارشان رضایت دارند؟ هر چقدر اهل قلم از کار و فعالیت خود رضایت بیشتری داشته باشند میتوان در سایر شاخصها هم آسودگی داشت.
هر چه تولیدات واقعی و باارزش اهل قلم در سرزمینی بیشتر باشد آن سرزمین و مردمش سزوار تحسین و تکبیر میشوند. شهری که اهالی قلم در آن باقی میمانند و به خلق اثر میپردازند و شهری که اهل قلم مجبور به ترک دیار میشوند برای راحتنوشتن، قطعا متفاوتاند؛ تفاوتی به فاصله قلم نوشتاری و قلم گوسفندی.
شهری که میزبان بیشترین اهل قلم باشد احتمالا شهر بهتری برای اخلاقی زیستن است… شهری که اهل قلم به راحتی و آزادی و آسودگی و بیمنعومانع دیگری، ایده ذهنی خود را خلق و منتشر میکنند و شهری که از مسیر ایده تا انتشار چون جادهای پرسنگلاخ و مملو از ایستبازرسیهای مسخره و ملالآور است؛ متفاوتاند. در اولی نهتنها مقصد زیباست که مسیر هم به لذت میافزاید و در دومی آزار مسیر، شوق رسیدن به مقصد را میکاهد.
4- برخی ایجاد «اهل قلم جعلی» یا «شبه اهل قلم» را راهکاری میدانند تا هم کار خود را کنند و هم در آمار و مقایسه و محصول، پیروز میدان باشند، اما فراموش میکنند این «اهل قلم جعلی» و تولیدات بیمایهشان شاید به درد آمار و جدول بیلانکاری بخورد و ذهن جمعی را اسیر خود کند اما چون قطره آبی زودتر از آنکه دیده شود خشک خواهد شد. اشک چشم، قطرهای است و شبنم روی برگ درخت، قطرهای است و قطرات آبپاش هم قطرهای است اما این کجا و آن کجا.
به نقل از: عصر ایران