یک شهروند فلسطینی که در سال 2003 در زندان پایگاه هوایی آمریکایی «بگرام» زندانی بوده است، از «شکنجههای مختلف جسمی و روحی» که در این زندان متحمل شده روایت میکند.
«سامر البرق» شهروند 47 ساله فلسطینی ساکن کرانه باختری در گفتوگو با خبرگزاری آناتولی، اظهار داشت: در زندان بگرام در پایگاه هوایی بگرام آمریکا در افغانستان که در اصل جهنمی بدتر از زندان گوانتانامو بود، تحت انواع شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفتم. باوجود گذشت سالها، نتوانستهام از اثرات و تجربیات خود در زندان پایگاه هوایی بگرام خلاص شوم.
البرق با بیان اینکه تحت شکنجههای مختلف جسمی و روحی قرار گرفته است، گفت: لباسهایم را بهطور کامل درآوردند و به مدت 2 هفته مرا به همین صورت نگه داشتند. آنقدر ضعیف بودم که نمیتوانستم خودم را از سرمای شدید محافظت کنم. تا امروز هنوز از آن سرمای شدید خلاص نشدهام. آنها مرا در قفسی کاملا بسته قرار دادند. در زندان بگرام هر روز مرگ را با چشمان خود میدیدم.
وی در ادامه با بیان اینکه در پایگاه بگرام با روشی به نام «واتربردینگ» شکنجه شدم، گفت: از شیرهای بزرگ، آب به صورتم پاشیده شد، فکر کردم در حال غرقشدن هستم، نفسم تنگ شده بود. مدام مورد توهین لفظی قرار میگرفتم. یک بار دیواری را به من نشان دادند که با خون رنگ شده بود، یکی از بازپرسان گفت: «آیا این خون را میبینید، خون دوستان شماست».
این شهروند فلسطینی به انجام کمکهای بشردوستانه در افغانستان اشاره کرد و گفت: در رشته میکروبیولوژی تا مقطع لیسانس و فوق لیسانس در سال 1994 در پاکستان تحصیل کردهام و مانند بسیاری از افراد در آن زمان، داوطلبانه برای ارائه خدمات بهداشتی به افغانستان رفتم و در آنجا کار دیگری جز کمکهای بشردوستانه انجام ندادم.
سامر البرق در سال 2003 در اسلامآباد، پایتخت پاکستان، درحالیکه برای گذراندن دوره دکترای خود آموزش میدید، توسط نیروهای امنیتی پاکستان بازداشت و پس از 3 روز به نیروهای آمریکایی تحویل داده شد و از آنجا به زندان بگرام افغانستان منتقل گردید.
این شهروند فلسطینی به اتهاماتی ازجمله عضویت در سازمان القاعده، برنامهریزی برای حمله به اهداف آمریکایی، و شرکت در جلسات با رهبران القاعده متهم شده بود. وی اتهامات واردشده را رد کرد و پس از اینکه نیروهای آمریکایی هیچ دلیلی علیه او پیدا نکردند، از زندان بگرام آزاد شد.
سامر البرق که سابقۀ 7 سال حبس در اردن و 7 سال حبس هم در زندانهای اسرائیل را در پروندۀ خود دارد، پس از آزادی از زندانهای اسرائیل ازدواج کرد و صاحب یک فرزند شد. او هماکنون در یک کلینیک خصوصی در شهری در کرانه باختری به کار پزشکی خود ادامه میدهد.