امروز صحنه یک فیلم واقعی را تماشا کردم، یک فیلم آخرالزمانی. مردم زیرچرخهای یک هواپیمای ترابری سی۱۷ ارتش امریکا سوار هستند و در هنگام اوجگرفتن تکبهتک از آسمان سقوط میکنند و کشته میشوند. بسیاری میپرسند که درافغانستان چه خبر است؟ تعامل نئوطالبان با شیعیان و دیگر اقلیتها چگونه است؟ انتخابات برگزار خواهد شد؟ حکمرانی طالبان چگونه است؟ جایگاه حقوق بشر و حقوق زن کجاست؟ روابط بینالمللی و اقتصادی امارت اسلامی بر چه اساسی است؟ کسانی که ۲۱ سال از دولتداری دور بودهاند آیا توانایی ادارۀ یک کشور بزرگ را دارند؟ ملتسازی رقم خواهد خورد؟
در این نوشتار کوتاه ژورنالیستی نویسنده در تلاش است تا جواب سوالات مذکور و دیگر سوالات مخاطب را بر اساس آنالیز رفتاری نئوطالبانها بدهد.
از ظهور طالبان در ۱۹۹۴ تاکنون (۲۵ سال) زمان زیادی است برای شکست یک دشمن! طالبان اگر دشمن خارجی هم بودند قطعا تاکنون باید شکست میخوردند و یا اگر تحت حمایت یک کشور خارجی بودند قطعا هزینههای حمایت به قدری فرسایشی میشد که دولت حامی دچار ورشکستگی میشد بخصوص با حضور امریکا و خطکش محور شرارت هیچ دولت خارجی تاب و تحمل درافتادن با امریکا را نداشت.
در نتیجه، به این مهم خواهیم رسید که طالبان فرزندان خاک افغانستان هستند و برای آرمانهای خود بیش از دو دهه با امریکا و ۴۷ کشور دیگر جنگیدند و در این راه در زندانهای گوانتانامو و بگرام سالها درد و رنج اسارت را کشیدند و با خون خویش از آرمانهای خود دفاع کردند (فارغ از درست یا غلط بودن). پس طالبان یک پدیده سیاسی، اجتماعی، نظامی داخلی هستند و از حمایت بخش بزرگی از توده برخوردار هستند چون در طول این ۲۱ سال جنگ با امریکا نیروی انسانی جنگی طالبان از همین توده تامین شده است. در طول این سالها بیکفایتی دولت مرکزی و حضور امریکا کاتالیستهایی بودند که به مبارزۀ طالبان قدرت و تداوم بیشتری تزریق میکرد بهگونهای که در حمایت از طالبان اقوام غیر پشتون نیز وارد صحنه این مبارزه فرسایشی شدند و در سالهای اخیر حتی گروههایی از شیعیان هزاره نیز در صفوف طالبان قرار گرفتند. همچنین ساختار اجتماعی افغانستان و هویت دینی باعث رغبت بیشتر بخشهایی از توده به طالبان شد.
با خروج سربازان امریکایی تاریخ پایان این جنگ فرسایشی بالاخره فرارسید و نئوطالبانها به مانند صاعقه به یکباره بر همۀ ولایات افغانستان حاکم گشتند. آنها در کمتر از ۱۳ روز ارتش ۳۵۰ هزار نفری بسیار مجهز به تسلیحات آمریکایی را شکست دادند و حتی بمبارانهای بسیار سنگین بی۵۲های امریکایی نیز جلودار حرکت برقآسای آنها نبود. رئیس جمهور افغانستان و کارمندان ارشد دولت همه به اقصی نقاط جهان فرار کردند و طالبان امارت خویش را در کابل مستقر کرد.
تسلط طالبان در ۱۳ روز برای تمام سیاستمداران دنیا شوکهکننده بود. سرعت و اقتدار حاکمیت آنها به قدری سریع بود که حتی امریکا و متحدانش فرصت تخلیه اتباع و سفارتهای خویش را نیافتند و با حیرت مات و مبهوت وضعیت افغانستان شدند.
بر اساس فیلمهای منتشرشده در بسیاری از نقاط، مردم به استقبال طالبان رفتند و حتی در برخی از شهرها مانند «کُنر» مردم قبل از رسیدن طالبان، با سنگ و چوب نیروهای امنیتی را بیرون میکنند و در دیگر شهرها ریشسفیدان و بزرگان شهر از اداره محلی خواهان انتقال مسالمتآمیز قدرت میشوند. همچنین هفت سپاه مستقر در افغانستان و تمام پایگاههای هوایی از راه مسالمتآمیز تسلیم طالبان شدند. طالبان نیز عفو عمومی اعلام نموده و هیچ کس را تحت تعقیب قرار نداده و شگفتی دیگر این روزهای افغانستان آزادی تمام زندانیان است. شاید بتوان گفت تنها کشوری است که در حال حاضر نه زندانی دارد و نه ارتش و نه رئیسجمهور. امروز اولین روز پایان جنگ داخلی ۴۰ ساله افغانستان است و هیچکسی بر اثر جنگ داخلی ۴۰ ساله کشته نشد.
اما امتحان سخت طالبان تازه آغاز شده است. حکومتکردن عادلانه بسیار دشوارتر از جنگیدن است و اداره یک کشور ۴۰ میلیونی به گونهای که حقوق آحاد ملت تامین شود کار سادهای نیست. بهخصوص با توجه به فقر و شکافهای عمیق اجتماعی، طالبان نیازمند تشریک مساعی و کمکگرفتن از آحاد ملت است. آنچه تا اینجای کار برای ما مشخص شده است میتوان این را دریافت که نئوطالبانها (نئوطالبانها کسانی هستند که اغلب تحصیلات اکادمیک دارند و عضو هرم رهبری و ردههای میانی طالبان هستند. آنها دیالوگمحور و اهل دیپلماسی هستند، در دهه ۹۰ میلادی آنها به حاشیه رانده شده بودند اما اکنون نظرات آنها از مقبولیت بالایی در شورای رهبری طالبان برخوردار است) به دنبال ایجاد یک دولت تکنوکرات (فنسالار) هستند.
در چند یادداشت قبلی اشاره کرده بودم که این طالبان، طالبان دهه ۹۰ میلادی نیست و دچار انقلاب بزرگی شدهاند؛ چهار ویژگی برتر نئوطالبان عبارتند از:
1ـ تکنوکرات هستند (فنسالار – مصداق: استفاده از کادرهای متخصص حکومت قبلی در بُعد سیاسی و فنی و اقتصادی).
2ـ پراگماتیک هستند (عملگرا هستند- مصداق: به سرعت نظم را در شهرها حاکم کردند و به نگرانیهای بینالمللی و داخلی توجه کردند.)
3ـ مصلحتاندیش هستند (اولویت قراردادن منافع ملی و مصالح کشور- مصداق: عفو عمومی اعلام کردند و خواستارحکومت مشارکتی شدند.)
4ـ به هنجارهای داخلی و خارجی پایبند هستند (مصداق: رفع نگرانیها در مورد مراکز دیپلماتیک، تامین امنیت مراسمهای مذهبی شیعیان.)
ویژگیهای مذکور باعث شده است که اعتماد اجتماعی و بین المللی نسبت به نئوطالبانها افزایش یابد و یا در پروسه ترمیم قرار بگیرد. در این چند روز حکومت نئوطالبانها سیگنالهایی که از افغانستان میرسد بسیار امیدوارکننده و مثبت است و نشان میدهد که طالبان چقدر تغییر کردهاند.
در بخش امنیت، طالبان به سرعت نیروهای کوماندوی خود را که آموزشهای ایدئولوژیک لازم را دیده بودند در کابل و دیگر شهرها مستقر کردند و دیگر خبری از خودسری و هرجومرج نیست. همچنین سهیل شاهین، عضو دفتر سیاسی دوحه اعلام کرد که هیچ کس حق ورود به منازل مردم و دسترسی به اموال خصوصی آنها را ندارد و تاسیسات عمومی و زیربنایی باید حفظ گردد. همچنین نیروهای طالبان امنیت مراکز دیپلماتیک و منازل کادرهای ارشد دولت سابق را بهگونۀ جدی تامین کردند و دیگر اینکه فاصلۀ خود را با نیروهای امریکایی مستقر در فرودگاه کابل حفظ کردند تا آنها بتوانند با سهولت خارج شوند.
در بخش همکاریهای بین المللی در این چند روز اخیر بهصورت مکرر با دیپلماتهای دیگر کشورها در ارتباط بودند تا آنها را مجاب به حفظ سفارتخانهها کنند، حتی ملاقاتهایی با برخی از دیپلماتها مانند سفیر روسیه در کابل داشتند و به کنسولگری ایران در مزار شر یف رفتند تا از امنیت آنجا اطمینان بدهند، همچنین خروج همکاران افغان ارتش امریکا و ناتو را تسهیل کردند و به درخواستهای بین المللی در مورد ورود مسالمتآمیز به کابل جواب مثبت دادند و از نزدیک با دیپلماتهای دیگر کشورها در مورد تشکیل دولت همهشمول رایزنی میکنند.
در مورد احترام به هنجارهای اجتماعی و مذهبی نیز نئوطالبان از برگزاری هرگونه مراسم عزاداری شیعیان اعلام حمایت امنیتی کردند و امنیت این مراسمها در تمام مناطق شیعهنشین بهصورت کامل تامین شده است. در روزهای اخیر حتی پرچمهای عزاداری شیعیان دوباره برافراشته شد، همچنین در مناطق شیعهنشین تلاش شده است از افراد نئوطالب شیعه برای اداره آنجا استفاده شود.
در بخش آموزش و ادامۀ تحصیل زنان نیز نئوطالبان با انتشار بیانیهای اعلام کرده که هیچ گونه ممانعتی از ادامه تحصیل دختران نمیکند و فقط تفکیک جنسیتی و رعایت حجاب اسلامی قائل شده است و دیروز در شهر غزنی و کابل و هرات برخی از مراکز تحصیلی باز بود. همچنین نمایندههای امارت اسلامی طالبان بهصورت مکرر با دانشجویان و اساتید جلسههایی را برگزار میکنند و در وزارت تحصیلات عالی افغانستان بخشی از کارمندان به وظایف خویش بازگشتهاند. در مورد حق اشتغال نیز تاکنون مخالفتی با حضور زنان نشده است و حتی امارت اسلامی از پزشکان و پرستاران زن در هرات درخواست کردند به کار خود ادامه دهند. اما ممکن است برخی از مشاغل مانند قضاوت برای بانوان ممنوع گردد.
در مورد دادرسیها نیز همانگونه که در هرات اعلام کردند تمام متهمین به دادگاه سپرده خواهند شد و از حق دادرسی عادلانه برخوردار خواهند شد و دیگر خبری از هرجومرج در دادرسی نیست. احتمالا برخی از مجازاتها مانند سنگسار و گردنزدنها کمرنگ شود یا تعلیق شود زیرا با وجود سلسلهمراتب دادرسی بار اثباتی این جرایم مثل سابق نخواهد بود اما تشهیر دزدان و اراذل با حکم قضایی صورت پذیرد. از نظر حقوق بشری نیز تمامی حقوقی که در شرع مقدس آمده است برپا میشود، البته با سهولتهای مضاعف.
درمورد برگزاری انتخابات هنوز تصمیم روشنی گرفته نشده است و با توجه به وضعیت کنونی افغانستان بعید است تا یک سال آینده انتخاباتی صورت گیرد، اما برگزاری لویه جرگه با حضور نمایندگان تمام اقشار مردم در قندهار برگزار خواهد شد و حکومت آینده ائتلافی از برخی سیاسیون اسبق که خوشنام هستند با نئوطالبان رقم خواهد خورد. همچنین سیگنالهایی که از طرف نئوطالبان به گوش میرسد شکل حکومت بهصورت صدارت خواهد بود و شورای رهبری در راس خواهد بود درحالیکه صدر اعظم یا نخستوزیر امور اجرایی را بر عهده دارند. ماهیت حاکمیت تلفیقی از تئوکراسی (دین سالاری) اریستوکراسی (نخبهسالاری) و دموکراسی خواهد بود و در امور اجرایی نیز تکنوکراتها دست برتر را خواهند داشت.
حضور گروههای مسلح خارجی در افغانستان نیز تحت یک کمیسیون ویژه رسیدگی خواهد شد. جنگجویان خارجی مانند حرکت اسلامی ازبکستان که قبلا تحت نظارت کمیسیون خاصی فعال بودند احتمالا حالا این گروهها رقیق شوند، همچنین کسانی که حرکت مسلحانه علیه همسایگان افغانستان انجام میدهند در افغانستان جایی نخواهند داشت و امارت اسلامی این اطمینان را به تمام کشورهای همسایه و جامعه جهانی داده است که از خاک افغانستان منافع آنها مورد حمله واقع نخواهد شد و سراسر مرزهای افغانستان در امنیت کامل خواهد بود. همچنین به نظر میرسد تولید و فروش مواد مخدر بهسرعت و به شدت کاهش پیدا کند. لازم به ذکر است که تراکم بسیار بالای نیروهای امارت اسلامی و ضد تکفیریبودن آنها گروهی مانند «داعش خراسان» به صورت کامل از بین برود. القاعده هم هنوز پیروزی طالبان را تبریک نگفته است، البته در بیانیه قبلی القاعده آنها از مذاکرات دوحه و موافقتنامه حمایت کرده بودند با اینکه در آن موافقتنامه طالبان پذیرفته بودند که تمام ارتباطهای خود را با القاعده قطع کنند.
در بُعد اقتصادی نیز طالبان موفق شدند گامهای موثری بردارند که با مقامات ایرانی در مورد صادرات برق به موافقتهایی برسند و خطوط انتقال نیرو را به سرعت ترمیم کنند و با چین و ترکیه و ازبکستان هم رایزنیهای فشرده اقتصادی دارند و این کشورها سفرای خود را در کابل حفظ کردند. حفظ منافع اقتصادی دیگر کشورها باعث آرامش اقتصادی در کشور و مقبولیت امارت اسلامی خواهد شد.
درمورد دولتسازی نیز باید بگوییم که فارغ از حکومت ۵ساله دهه نود میلادی، در طول این ۲۱ سال هم طالبان دارای دولت در سایه بودند و در هر ولایت والی و ادارات در سایه داشتند و سیستم قضایی آنها فعال بود. کمیسیونهای نئوطالبان بهجای وزارتخانهها فعال بودند و اکنون میبینیم که روسای همان کمیسیونها با کارمندان و وزیران سابق دیدار میکنند و از سیستم اداری آنها بازدید میکنند اما هنوز قشر تحصیلکرده و جوان غیرطالب جذب بدنه نشده است، همچنین به علت فرار و برکناری افراد فاسد، پستهای زیادی برای جوانان خالی شده است که با توجه به عدم سوءپیشینه آنها امید میرود که سیستم بدون فساد آغاز بهکار کند.
در بُعد ملتسازی-هویتسازی نیز نئوطالبان از چهار عامل (خاک، اسلام، توسعه و امنیت) استفاده خواهند نمود و دیگر خبری از پرچمهای جهادی دهه نود میلادی و حزبپرستی و شخصیت پرستی نخواهد بود، زیرا عوامل آنها به دیگر کشورها فرار کردهاند و تودههای مطیع آنها رهبرانی ندارند و این فرصت خوبی خواهد بود تا نئوطالبان شایستگی خود را نشان بدهند و آخرین رشتههای ارتباطی را قطع کنند. همچنین تلویزیونهای احزاب تحت کنترل طالبان قرار دارد و دیگر رسانهای برای جذب مخاطب ندارند. در هویتسازی نیز تنها قومی که با طالبان نسبت به بقیه دارای زاویه حداکثری است هزارههای شیعه هستند. آنها بخاطر اتفاقاتی که در مزارشریف در دهه ۹۰ میلادی رخ داد نسبت به بقیه اقوام جذب حداقلی شدند و در صفوف طالبان حضور کمرنگی دارند (البته حضور طالبانی که هزاره-شیعه هستند در مناظق مرکزی تایید شده است) اما سهولتهای طالبان نسبت به شعائر و مراسمات مذهبی آنها و مذاکرات مخفیانه رهبران هزاره مانند آقای کریم خلیلی با طالبان باعث هویتآفرینی ملی تحت یک دولت شده است.
مخاطب این مقاله اگر مخالف طالبان باشد احتمالا نگارنده را به تطهیر و جانبداری از طالبان متهم کند؛ باید عرض شود همانگونه که ذکر شد طالبان ۲۰۲۱ با طالبان ۱۹۹۴ بسیار تفاوت دارند واین تفاوتها را در ماههای آینده خواهید دید. نئوطالبانها آرمانهای سهگانه (توسعه- امنیت- عدالت) را فریاد میزنند و در تلاش برای نیل به آن آرمانها از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند.
منبع: انصافنیوز