سیستانوبلوچستان استانی که از بحران کمآبی رنج میبرد، این روزها باز همچون سال ۹۸ و پیش از آن با سیل دستوپنجه نرم میکند. طبق معمول و پس از هشدار هواشناسی «ستاد بحران» در هر شهرستان تشکیل میشود و برای مواجهه با بحران پیش رو اعلام آمادگی میکنند. اما باز شاهدیم این ستاد در اوج بحران ناتوان از مدیریت بحران است؛ چنانکه نه توان جلوگیری از بحران را دارد و نه امکانات کمک به بحرانزدگان را و باز این مردم هستند که متضرر میشوند و خسارت میبینند و این بحرانها هر سال تکرار میشوند. گویا کار مسئولان شده دست روی دست گذاشتن و منتظر وقوع بحران ماندن که پس از آن به اصطلاح به کمک حادثهدیدگان بشتابند.
براساس تجربههایی که در سیلهای گذشته و بازدیدهایی که از مناطق مختلف سیلزده داشتیم و ضعفهایی که نهتنها کارشناسان، بلکه حتی مردم عادی هم به آن پی میبرند، انتظار میرفت این ضعفها که عمدتاً به ضعف زیرساختی مناطق جنوب استان برمیگردد مرتفع گردند تا دیگر شاهد این بحرانها نباشیم؛ ضعفهایی از قبیل عدم مدیریت صحیح سدها و آبگیرها، عدم مدیریت روانآبهای سطحی، عدم لایروبی و پاکسازی بستر رودخانههای درگیر سیل، عدم مدیریت و نظارت بر رعایت حریم رودخانهها و جلوگیری از تصرفات در بستر و حریم رودخانهها، عدم نظارت بر اجرا و ساخت استاندارد راههای مواصلاتی و جایگذاری آبراهها و پلهای محکم بهاندازه مناسب، عدم مدیریت و نظارت بر اجرا و ساخت منازل مسکونی مبنی بر جایگذاری و ارتفاع سطح منازل با سطح زمین در مناطقی که احتمال آبگرفتگی دارند، و عدم استفاده از دانش بومی و محلی.
خداوند متعال، جهان هستی را با نظم خاصی آفریده و حتی آبی که از آسمان میبارد هم به زیبایی و نظم خاصی به وسیله آبراهها و جویبارها مدیریت میشوند؛ چنانکه خداوند از آبراهها و جویبارهایی که در زمین قرار داده بهعنوان نعمت در قرآن یاد میکند. این آبراهها با شیبی مناسب به گونهای تنظیم شدهاند که آبهای سطحی را به نزدیکترین حوضهٔ آبریز از قبیل دریاها یا تالابها برسانند؛ بههمین خاطر ما هیچ رودخانهای را نمیبینیم که آب آن سرگردان باشد. با اینحال این انسانها هستند که با دخالتهای خود در طبیعت موجب تخریب طبیعت میشوند، درنتیجه در بحث هدایت و مدیریت آبها شاهد بحرانآفرینی آبهای حاصل از باران؛ این نعمت الهی، هستیم که در زمان کمآبی همواره برای بارش آن دعا میکنیم.
در بحث سد و آبگیرها متأسفانه مدیریت صحیحی در اینخصوص وجود ندارد، درحالی که سدها و آبگیرها فرصتی برای مهار آب و حل معضل کمآبی هستند، اما دریغ از مدیریت صحیح. بهعنوان مثال سد «زیردان» یکی از سدهای بزرگ استان است که با شعار آبرسانی به روستاهای پاییندست در بخش مصارف خانگی و کشاورزی ساخته شد، اما تا هنوز به بهرهبرداری نرسیده و محلی شده برای تبخیر آب و تخلیه آن، آنهم درست همزمان با هشدار هواشناسی؛ درحالیکه خاک مناطق زیردست سد زیردان همزمان توانایی جذب این آب و آب رودخانهها را ندارد. در نتیجۀ عدم مدیریت درست آب سد زیردان بود که در سال ۹۸ شاهد وقوع بحران در منطقۀ دشتیاری بودیم.
مورد دیگر در خصوص سوءمدیریت سدها، عدم لایروبی سدها و آبگیرهاست که از عوامل اصلی سیلابها بهشمار میرود. بخش بزرگی از سدها و آبگیرها با گل و لایی که رودخانهها میآورند رسوبگذاری شده و در نتیجه، هنگام سیل گنجایش لازم را ندارند. اگر در سه بخش خودِ سد، بالادست و پاییندست آن اقداماتی انجام میشد یقینا با سیل ویرانگر مواجه نمیشدیم.
متاسفانه درخصوص روانآبها بهویژه در مناطق شهری هم شاهد سوءمدیریت و ضعف ساختار شهری هستیم که موجب آبگرفتگی معابر میشود. بهعنوان مثال در شهر کنارک این اولینبار نیست که آبهای سرگردان معابر وارد منازل میشوند، بلکه بعد از هر بارندگی مردم این شهر با معضل آبگرفتگی گرفتار میشوند، اما در بارندگی اخیر با توجه به حجم بالای بارش شاهد آبگرفتگی هفتاد تا هشتاد درصدی منازل بودیم. مسئولان شهری کنارک هیچگونه برنامهای برای هدایت این سطح از آب را نداشتهاند، حتی بالابودن سطح بسیاری از خیابانها از منازل مسکونی موجب شده بود آب جاری در خیابانها و معابر به منازل ورود کند.
در بحث رعایت حریم رودخانهها نیز متاسفانه هم مسئولان مدیریت خاصی ندارند و هم مردم رعایت نمیکنند. بهعنوان مثال آنچه در بارندگی اخیر در شهر «تیس» چابهار درخصوص وقوع سیل و آبگرفتگی موجب بحران شد، عدم رعایت حریم رودخانه مرکزی این روستا و سرشاخههای آن بود که آب را به دریا هدایت میکند. این درحالیست که حتی در سالهای گذشته هم سیل در تیس موجب بحران شده بود اما چارهای اندیشیده نشد.
همچنین در بخش کشاورزی تصرفات در بستر حریم رودخانهها بیرویه بوده و همین امر موجب خسارتی جدی به زمینهای کشاورزی را به دنبال دارد.
یکی دیگر از معضلاتی که در مناطق سیلزده شاهد آن هستیم انسداد راههای مواصلاتی در مواقع سیل است که موجب اختلال در کمکرسانی به مردم سیلزده میشود. بهعنوان مثال «عورکی» در شهرستان دشتیاری و یا منطقه کوهستانی «کاجه» در قصرقند که در سیل ۹۸ بحرانیتر از سایر مناطق بودند، آب سیل به منازل مردم ورود پیدا نکرد، بلکه معضل اصلی مردم این منطقه انسداد راههای مواصلاتی بود. البته وقتی جادههای ترانزیتی ما با مشکل مواجه هستند در خصوص مشکلات راههای مواصلاتی روستایی چه انتظاری میتوان داشت؟! به قول معروف « تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل».
در بحث استفاده از دانش بومی و محلی نیز بعضاً در بعضی روستاها کارهایی از قبیل: سیلبند، پل و… انجام میگیرد، اما بدون توجه به مسیر و جریان همیشگی آب که بسیاری از کشاورزان و مردم بومی و محلی به مراتب بیشتر از دیگران میدانند که سیلبند و پل کجا باشد تا در زمان بارندگی شدید مشکل ایجاد نکند، اما متاسفانه اداره راه و شهرسازی هیچ اعتمادی به دانشهای بومی و محلی ندارد و از تجربیات مردم محلی استفاده نمیکند.
میطلبد مسئولان هر شهرستان پیش از تشکیل ستاد بحران، «ستاد پیشگیری و مدیریت بحران» تشکیل دهند و با استفاده از کارشناسان، فکری اساسی در جهت اقدامات پیشگیرانه از وقوع سیل داشته باشند تا با هر بارانی شاهد بحران نباشیم.
بحران سیل در سایه بحران مدیریت
منتشر شده در سعید فضلاللهی- دلگان