امروز :پنجشنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳

بلوچستان و شروع تقسیم و جدایی!

بلوچستان و شروع تقسیم و جدایی!

بلوچستان در جنوب شرقی فلات ایران، از کنار کویر در شرق بم و کوه‌های بشاگرد تا سند و پنجاب و نیمروز در افغانستان حدود ٧٠٠٠٠٠ (هفتصدهزار) کیلومتر مربع منطقه‌ای بین فلات ایران و شبه‌قاره هند قرار دارد که گویا سنگ بنای آن بر تقسیم گذاشته شده بود و پشت هر تقسیم اهداف خاصی نهفته بود. حال که باز هم سخن از تقسیم است، گذری کوتاه داشته باشیم از شروع این تقسیم.
تحولات اروپا و رقابت انگلیس و فرانسه از یک سو و روسیه از سوی دیگر برای تسلط بر هند، انگلیسی‌ها را بر آن داشت تا کنترل بلوچستان را به‌عنوان یک معبر برای رسیدن به هندوستان به دست بگیرد. معبری مهم برای رسیدن به آب‌های آزاد و سرزمینی وسیع. یک سمت ماجرا دولت قدرتمند انگلیس و در سمت دیگر دولت ضعیف قاجار در ایران بود. انگلیس برای تسلط بیشتر بر بلوچستان، کشیدن خطوط تلگراف در سرزمین بلوچستان و برقراری ارتباط با اروپا را در دستور کار قرار داد و خطوط تلگراف توسط انگلیسی‌ها در بلوچستان از کراچی تا جاسک با موافقت ایران کشیده شد. انگلیس ابتدا از بلوچستان به‌عنوان سپر دفاعی هندوستان استفاده می‌کرد.
شورش‌ها در سال ١٨٧٥ در هندوستان، انگلیسی‌ها را مصمم به تقسیم بلوچستان نمود. انگلیس خواهان تعیین حدود مرزی در بلوچستان با ایران شد و در دو مرحله خطوط مرزی کشیده شدند و بلوچستان تقسیم شد؛ به این‌صورت که بخش بزرگی در شبه‌قاره هند ماند، که امروز بخشی از کشور پاکستان است و بخشی در ایران و قسمتی در افغانستان.
افراد زیادی در این مرزبندی و تقسیم دخیل بودند و امروز دیگر نیستند تا ببینند سرنوشت بلوچستانِ تقسیم‌شده توسط آنان به کجا رسیده است؟! افرادی مانند؛ تامسن وزیر مختار انگلیس، گلد اسمیت، میرزا حسن‌خان سپهسالار، میرزا معصوم‌خان انصاری، میرزا سعیدخان، خان کلات و… شاید در آن زمان مردم بلوچستان از اهداف بلندمدت انگلیس از این تقسیم یا آگاه نبودند و یا اینکه توان زیادی برای ایستادن در مقابل آن را نداشتند.
این اولین تقسیم یک هویت بود که توسط استعمار انجام گرفت و یک ملت و سرزمین را بین سه کشور تقسیم و مرزبندی نمود و از هم جدا کرد؛ تقسیمی که برای قوم بلوچ و بلوچستان نتیجه‌ای جز تحقیر و جدایی و تضعیف و کوچک‌شدن بیشتر نداشت.
بعد از اولين تقسيم بلوچستان كه توسط استعمار و اهداف استعماری انجام شد و بلوچستان بين سه كشور پاكستان، ايران و افغانستان تقسيم گرديد، بلوچستان غربی در ايران هم دچار تحولات و تغييراتی شد. دولت‌ها بعد از قاجار هميشه به آن نگاه امنيتی داشتند. به‌جای اينكه در جهت توسعه آن تلاش كنند، با نگاه امنيتی تلاش در جدايی بخش‌هايی از آن داشتند؛ آنان به بهانۀ «توسعه و پيشرفت» بخش‌هايی از بلوچستان را جدا و به استان‌های همجوار؛ خراسان جنوبی فعلی، كرمان و هرمزگان الحاق نمودند. بخش‌های جداشده به اين استان‌ها هنوز متاسفانه از محروم‌ترين بخش‌های اين سه استان هستند! تنها اتفاقی كه افتاده و شايد هدف اصلی از اين جدايی هم بوده، تغييرات فرهنگی، مذهبی و زبانی است. تغييرات فرهنگی در هر جامعه گرچه به كندی انجام می‌شود، ولی در بيشتر مواقع غيرقابل بازگشت هستند. جدايی فرهنگی و هويتی اين مناطق از بلوچستان هشداری‌ست برای تقسيم‌ها و جدايی‌های آينده.
حال كه دوباره بحث تقسيم بلوچستان، آن‌هم به بهانۀ «توسعه» مطرح است، بهتر است اين عزيزان يک سفر به اين بخش‌ها از نهبندان تا بشاگرد داشته باشند و سپس درباره تقسيم بيشتر بلوچستان تصميم بگيرند و آن را يک «ضرورت» بدانند.
نهايتاً در دنيای امروزی نبايد مانند گذشته چنين تصميماتی توسط افراد خاص و جاهای خاص گرفته شوند، بلکه بهتر است این موضوع را به آرای عمومی و رفراندوم گذاشت تا تصميم‌گيرنده نهايی مردم باشند.
همه می‌دانند مشكل عدم توسعه بلوچستان در وسعت زياد آن نيست، بلكه علت را بايد در نگاه‌های امنيتی و قومی، ايدئولوژيک و مذهبي جستجو كرد و اين نگاه بايد تغيير كند. مردم نگران‌اند و سوءظن دارند كه مدافعان و موافقان تقسيم بيشتر از آن‌كه برای توسعآ بلوچستان فكر كنند، اهداف امنيتی، مذهبی و ايدئولوژیک و كوچک‌نمودن و نابودی هويت بلوچستان را دارند، تا توسعه و پيشرفت آن!


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید