با کمی تفکر و اندیشیدن و مطالعه روی جامعهای که در آن زندگی میکنیم، با کمال تاسف درمییابیم که انواع صفات و رفتارهای پست و غیرانسانی روزبهروز بیشتر و بیشتر میشوند. صداقت، تواضع، وفای به عهد و پیمان، امانتداری، حُسنظن، عفو و بخشش و حفاظت از اموال یکدیگر روزبهروز کمرنگ و کمرنگتر شده جایشان را به صفات مقابلشان یعنی دروغ، تکتبر، پیمانشکنی، خیانت، بدگمانی، انتقامجویی، حسادت، سرقت و… دادهاند.
آنچه در صدر اسلام بهعنوان اخلاق مورد تاکید قرار میگرفت و پیامبر عظیمالشان اسلام صلیاللهعلیهوسلم دلیل و فلسفه بعثت خودشان را تکمیلِ مکارم آن اعلام فرمودند، از جامعه رخت بربسته و طبق گفتۀ مسلمانانی که در غرب و جامعه هومانیسم یا اومانیسم (Humanism, Umansiti) و انسانگرای آن زندگی میکنند یا به آنجا مسافرت میکنند؛ بین آنان بیشتر یافت میشود.
آنگونه که در کتابهای تاریخ میخوانیم، زمانیکه مسلمانان، کشورهای غربی مثل اسپانیا، ایتالیا و فرانسه را فتح کردند، مردم این مناطق در رفتارهای قرون وسطایی بهسر میبردند و نشانی از اخلاق و رفتارهای انسانی در آنجا نبود و یا بسیار اندک بود، اما نمایندگان اسلام؛ صحابه بزرگوار و تربیتیافتگان محمد مصطفی صلیاللهعلیهوسلم با اخلاق و رفتار بسیار پسندیده و نمونۀ خود، باعث شدند که غربیها گروهگروه به دین مبین اسلام بگروند.
برای اثبات ادعایمان بهتر است به نوشتههای خودِ اروپاییها اشاره کنیم. «گوستاو لوبون فرانسوی» که در قرن نوزده میلادی میزیسته، در کتاب مشهور خودش «تاریخ تمدن اسلام وعرب»، آنجا که به اخلاق جامعه اسلامی میپردازد، مینویسد: «تأدب و ملایمت و شیرینگفتاری خارج از حد، نهایت تحمل و بردباری درمقابل اشخاص یا امور و پیشآمدها، منتها درجۀ استقلال در هر یک از حالات دنیوی، نهایت اعتدال و میانهروی در ضروریات و احتیاجات شخصی. اینهاست خصایص اهل مشرق! حوادث دنیا را با نهایت صبر و تحمل استقبال کردن، قناعت، فراغت و آرامی در طبیعتِ آنها ایجاد نموده، بر عکس آرزوهای بیپایان و احتیاجات مصنوعی ما [غربیها] تا این درجه در ما موجب غلیان فکری و اضطراب گردیده که ما را از این صفات، فرسنگها دور ساخته است.» (ص 468)
وی در جای دیگری در خصوص رفتار مسلمین با حیوانات مینویسد: «اهل مشرق با سگ هم مثل سایر حیوانات، خوب رفتار میکنند. آنها به هیچ جانوری آزار نمیرسانند و حال اینکه درشکهچی و گاریچیهای ما، کارشان مخصوصا همین اذیت و آزار رساندن به حیوانات است. در مشرق انجمن حمایت از حیوانات هیچ لازم نیست تشکیل شود و این قطعۀ دنیا را واقعا بهشت حیوانات باید دانست. سگ و گربه و طیور را مراعات میکنند؛ خاصه در مساجد و معابد مرغان به کمال آزادی حرکت و پرواز نموده و بالای منارها و گلدستهها، آشیانه میگذارند.» (ص 473)
در دین اسلام خیلی به اخلاقیات توجه شده است. اعمال عبادی هم فلسفۀ نهاییشان تزکیه نفس برای نهادینهشدن حُسن خلق در انسان است. بهعنوان نمونه، علاوه بر آیات فراوانی که در اینخصوص نازل شده و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم را «عَلىٰ خُلُقٍ عَظيمٍ» معرفی و «عبادالرحمان» را متصف به صفاتی که پایههای اخلاق هستند، معرفی مینماید، احادیث فراوانی نیز هست که به این موضوع اشاره دارند. ازجمله:
نبی اکرم صلیاللهعلیهوسلم، فلسفه و دلیل بعثت خودشان را منحصر در تکمیل مکارم و زیباییهای اخلاق میدانند و میفرمایند: «إنما بُعِثتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الأخلاق». فردی از رسولالله صلیاللهعلیهوسلم درخواست کرد که دین را برایش تعریف کند و توضیح دهد، ایشان فرمودند: «حُسنُ الخُلقِ؛ دین یعنی اخلاق نیکو». همچنین شاخص سنجش اعمال در روز قیامت را اخلاق حسنه اعلام کردند و فرمودند: «مَا مِنْ شَيْءٍ أَثْقَلُ فِي الْمِيزَانِ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ».
متخلقین به اخلاق حسنه را همنشین و نزدیکترین افراد به خود در قیامت دانستند «إِن مِنْ أَحَبِّكُم إِليَّ، وَأَقْرَبِكُمْ مِنِّي مَجلساً يَومَ القِيَامَةِ، أَحَاسِنَكُم أَخلاقاً.» در پاسخ به یک پرسشگر، اخلاق حسنه را یکی از شروط نجات از جهنم دانستند؛ «قَالَ رَجُلٌ يَا رَسُولَ اللَّهِ : إِنَّ فُلاَنَةَ تَذْكُرُ مِنْ كَثْرَةِ صَلاَتِهَا وَصِيَامِهَا وَصَدَقَتِهَا، غَيْرَ أَنَّهَا تُؤْذِى جِيرَانَهاَ بِلِسَانِهَا. قَالَ: “هِيَ فِي النَّارِ”» پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم با اینکه متصف به بالاترین اخلاق نیکو بودند، همواره دعا میکردند که خداوند به ایشان اخلاق نیکو عنایت فرماید؛ «اللَّهُمَّ اهْدِنِي لأَحْسَنِ الأخْلَاقِ لا يَهْدِي لأَحْسَنِهَا إلَّا أَنْتَ، وَاصْرِفْ عَنِّي سَيِّئَهَا لا يَصْرِفُ عَنِّي سَيِّئَهَا إلَّا أَنْتَ»
باید برای متخلقشدن به اخلاق نیکو تلاش کرد، زیرا سیرت زیبا، بر خلاف صورت زیبا، اکتسابی است و کسی از مادر با اخلاقی خاص به دنیا نمیآید. پس تمام تلاشمان را بهخرج دهیم تا انسانهایی موثر و مثبت در این جهان فانی باشیم.
دیدگاههای کاربران