زن درحالیکه به تصویر چند ساختمان در محوطهای با حصارهای بلند روی صفحه مانیتور خیره شده، میگوید: «آنجا زیر بلندترین پرچم برنامههای صبحگاهی اجرا میشد و ساختمان کنار آن، محل برگزاری دادگاه بود.» دادگاهی نمایشی بدون حضور وکیل، یا فرصتی برای دفاع یا حق اعتراض. اشک از چشمان زن سرازیر میشود و او چند دقیقه بیصدا گریه میکند.
خاطرات روزهایی که او در اردوگاه آموزش اجباری گذرانده دوباره زنده شدند. بازداشت خودسرانه و بازجوییهایی که شبها او و زنان همبند او را بیخواب میکرد و سرانجام روزی که او مجبور شد به جرمی که هرگز مرتکب نشده بود، اعتراف کند. او میگوید: «وحشتناک است که آخرین نشان آزادی را هم از تو میگیرند.»
این زن که دو سال از عمر خود را در اردوگاهی در استان سینکیانگ چین سپری کرده، میگوید فهرستی از ۷۵ مورد “جرم” به او داده شد تا او یکی از آنها را انتخاب کند.
این زن که هویتش به دلایل امنیتی محفوظ است، میگوید: «آنها تهدید کردند تا زمانی که یکی را انتخاب نکنی، اینجا ماندگار خواهی بود.» او میگوید خروج از کشور را به عنوان “جرم” برای پرونده خود انتخاب کرده است. این زن که پیش از اعزام به اردوگاه با همسرش به قزاقستان مهاجرت کرده بود، هنگام سفری برای بازدید از بستگانشان در خانه آنها در سینکیانگ بازداشت شد.
سه زندانی سابق دیگر اردوگاههای آموزش اجباری چین نیز جرائم موجود در این فهرست را تأیید کردهاند. برخی از این جرائم، فعالیتهای روزمره مثل “پوشیدن روسری، نماز خواندن یا تماس داشتن با بستگان خارج از کشور” بوده است.
زندانیان پیشین اردوگاههای آموزش اجباری میگویند آنها پس از انتخاب “جرم” خود به یک اتاق فراخوانده شدند که محل برگزاری دادگاه آنها بوده است، آنهم دادگاهی پشت درهای بسته، بدون حق دفاع یا حتی فرصت درخواست تجدید نظر. سپس حكم دادگاه و مجازاتی که برای زندانی در نظر گرفته شد بود به آنها اعلام شد.
این زن که دو سال حبس گرفته، میگوید: «بعد از اعلام حکم، زندانی باید بگوید که از جرم خود پشیمان است و قول میدهد که دیگر آن را تکرار نکند.»
او میگوید لحظه اعلام حكم خود را خوب به یاد دارد، لحظهای که آخرین جرقه امید در او خاموش شد و فکر كرد تا دو سال دیگر زنده نخواهند ماند.
حکم این دادگاههای نمایشی میتواند ده سال حبس یا حتی بیشتر باشد. زندانیانی که از اردوگاهها بیرون آمدند همگی میگویند حبسهای طولانیمدت به کسانی داده میشد که یک “جرم” مذهبی مثلأ مرتب نماز خواندن را انتخاب کرده بودند. آنها میگویند این زندانیان شبانه از خوابگاه یا در طول روز از کلاسهای آموزشی بیرون کشیده میشدند و بعد دیگر خبری از آنها نبود. اگر کسی میپرسید بر سر آنها چه آمده، پاسخ میشنید که “اینجا جای سوال پرسیدن نیست”.
گفتنیست؛ بیش از یک میلیون نفر از ایغورها در «اردوگاه آموزش اجباری» چین محبوس هستند. ایغورها که اغلب مسلمان هستند، در استان سینکیانگ (ترکستان شرقی) در شمال غربی چین، دور از پکن زندگی میکنند و از نظر فرهنگی و قومی به همسایگان خود در قزاقستان یا قرقیزستان شباهت بیشتری دارند. ایغورها که از سالیان دور در آرزوی استقلال هستند، در تمام زمینهها مورد تبعیض، آزار و اذیت حکومت کمونیستی چین و تحت نظارت دائم این حکومت قرار دارند./دویچهوله