مولانا عبدالحمید در مراسم نماز جمعه اهلسنت زاهدان (مورخه 17 بهمن 1399) مسائل بسیار اساسی و مهمی را مطرح کرد که تجدیدنظر و اصلاح اصل 115 قانون اساسی کشور و «رفع ممنوعیت کاندیداتوری اهلسنت در انتخابات ریاستجمهوری» از مهمترین آنها بود.
مولانا عبدالحمید پیش از این نیز این مسائل را در مناسبتهای مختلف و در قالب بیان مطالبات و خواستههای جامعه اهلسنت از نظام و دولت بیان کرده است؛ او معتقد است که بسیاری از بندهای قانون اساسی کشور که بیش از چهل سال قبل تدوین و تصویب شدهاند، در شرایط کنونی جوابگو نیستند و نیاز به «تجدیدنظر» و در بعضی موارد نیاز به «تغییر» دارند.
ازجمله ایراداتی که مولانا عبدالحمید بر قانون اساسی وارد میداند، اصل 115 است که این اصل با شرطقراردادن اتباع از «مذهب رسمی کشور»، مانع کاندیداتوری اهلسنت در انتخابات ریاستجمهوری میشود. مولانا عبدالحمید معتقد است که این اصل از قانون اساسی «اولین گام در راستای تبعیض» است، زیرا وقتی شیعه و سنی در ایران، همه ایرانی هستند و هیچکدام از دیگری «ایرانیتر» نیست و اهلسنت هم در کنار اهلتشیع از تمامیت ارضی کشور دفاع کرده و در تمام صحنههای انقلاب حضور داشته و دارند، چرا نتوانند کاندیدای ریاستجمهور بشوند؟! به عبارت دیگر، اصل 115 قانون اساسی عرصۀ نقشآفرینی و خدمت اقشار مختلف ملت به کشور را تنگ و محدود کرده است.
موضوع قابل توجه دیگر اینکه مولانا عبدالحمید در اظهارت 17 بهمن خود پیرامون اصلاح اصل 115 قانون اساسی، گفت که «ما (اهلسنت) چهلودو سال در خدمت شما بودیم، حالا اجازه بدهید یک دورۀ چهارساله ما باشیم و به ما اختیارات هم داده شود؛ آنموقع عملکردمان را ببینید.» این اظهارات که با هدف رفع محدودیتهای موجود برای کاندیداتوری اهلسنت در انتخابات ریاستجمهوری مطرح شدند، سبب شد که برخی موضوع «احتمال ثبتنام مولوی عبدالحمید برای انتخابات ریاستجمهوری 1400» را مطرح کنند؛ درحالیکه مولانا عبدالحمید بارها به صراحت گفته است که هرگز دنبال پست و مقام نیست و علاقهای هم به این مسائل ندارد، و مطالبات و خواستهها و بعضا انتقادهایی را که مطرح میکند هم صرفا از روی خیرخواهی و دلسوزی و در راستای منافع نظام و کشور و ملت است و اغراض و منافع شخصی در این اظهارات مدنظر نیست و تدریس علوم دینی را بر هر کار و مشغلۀ دیگری ترجیح میدهد.
اگرچه شاید برخی از روی حسننیت و به امید برقراری وحدت و اجرای عدالت در کشور، تمنای کاندیداتوری مولانا عبدالحمید در انتخابات ریاستجمهوری آتی را مطرح کرده باشند، اما این احتمال هم وجود دارد که این شایعهسازیها با اغراض و اهداف مشخص و ازپیشتعیینشده و با هدف فرافکنی صورت میگیرند تا توجه به اصل سخنان مولانا عبدالحمید که رسیدگی به مطالبات و خواستههای قانونی اهلسنت هستند، به حاشیه رانده شود.
ضمن اینکه؛ بررسی و واکاوی سخنان مولانا عبدالحمید پیرامون ویژگیها و صفات مدیران و مسئولان عالی کشوری و استانی، که توجه به تخصص و قدرت مدیریت و برنامهریزی مدیران بهجای بحث دیانت و امور شخصی دینی آنها از مهمترین آنهاست، بیانگر این مطلب است که مولانا عبدالحمید معتقد است که رئیسجمهور باید فردی دانشگاهی باشد که علاوه بر داشتن تخصصها و مهارتهای لازم عرصۀ سیاست، از دید وسیع و سعۀ صدر بالایی هم برخوردار باشد و با درک درست شرایط کشور و اوضاع جهانی، برای پیشرفت کشور و حل مشکلات مردم برنامهریزی و تلاش کند.
مولانا عبدالحمید نگاهی ملی دارد، او همواره بر رعایت حقوق اقوام و مذاهب و ادیان و اقلیتها تاکید داشته و از مشاهدۀ ظلم و اجحاف و حقکشی و افراط و تبعیض رنج میبَرد، چنانکه همواره احزاب، گروهها و سران کشورهای اسلامی و غیراسلامی را به رعایت حقوق اقلیتها، دوری از ظلم و تبعیض و افراطیگری توصیه و تاکید میکند.
خلاصه اینکه بهتر است بهجای فرافکنی و شایعهسازی علیه دلسوزان و خیرخواهان نظام و کشور و ملت از قبیل مولانا عبدالحمید که خیرخواهی و بلندنظریشان در عرصههای مختلف بارها به اثبات رسیده است، سخنان این شخصیتها و چهرههای ملی و جهانی با نگاهی منصفانه و بهدور از تعصب و تنگنظری مورد توجه قرار گیرند تا شاهد ایرانی آباد، آزاد و متحد و منسجم باشیم که شیعه و سنی و پیروان ادیان و مذاهب مختلف بدون هیچگونه احساس تبعیضی با محبت کنار هم زندگی میکنند.
دیدگاههای کاربران