تصور بسیاری از مردم باسواد و بیسواد ما راجعبه سازمان ملل و حقوق بشر از رسانهها شکل گرفته است. به خاطر دارم که مادربزرگم- خداوند رحمتش کند- همیشه برای «کوفی عنّان» دعا میکرد و برایش غصه میخورد چون از نظر او کوفیعنّان از صف گرسنگان آفریقایی به ریاست سازمان «منل» (این شیوهی تلفظ مادربزرگم از سازمان ملل بود که بنا به دلایلی پس از فارغ التحصیل شدن در مقطع ارشد حقوق بینالملل تازه فهمیدم تلفظ درستش همینه و سازمانی با عنوان ملل نداریم و وجود خارجی نداره!) رسیده و هر روز به گرسنهها کاسهی غذا میدهد. این تصور مادربزرگ مهربان را در اکثر جوانان و نوجوانان امروزی به اشکال دیگری میبینم. من خودم برای خواندن حقوق بینالملل انگیزههای رسانهای و مادربزرگی فراوانی داشتم!
تصور اشتباه: سازمان ملل یک سازمان بین المللی با آرمانهای بزرگ برای صلح و امنیت بشر است که با گردآمدنِ روشنفکران هر ملت دور هم بهوجود آمده است.
حقیقت ماجرا: سازمان ملل اولا که مال ملتها نیست و اسمش غلط است و باید گفت سازمان دولتها، سازمان دُوَل(۱) یا همان سازمان منل که مادربزرگم میگفت. این سازمان توسط کشورهای پیروزِ جنگ دوم جهانی برای حاکمشدن بر سیاست و اقتصاد دنیا و عقب نگهداشتن رقیبانشان ایجاد شد(۲) و مشابه این سازمان را هم قبلا کشورهای پیروز جنگ اول جهانی به اسم «جامعهی ملل» ایجاد کرده بودند که از بین رفت. (۳)
تصورِ اشتباه: منشور ملل متحد برای آزادی و برابری بشر توسط آزاداندیشان و بزرگمنشانِ بشریت نگاشته شده و در پی دفاع از حقوق مظلومان و محرومان است.
حقیقتِ ماجرا: منشور ملل متحد برای جهانیکردن ارزشهای موردِ قبولِ کشورهای پیروز جنگ و از بین بردن تمدنهای دیگر کشورها نگاشته شده و ادبیات آن بر این مبناست که تعدادی از ملتها متمدن و بقیه [البته با عرض معذرت] بهطور دستجمعی گوسفند تشریف دارن و باید از آنان پیروی کنند.(۴)
تصورِ اشتباه: سازمانهای حقوق بشری در پی دفاع از حقوق انسانهای جنگزده و بیپناه و کودکان و زنان آواره هستند و تلاش میکنند وضعیت آنان را بهبود دهند.
حقیقت ماجرا: برای آنان گرفتن مجوز برای ازدواج دو مردِ سبیل کلفتِ نرهغول بسیار مهمتر از جلوگیری از موشکباران منازل در فلان کشور اسلامی است. آنان به دنبال ازمیان برداشتن عرفها و اخلاق فطری بشریت و نابودکردن نهاد خانواده هستند.(۵)
تصورِ اشتباه: سازمان ملل بیطرف است و در آن تصمیمها با اکثریت آرای کشورهای عضو گرفته میشود.
حقیقت ماجرا: حتی زمین زیربنای سازمان ملل را خانوادهی راکفلر (از فراماسونهای یهودی شیطانپرست) خریداری نموده و بیشتر بودجهی آن توسط کشورهای سلطهگرِ قدرتمند تامین میشود، بهطوریکه دیگر کشورها از لحاظ قدرت و نفوذ، ذره هم بهحساب نمیآیند. (۶) پنج کشور قدرتمند و ثروتمند امریکا، انگلیس، چین، روسیه و فرانسه حق وتو دارند.(۷) به این معنا که اگر بدترین جنایات در جایی اتفاق بیفتد و تمام کشورهای دنیا برای دفاع و مداخله بهپاخیزند و صدها جلسه گرفته شده و دهها تصمیم برای اقدام گرفته بشود پس از آن یکی از این پنج کشور میتواند بیاید و به راحتی این تصمیم را نقض کند و بزند زیر همه چیز. اگر براتون روشن نشده؛ مثل جِر زدن در بازی مار و پله است که وقتی به پلهی ۹۹ میرسی، روسیه یا چین بیایند و دُمِ مار را بگیرند و بکشند بیارند جایی که قرار داری تا مار نیش بزند و بروی از خانهی اول بیایی.
تصور اشتباه: سازمان ملل در هر جای دنیا که نقض حقوق بشر را مشاهده کند فوری نیروهای محافظ صلح خود را برای دفاع از ستمدیدگان اعزام میکند و همهچیز مثل آخر فیلمهای هالیوودی به خوبی و خوشی پایان مییابد.
حقیقت ماجرا: سازمان ملل هیچ قدرتی برای جلوگیری از خشونتها بهخصوص از سوی پنج عضو قدرتمند شورای امنیت! ندارد و در بیشتر اوقات خشونتها را فقط از راه دور محکوم میکند! مثل این که به کسی که جمجمهی هزار کودک، پانصد مادر و پانصد پدر را خرد و خمیر کرده بگوییم: «الهی اوف بشی! خیلی کار بدی کردی». ضمن اینکه در مواقعی هم خود نیروهای بهاصطلاح «حافظ صلح» همکار جنایتکاران میشون و کار را برای آنها آسان میکنند. (۸) مانند نسلکشی و قتلعام بوسنی که نیروهای محافظ صلح در آنجا مسلمانان را خلع سلاح کردند تا صربها آنها را سلاخی کنند.
تصور اشتباه: جوایزی مثل جایزهی “صلح نوبل” به صلحجوترین و مهربانترین انسانهای دنیا داده میشود که جلوی خیلی از جنگها را گرفتهاند و جان بسیاری را نجات دادهاند.
حقیقت ماجرا: این جوایز بیشتر جنبهی تبلیغاتی و سیاسی دارند و هیچ ربط مستقیمی به صلح ندارند. مثلا این جایزه به “جیمی کارتر” و “باراک اوباما”، دو تن از رئیسجمهورهای امریکا که سوابق انسانکُشیشان واضح و روشن است اعطا شده، اما به “مهاتما گاندی” نرسیده! از طرفی به “نلسون ماندلا” که یک زمان طولانی بهعنوان «تروریست» در لیست سیاه سازمان ملل بوده اعطاء شده درحالیکه ایشان مبارزهی مسلحانه را همواره بهترین راه برای گرفتن حقوق ضعیفان از قدرتمندان میدانست.(۹)
تصور اشتباه: حقوق بینالملل یکسری قوانین جهانی برای حاکمکردن نظم و امنیت در سطح جهان است که توسط همهی دولتها بهجز بعضی دیکتاتورها و نافرمانان اجرا میشود.
حقیقت ماجرا: حقوق بینالملل اصلا حقوق نیست! چون ضمانت اجرایی ندارد و مورد توافق همهی کشورها هم نیست.(۱۰) سادهاش اینکه هر کشوری میتواند در مورد هر معاهده یا قاعدهای بگوید من این را قبول ندارم و نمیپذیرم، و کشورهای دیگر هم نمیتوانند او را مجبور کنند که از این قواعد پیروی کند. (۱۱) مثال بارزش کشور امریکاست که در معاهدات مهمی که برای حفظ محیط زیست و منع گسترش تسلیحات هستهای هستند، شرکت نمیکند و میگوید دوست ندارم! (۱۲) درواقع سازمان ملل بیشتر شبیه یک کافۀ پر از افراد الکلیِ دست به هفت تیر است تا یک مجمع جهانی و نهاد حقوقی.
مدافعان حقوق بشر در سراسر دنیا هنگام جنایت ابرقدرتها سکوت اختیار نموده و تنها شاهد زندهزنده سوزاندن مردم میانمار و جداکردن کودکان اویغور و پرورش اجباری در اردوگاههای چین هستند و در این موارد از جانب اربابانشان اجازهی اظهارنظر ندارند.(۱۳)
این نوشته جهت آگاهی عمومی به زبان ساده نگاشته شده، ولی مطالب آن ساختار واقعی سازمان ملل و تاریخچهی آن را نشان میدهد.
پینوشتها:
(۱) حقوق سازمانهای بینالمللی، بیگزاده ابراهیم، ص۸۷، تعریف سازمان بینالدولی
(۲) پیشین، ص ۲۷۶، تشکیل جامعه ملل با نگرش آنگلوساکسونی
(۳) پیشین، ص ۲۹۳ علل ناکامی جامعه ملل
(۴) حقوق بین الملل دریاها رابین چرچیل و آلن لو، ص ۱۲، در حقوق دریاها مانند بسیاری از رشتههای حقوق بینالملل غیراروپاییها و دول آسیایی و افریقایی دخالت اندکی داشتند…. شخصیت بینالمللی خود را بر اثر فشارهای استعماری از دست داده بودند و در این دوره حساس و مهم نمیتوانستند از لحاظ شکلگرفتن قواعد حقوق بینالملل تاثیر چندانی داشته باشند. و حقوق سازمانهای بینالمللی، بیگزاده ابراهیم، ص ۳۰۵، اعلامیههای مسکو و تهران (طرح مشترک برای پیروزی در جنگ!= ضرورت تشکیل سازمان ملل متحد) و ص ۳۰۶ کنفرانس دمبارتن اوکس بین ۴ کشور امریکا، انگلستان، شوروی و چین بهعنوان سنگ بنای سازمان ملل متحد! و ص ۳۰۸ کنارگذاشتن مجمع عمومی و دادن اختیار به شورای امنیت.
(۵) قطعنامههای سازمان ملل در حمایت از حقوق دگرباشان جنسی ازجمله قطعنامه ۱۷ /۱۹
(۶) حقوق سازمانهای بینالمللی، دکتر بیگزاده، ص ۲۹۶، عدم توجه به روابط قدرت! و برابرکردن کشورهای ضعیف با کشورهای قدرتمند در سیستم اتفاق آراء! و ص ۳۱۰، دو گروه از دولتها در کنفرانس سانفرانسییکو حضور داشتند؛ گروه اول: چهار کشور تهیهکننده پیشنویس منشور ملل متحد (امریکا، انگلیس، شوروی و چین) گروه دوم: کشورهای صرفا پذیرندهی اعلامیه ملل متحد! آنها اغلب نمیتوانستند با اراده چهار دولت مخالفت کنند و نقطهنظرات آنها بیشتر زمانی لحاظ میشد که با منافع آن چهار دولت در تضاد قرار نمیگرفت!…
(۷) حقوق سازمانهای بینالمللی، دکتر بیگزاده، ص ۳۶۰، حق وتو کنفرانس یالتا کنفرانس سانفرانسیسکو و ماده ۲۷ منشور ملل متحد = اختیاری است که طبق آن هر یک از اعضای دائم شورای امنیت میتواند با رای منفی خود از اخذ هرگونه تصمیمی در مورد مسائل ماهوی جلوگیری نماید!/ ص۳۵۵، اعضای دائم شورای امنیت: مهمترین دلیل حضور دائمشان در شورای امنیت بهعنوان «عضو دائم» پیروزی در جنگ دوم جهانی و دارابودن تسلیحات اتمی است!
(۸) حقوق بشردوستانه در مخاصمات مسلحانه، پروفسور دیتر فِلِک، مترجم: دکتر قاسم زمانی و دکتر نادر ساعد، ص ۲۱ = حق دفاعِ پیشگیرانه= یعنی دفاعِ قبل از حمله!! و ص ۲۵ ماده ۴۲ منشور: پیشبینی حق حملهی هوایی دریایی و زمینی برای ایجاد صلح! و امنیت بین المللی برای اعضای شورای امنیت.
(۹) لیست دریافتکنندگان جایزه صلح نوبل
(۱۰) حقوق بین الملل عمومی، دکتر ضیایی بیگدلی، ضمانت اجرای حقوق بین الملل
(۱۱) مقدمه کتاب حقوق معاهدات، دکتر هدایت الله فلسفی
(۱۲) امریکا بهعنوان پیشنهاددهنده و موسس جامعه ملل وقتی دید همه کشورها در تصمیمگیری و آراء برابرند حتی در این سازمان شرکت نکرد!
(۱۳) ص۵۴۰، اختیار استفاده از نیروهای حافظ صلح در اختیارات ضمنی شورای امنیت نهفته است.
دیدگاههای کاربران