نزدیک به یک سال از روزی که سر و کلهی کرونا در کشور پیدا شد میگذرد. یک سال پر از چالش و سختی برای کادر درمانی که همهشان خسته از جنگیدن و فرسوده از کار زیاد، همچنان در بیمارستانها، با سختترین شرایط ممکن مشغول کار هستند. قریب به یک سال است که پرستاران و بقیه اعضای کادر پزشکی، روزهای پرالتهابی را پشت سر میگذارند. [در ادامه به مناسبت «روز پرستار»، پای گلایهها و درد دلهای برخی از پرستارانی مینشینیم که از بیماران کرونایی مراقبت میکنند.]
فقط با یک ماسک ساده جلوی کرونا ایستادهایم
«زینب» یکی از پرستارانی است که در آزمون ورود به کار یکی از کشورهای خارجی پذیرفته شده و ظرف چند ماه آینده کار پرستاری را در خارج از کشور ادامه خواهد داد. او با گلایه از گفتههای برخی مسئولین مبنی بر حمایت از پرستاران در طول این یک سالی که از شیوع کرونا گذشته است، خاطرنشان میکند: ما در طول این مدت فقط با یک ماسک ساده به بیماران مختلف از جمله بیماران مبتلا به کرونا رسیدگی کردهایم و خبری از لباس مخصوص، شیلد و گان نبوده است و همین موضوع باعث شد در این مدت به کرونا مبتلا شوم که خدا را شکر بهبود یافتم.
زینب در پاسخ به اینکه اگر به عقب برگردد باز هم حاضر است رشته پرستاری را انتخاب کند؟ میگوید: با سختیهایی که پس از کار در این رشته دیدم و با توجه به تجربهای که از این شغل پرمسئولیت و کمدرآمد کسب کردم اگر به عقب برگردم شاید دیگر پرستاری را انتخاب نکنم.
وی ادامه میدهد: در این یک سالی که با کرونا مواجه شدهایم حتی یک ریال هم به خاطر این شرایط سخت به حقوق پرستاران اضافه نشده است و حتی در برخی مواقع دریافتی ما با تأخیر هم مواجه بوده است.
این پرستار از برخی تصورات نادرستی هم که درباره پرستاران وجود دارد گلایه دارد و میگوید: برخی ممکن است برای یک لحظه پرستاری را در حال استراحت ببینند و براساس همان، تصور کنند پرستاران مشغله زیادی ندارند، بارها جملاتی مثل «پرستاران که کار نمیکنند» یا «پرستاری شغل راحتی است» را شنیدهایم که اصلاً درست نیست و اگر فقط یک شیفت در اورژانس یک بیمارستان حضور داشته باشند متوجه خواهند شد که پرستاران چقدر زحمت میکشند.
اکثر پرستاران در طول شیوع کرونا با ضعف جسمانی مواجه شدهاند
«علی» پرستار دیگریست که میگوید: در این مدت به خاطر ترسی که از انتقال کرونا داشته هر سه ماه یا حتی بیشتر با خانوادهاش دیدار داشته است؛ او این را مهمترین چالش خود در این یک سال عنوان میکند.
این پرستار ادامه میدهد: از ابتدای شیوع کرونا تاکنون، کادر درمان بهخصوص پرستاران بهخاطر شرایط خاص نمیتوانند آب و غذا به موقع و به اندازه کافی مصرف کنند؛ به همین دلیل خیلی از آنها با ضعف جسمانی مواجه و به کرونا مبتلا شدهاند. من خودم یک بار به کرونا مبتلا شدم اما به دلیل کمبود نیرو فقط یک هفته استراحت استعلاجی داشتم و بعد از آن با شرایط سخت جسمانی ناچار به کار شدم. سایر همکاران ما هم همین شرایط را دارند و برخی حتی چند بار به کرونا مبتلا شدهاند.
این پرستار از حقوق پایین پرستاران علیرغم مسئولیت و مشغله زیاد گلایه دارد و میگوید: خیلی از همکاران ما ناچار هستند در دو و یا حتی سه بیمارستان کار کنند تا بتوانند سطح زندگی خود را به خط فقر که ۱۰ میلیون تومان است نزدیک کنند.
امنیت شغلی نداریم
«زهرا» یکی دیگر از پرستارانیست که در بخش اورژانس بیمارستان مشغول است. او زحمت زیاد و خستگی، در معرض خطر بودن و از همه مهمتر نداشتن تجهیزات و امکانات کافی را بزرگترین دغدغههای پرستاران در دوران شیوع کرونا میداند و میگوید: در طول این مدت فقط با یک ماسک ساده مشغول بودهایم و تجهیزات و وسایل دیگری برای حفاظت از کرونا در اختیار ما نبوده است. شرایط کاری بر خلاف آن چیزی که تصور میشود برای پرستاران در دوران کرونا سختتر شده است و پرستاران قراردادی بدون کمترین امنیت شغلی مشغول فعالیت هستند. پرستارانی هستند که با قراردادهای سهماهه مشغول به کار هستند و هر وقت به آنان نیازی نداشته باشند عذرشان را میخواهند.
زهرا ادامه میدهد: از حقوق پرستاری راضی نیستیم چون در این شرایط بحرانی حتی یک ریال هم به حقوق پرستاران اضافه نشده است به همین دلیل بسیاری از پرستاران ناچار به انجام کار اضافه هستند. تا آنجا که من اطلاع دارم در بسیاری از کشورهای دنیا با اضافهکاری هیچ پرستاری موافقت نمیشود چون معتقدند سرحالبودن پرستار اهمیت زیادی دارد اما در ایران تا جایی که میشود از پرستار کار میکشند.
او میگوید: با وجود همۀ این سختیها اما روی شغلم تعصب خاصی دارم و اگر صد بار هم به عقب برگردم باز هم شغل پرستاری را انتخاب میکنم چون این کار را عاشقانه دوست دارم.
اطلاعرسانی دیرهنگام و سادهانگاری در رسانه ملی به پیک کرونا دامن زد
«مصطفی» پرستار دیگری است که از روزهای ابتدایی شیوع و اطلاعرسانی دیرهنگام و اشتباه در مورد کرونا در ایران گلایه دارد. او میگوید: متاسفانه در ایران هم دیر اطلاعرسانی شد و هم در رسانه ملی کرونا را خیلی ساده و با سرماخوردگی مقایسه کردند و همین به پیک ابتدایی دامن زد.
او ادامه میدهد: علاوه بر این دنیا تجربه چندانی در برابر این اپیدمی نداشت و همین شرایط را برای بیمارستانها و کادر درمان سخت کرده بود.
این پرستار میگوید: دوگانه سلامت و اقتصاد هم شرایط را سخت کرده بود چون بسیاری از اقشار جامعه نمیتوانستند کار نکنند و شرایط سختی به وجود آمده بود تا اینکه پس از مدتی شرایط اندکی بهتر شد.
مصطفی در پایان از ناتوانی کشور در نگهداری نیروهای انسانی در بخش سلامت گلایه میکند و میگوید: چرا باید شرایط به گونهای باشد که یک پرستار یا پزشک مجبور به مهاجرت شود. نیروی انسانی که با زحمت زیاد تربیت شده است اهمیت زیادی دارد و اینکه یک کشور نتواند نیرو و منابع انسانی خود را حفظ کند خیلی دردناک است.
وقتی میبینم عدهای پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکند خستگی کار در تنم میماند و دلم میگیرد
«مجتبی لطفیان فیروز» به عنوان تکنسین فوریتهای پزشکی در تیم عملیاتی اورژانس البرز، مشغول است. مجتبی میگوید: این بیماری لطمههای زیادی به ما زده. از گرفتن جان عزیزانمان تا آسیبهای اقتصادی و اجتماعی که به جامعه وارد کرده است. وقتی میبینم عدهای پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکند، مهمانیهای شلوغ میگیرند، ترددهای غیرضروری دارند و به موضوع پیشگیری از کرونا اهمیت نمیدهند، خستگی کار در تنم میماند و دلم میگیرد. ما برای سلامتی آنها کار میکنیم.
من و همکارانم انتخاب شدیم که بجنگیم
«فرهاد پورهمرنگ» که آثار دلتنگی از لرزش صدایش مشخص است، میگوید: الان حدود یک سال است که در بالاترین حالت آمادهباش قرارداریم. یک سال است که ما خانوادههایمان را ندیدهایم و این موضوع خیلی سخت است.
او ادامه میدهد: اوایل روزهای شیوع بیماری، هربار خبر شهادت کادر درمانی از رسانهها پخش میشد، مادرم که در شهرستان ساکن است تماس میگرفت و اظهار نگرانی میکرد. مجبور بودم اوضاع را عادی جلوه بدهم که کمتر غصه بخورد و از طرفی نمیخواستم باعث شوم کرونا را دستکم بگیرند. چون هر روز با بیماران کرونایی در ارتباطم، نمیتوانم به دیدنشان بروم و دلم برایش خیلی تنگ شده. اما خب چارهای نیست. من و همکارانم انتخاب شدیم که بجنگیم.
به نقل از خبرگزاری ایسنا (با اندکی اختصار)